گاهی محض کنجکاوی جملهای را به چتجیپیتی میدهم و از او میخواهم برای بهبود جمله پیشنهادهایی بدهد. از این تجربه دریافتهام که قدرت زیباییشناختی هوش مصنوعی پایین است.
این پیام چند روز پیش به دستم رسید: «تیم متخصص و باسابقهی ما، هر کتابی را در حوزهی انتخابی خودتون براتون ترجمه و به اسم خودتون در کتابخانهی ملی ثبت میکنیم...»
- دیگه از ما گذشته.- بعد پنجاه سال توقع داری عوض بشم؟- من مَردَم (زنم)، نمیتونم این کارو بکنم.- من همینطور که هستم، خوبم.- تو این سن تو دیگه باید به فکر نماز و روزهم باشم.
«مارتین ایدن» جوانی است نوزدهساله و بسیار فقیر. او ملوان است و گاهی به سفرهای دریایی میرود. زندگیاش صرف نوشیدن، ارتباطات سطحی با زنها و دعواهای خیابانی میشود. شاید بتوان گفت او نمونهی یک جوان لات و لاابالی است. یک روز پسری را از دعوایی نجات میدهد و به این واسطه با خانوادهی پسر آشنا میشود.