من که آدم خلاقی نیستم. کاش من هم مثل دوستم خلاق بودم. اگر خلاقیت بیشتری داشتم، در کارم موفقتر بودم. چهطور میتوانم خلاقیتم را افزایش بدهم؟ حتمن شما هم در مسیر کار و فعالیت خود این جملات را به خود گفتهاید. اما خلاقیت چیست و آیا راهی وجود دارد که بتوانیم خلاقتر شویم؟
تا به حال به این موضوع اندیشیدهاید که از زبان شخصیتی دیگر غیر از خودتان، یادداشت روزانه بنویسید؟ این کار میتواند خلاقیت شما را افزایش دهد و حتا این یادداشتها را به یک اثر ادبی تبدیل کند.
یادداشت روزانه ثبت وقایع و رخدادهای روزانه، مشاهدات، تجربیات، عواطف و دغدغهها است. تمرین گاهشمار را بهخاطر دارید؟ آن تمرین هم درواقع نوعی یادداشتنویسی روزانه است. اما وقتی برای مدتی گاهشمار بنویسید یادداشتهای روزانهی شما رنگ و بوی دیگری به خود میگیرند. شما خودتان و اطرافیانتان را بهتر میشناسید. یاد میگیرید که چطور احساساتتان را مدیریت کنید. چطور بهتر برنامهریزی کنید و اولویتهایتان را مشخص کنید.
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که معتقدند عمر وبلاگنویسی به پایان رسیده و با وجود اینستاگرام و تلگرام، دیگر کسی مطالب وبلاگ را نمیخواند. البته منظور من از وبلاگ، سایتهایی مثل پرشین بلاگ و بلاگفا نیست که عمر این نوع وبلاگنویسی از نظر من هم به پایان رسیده است.منظور از وبلاگ، بخشی از وبسایت شخصی شماست که در آن محتوا منتشر میکنید. اما آیا داشتن وبلاگ برای همگان ضروری است؟
داستان مینیمال یا داستانک معمولن کوتاهترین حالت روایت داستان، و غالبن در پی یک کشف ضربهزننده است؛ این کشف خواننده را با ایجاد شوک یا تمسخری غافلگیر میکند. به این نوع داستانها، داستان ناگهانی، داستان لحظه، داستان برقآسا، داستان آتشین، داستان کارتپستالی، داستان کوتاه کوتاه و داستان طرحوار هم گفته میشود.
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که معتقدند محتوای نوشته مهم است، حالا به هر شکلی که نوشته شده باشد، مهم نیست. درست است که غلطهای املایی به اندازهی غلطهای انشایی، زبان را دچار اختلال و دگردیسی نمیکند؛ اما برای نویسنده و اثر او، پیامدهای ناگواری دارد. مثلن اگر نویسندهای «برخاستن» را «برخواستن» یا «سوت» را «صوت» یا «نمازگزار» را «نمازگذار» یا «ناهار»را «نهار» یا «خرد« به معنای «ریز» را «خورد» یا «استعفا» را «استیفا» یا «اهتزاز» را «احتزاز» بنویسد، اختلالی در تعامل خواننده با متن رخ نمیدهد، اما بهشدت خواننده را به نویسنده بدگمان میکند؛
اگر به مباحث توسعهی فردی و موفقیت علاقهمند هستید، حتماً با جملات تأکیدی آشنا هستید. عبارت تأکیدی جملهای است که آنچه میخواهید در زندگیتان داشته باشید، به زمان حال بیان میکند، انگار که همین الان آن چیز در زندگی شما وجود دارد. نمونههایی از این جملات تأکیدی عبارتند از: «من خوشحالم. من ثروتمندم. من رابطهی عاطفی خوبی دارم. من دوستداشتنی هستم. من نویسندهی خوبی هستم.» مدرسان توصیه میکنند این عبارتها را بنویسید و مرتب با خود تکرار کنید. اما آیا این روش بهراستی تأثیرگذلر است؟ آیا این جملات تأکیدی باعث میشوند ما به خواستههای خود نزدیکتر شویم؟