من

۱. من اهل حرف زدن نیستم، اهل نوشتنم.

۲. من رنگ آبی را بیشتر از سایر رنگ‌ها دوست دارم.

۳. من معتقدم پیاده‌روی هم ورزش جسم است هم ورزش ذهن.

۴. من از آدم‌هایی که تا خرشان از پل می‌گذرد، رفتارشان تغییر می‌کند متنفرم.

۵. من آدم‌های شوخ‌طبع را دوست دارم چون زندگی در دنیا را قابل‌تحمل می‌کنند.

۶. من اعتقاد دارم زندگی هیچ‌کس به من مربوط نیست و نباید در آن دخالت کنم.

۷. من فکر می‌کنم هنوز شانزده‌ساله‌ام.

۸. من کتاب خواندن را به هر تفریح دیگری ترجیح می‌دهم.

۹. من باور دارم که اصل اساسی برای رسیدن به موفقیت، پشتکار و استمرار است.

۱۰. من دوست دارم دیگران مرا به‌عنوان یک نویسنده بشناسند نه یک پزشک.

۱۱. من وقتی زیاد می‌نویسم، خوش‌حال‌ترم.

۱۲. من آدم مضطربی هستم، ولی سعی می‌کنم از این اضطراب در جهت رسیدن به اهدافم استفاده کنم.

۱۳. من خیال‌پردازی را زیرمجموعه‌ی خلاقیت می‌دانم.

۱۴. من با کتاب خواندن زندگی‌های متفاوتی را تجربه می‌کنم.

۱۵. من اعتقاد دارم کاری را که دوست ندارم باید رها کنم، حتا اگر سال‌های زیادی برای آن وقت گذاشته باشم.

۱۶. من با نوشتن به زندگی‌ام معنا می‌بخشم.

۱۷. من می‌نویسم تا با خودم آشتی کنم.

۱۸. من معتقدم که خانواده ارزش‌مندترین دارایی من در این جهان است.

۱۹. من کتاب را بهترین دوست و مشاور خود می‌دانم.

۲۰. من خواندن کتاب‌های جنایی و معمایی را خیلی دوست دارم، چون ذهنم را به چالش می‌کشند.

۲۱. من از فشار ذهنی استقبال می‌کنم، چون به رشد و پیشرفتم کمک می‌کند.

۲۲. من معتقدم اگر کاری را دوست داشته باشم، سختی‌های آن برایم قابل‌تحمل می‌شود.

۲۳. من نوشتن را عاشقانه دوست دارم، پس با کج‌خلقی‌هایش هم کنار می‌آیم.

۲۴. من باور دارم باید عاشق باشم تا انگیزه‌ای برای زیستن داشته باشم.

۲۵. من نظم و تعهد را مقدم بر انگیزه می‌دانم.

۲۶. من به سرودن شعر خیلی علاقه‌مندم.

۲۷. من یادگیرنده‌ی خوبی هستم.

۲۸. من باور دارم میل به یادگیری انسان را سرزنده نگه می‌دارد.

۲۹. من به‌خاطر دستیابی به هدف‌های کوچک خودم را تشویق می‌کنم.

۳۰. من گاهی ناامید می‌شوم اما سعی می‌کنم با دلخوشی‌های کوچک امید را به خودم برگردانم.

۳۱. من سعی می‌کنم با نوشته‌هایم امید و شادی را به دیگران هدیه بدهم.

۳۲. من معتقدم عشق باید بال پرواز آدمی باشد نه میله‌ی قفسش.

۳۳. من تنهایی را به هم‌صحبتی با افرادی که ناراحتم می‌کنند، ترجیح می‌دهم.

۳۴. من همیشه افسوس می‌خورم که چرا نوشتن را بیست سال پیش شروع نکردم.

۳۵. من آرزو دارم روزی را ببینم که همه‌ی مردم دنیا آزاد و شاد باشند.

۳۶. من نوشته‌های تلخم را منتشر نمی‌کنم.

۳۷. من برای مربیانم احترام زیادی قائلم.

۳۸. من باور دارم باید زیاد بنویسم اما گزیده منتشر کنم.

۳۹. من از آدم‌هایی که به‌خاطر منافعشان پاچه‌خاری می‌کنند بیزارم.

۴۰. من بوی خاک باران‌خورده را دوست دارم.

۴۱. من می‌خواهم کتابی درباره‌ی باران بنویسم.

۴۲. من برای خلاق بودن تلاش می‌کنم.

۴۳. من باور دارم باید کاری را که دوست دارم انجام بدهم، حتا اگر تمام دنیا با من مخالفت کنند.

۴۴. من معتقدم امکان اشتباه در چیزی که همگان به آن باور دارند، زیاد است.

۴۵. من دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی پزشکی هستم.

۴۶. من عقیده دارم هدف وسیله را توجیه نمی‌کند و حاضر نیستم برای رسیدن به اهدافم، از خط قرمزهای عبور کنم.

۴۶. من اگر به کسی کمک کنم، توقع جبران ندارم.

۴۷. من می‌نویسم چون نوشتن لذت عمیقی در من ایجاد می‌کند.

۴۸. من یک کتاب چاپ‌شده دارم.

۴۹. من نویسندگی غیرداستانی را خیلی دوست دارم.

