نام کتاب: ایستگاه پایانی
نویسنده: کارمن ژیه بل
مترجم: آریا نوری

📚 این کتاب داستان زندگی دختری به نام ژان است. ژان منشی اداره پلیس است و زندگی آرام و یکنواختی دارد. هر روز با قطار به محل کارش می رود. یک روز ژان روی صندلی قطار نامه ای پیدا می کند که  در آن نوشته شده است: " ژان، شما چقدر زیبا هستید. "


این نامه سرآغاز ماجرایی هیجان انگیز است که تغییرات زیادی در زندگی ژان ایجاد می کند. نکته جالبی که درباره کتاب وجود دارد، بخش گفتگوی درونی ژان با خودش است. ژان دو شخصیت درونی دارد که مدام با هم بحث می کنند و هرکدام‌ سعی دارند دیگری را قانع کنند.


۱/۳ ابتدایی کتاب ممکن است کمی خسته کننده باشد، اما هرچه داستان جلو می رود به هیجان آن افزوده می شود. این رمان به خوبی کشمکش های درونی آدم ها، آرزوها، تأثیر برخورد دیگران با فرد، خاطرات و تأثیر آن ها بر زندگی کنونی را به تصویر می کشد.


این رمان نشان می دهد که عشق و دوست داشته شدن تا چه حد می تواند زندگی فرد را دگرگون کند. همچنین اثر اتفاقات ناگوار بخصوص در دوران کودکی و نوجوانی بر شخصیت فرد و دگرگون شدن را نشان می دهد.


این رمان به ما می آموزد که چطور شرایط محیطی می تواند یک انسان را به هیولت تبدیل کند و اینکه حتا یک هیولا هم می تواند احساسات و خصوصیات خوبی داشته باشد.
این رمان را به تمام دوستداران کتاب های جنایی، معمایی و رازآلود پیشنهاد می کنم. ایستگاه پایانی در زمان انتشارش جایزه کتاب پلیسی مارسی را از آن خود کرد.


بخشی از کتاب:


" آیا السیوس دوباره برای من نامه می نویسد؟‌ شاید امروز در حین بازگشت در قطار باشد! ژان موفق نمی شد حواسش را بر کارش متمرکز کند. عبارت های گوناگون، یکی پس از دیگری، در ذهنش نقش می بست. کلمه هایی که لحظه به لحظه برای او تداعی می شد. آن نامه را شاید بیشتر از صدها بار خوانده بود، بی آنکه حتا یک بار هم از خواندن آن خسته شود. هیچ کس تا آن لحظه چنین چیزهایی به او نگفته بود. "