۵۰. من هدیه دادن به دیگران را بیشتر از خرید کردن برای خودم دوست دارم.

۵۱. من دلم می‌خواهد نویسنده‌ی تأثیرگذاری باشم.

۵۲. من معتقدم داشتن خلوت شخصی برای یک نویسنده ضروری است.

۵۳. من هر روز حداقل سه ساعت می‌نویسم.

۵۴. من از تنهایی نمی‌ترسم.

۵۵. من خواندن کتاب‌های پلیسی و معمایی را خیلی د

۵۶. من آدمی هستم که بیشتر از حرف زدن، سکوت می‌کنم.

۵۷. من برای بهبود مهارت نویسندگی‌ام در دوره‌های مختلف شرکت می‌کنم.

۵۸. من طی دوران تحصیل همیشه شاگرد اول بوده‌ام.

۵۹. من فردی منضبط و متعهد هستم.

۶۰. من کمال‌گرا هستم اما اجازه نمی‌دهم کمال‌گرایی‌ام به اهمال‌کاری منجر شود.

۶۱. من باور دارم اگر بخواهم کاری را انجام دهم، وقتش را هم پیدا خواهم کرد.

۶۲. من معمولاً همه‌ی کارهایم را به سرانجام می‌رسانم.

۶۳. من یاد گرفته‌ام اگر انجام درخواستی برایم ناراحت‌کننده باشد، بدون رودربایستی نه بگویم.

۶۴. من مهربان هستم اما اجازه نمی‌دهم کسی از مهربانی‌ام سواستفاده کند.

۶۵. من معتقدم همه اشتباه می‌کنند اما یک اشتباه را نباید دو بار تکرار کرد.

۶۶. من درون‌گرا هستم اما افسرده نیستم.

۶۷. من معتقدم یک مربی خوب نقش مهمی در پیشرفت انسان دارد.

۶۸. من عاشق قدم زدن زیر باران هستم.

۶۹. من زمستان و هوای برفی را دوست ندارم.

۷۰. من مادرم را خیلی دوست دارم و حاضرم هر کاری برای خوش‌حال کردنش انجام دهم.      

۷۱. من باور دارم برای درجا نزدن در مسیر نویسندگی، باید تمرینات سنجیده انجام بدهم.

۷۲. من آدم احساساتی و زودرنجی هستم.

۷۳. من از مرگ خودم نمی‌ترسم ولی از مرگ نزدیکانم خیلی می‌ترسم.

۷۴. من به نوشتن جملات کوتاه خیلی علاقه دارم.

۷۵. من دو سال است که به‌صورت جدی می‌نویسم.

۷۶. من وبلاگ‌نویسی را راه مناسبی برای تأثیرگذاری می‌دانم.

۷۷. من در دوران دانشگاه به‌عنوان دانشجوی نمونه انتخاب شدم.

۷۸. من به جمع‌آوری کلکسیون علاقه دارم.

۷۹. من شخصیت «اریل» در انیمیشن پری دریایی کوچک را خیلی دوست دارم.

۸۰. من نسخه‌ی کاغذی کتاب‌ها را بیشتر از نسخه‌ی الکترونیکی آن‌ها دوست دارم.

۸۱. من با کتاب صوتی ارتباط برقرار نمی‌کنم.

۸۲. من تا به حال سه کتاب الکترونیکی منتشر کرده‌ام.

۸۳. من خواندن کتاب را به تماشای فیلم ترجیح می‌دهم‌.

۸۴. من همیشه ساز پیانو را دوست داشتم، اما هیچ‌وقت فرصت یادگیری نواختنش را پیدا نکردم.

۸۵. من در کنکور سراسری به همه‌ی سؤالات درس ادبیات فارسی و زبان انگلیسی پاسخ درست دادم.

۸۶. من در دوران دبیرستان درس عربی را خیلی خوب بلد بودم.

۸۷. من عاشق بوی کتاب‌های نو و کهنه هستم.

۸۸. من موسیقی کلاسیک را دوست دارم، اما شنیدنش همیشه غمگینم می‌کند.

۸۹. من دوست دارم جهانگرد شوم و به همه‌ی کشورهای دنیا سفر کنم.

۹۰. من در دوران دبستان در نمایشی نقش یک ساواکی را بازی کردم.

۹۱. من دست‌پخت خوبی دارم، ولی آشپزی کردن را زیاد دوست ندارم.

۹۲. من زود صمیمی نمی‌شوم و دوستان اندکی دارم.

۹۳. من میان هنرپیشگان زن، آدری هپبورن را خیلی دوست دارم.

۹۴. من در دوران نوجوانی طرفدار پروپاقرص سریال‌های پوآرو و شرلوک هلمز بودم.

۹۵. من همیشه در درس انشا نمره‌های بالا می‌گرفتم.

۹۶. من دوست دارم یک مؤسسه‌ی خیریه داشته باشم.

۹۷. من دوست دارم شبیه فروغ شعر بگویم.

۹۸. من خیلی دلتنگ مادربزرگ و پدربزرگم می‌شوم.

۹۹. من از افرادی که به بهانه‌ی دوست داشتن، دیگران را وادار به کارهایی می‌کنند که نمی‌خواهند بیزارم.

۱۰۰. من دوره‌های استاد کلانتری را دوست دارم چون هر بار مرا با دنیای جدیدی آشنا می‌کند.