نام کتاب: من فقط سیاه نبودم
تاریخ چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۹۰
نویسنده: حکیم علیپور
حکیم علیپور در اسفند ۱۳۶۶ خورشیدی در بلخ به دنیا آمد. او شاعر، پژوهشگر و عکاس معاصر افغانستانی است. علیپور دورهی دبستان و دبیرستان را در مدارس شهر مزارشریف گذراند. او در سال ۱۳۸۹ از دانشگاه بلخ، لیسانس زبان و ادبیات فارسی گرفت و در سال ۱۳۹۶ کارشناسی ارشد ادبیات فارسی را در دانشگاه شهید بهشتی در تهران به پایان رساند. او در دانشگاه نیز درس ادبیات تدریس میکند.
حکیم نوشتن شعر و فعالیتهای ادبی را از سال ۱۳۸۶، پس از آشنایی با شاعران جوان و انجمن نویسندگان بلخ آغاز کرد. او در همین سال، «حلقهی فرهنگی زلف یار» را با همراهی جمعی از نویسندگان جوان بلخ، پایهگذاری کرد. این شاعر جایزههایی از جشنوارهی شعر گل سوری، کابل (۱۳۸۷)، جشنوارهی قند پارسی، تهران (۱۳۹۰ و ۱۳۸۸)، و جشنوارهی شعر خبرنگاران در تهران دریافت کرده است. شعرهای او در مجلات و مجموعههای مشترک زیادی به چاپ رسیده است. حکیم افزون بر فعالیتهای ادبی، به هنر عکاسی هم میپردازد. گرایش او در عکاسی، بیشتر عکاسی مناظر و مستند است.
از دیگر آثار این شاعر جوان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شیطنت. نامههای سپید. شاعران امروز. درختان تبعیدی. درختی که تکیه داده است.
داستان من و کتاب
چهارشنبهی هفتهی قبل بعد از پایان جلسهی نوشتاردرمانی با چتد نفر از بچهها نشسته بودیم و صحبت میکردیم. این کلاس در یک کتابفروشی برگزار میشود و دورتادور ما پر از کتاب است. استاد کلانتری را دیدم که داشت یکی از کتابها را ورق میزد. بعد از چند دقیقه نزد من آمد. کتاب را جلوی من گذاشت؛ به یکی از صفحات کتاب اشاره کرد و گفت: «این شعر شبیه شعرای توئه.» کنجکاو شدم و شروع به خواندن کتاب کردم. من این شاعر را نمیشناختم. اما واقعن شعرش شبیه شعرهای من بود. استاد کلانتری از من پرسید: «خوشت اومد؟» لبخندزنان جواب دادم: «خیلی.» هم بهخاطر کتاب خوشحال بودم و هم از اینکه استاد کار مرا با دقت دنبال میکند، احساس افتخار میکردم.
چند صفحه از کتاب را خواندم و دیدم که شعرهایش را دوست دارم. به صفحهی مشخصات کتاب مراجعه کردم و تازه فهمیدم که شاعر این دفتر، اهل افغانستان است و کتاب هم در آنجا چاپ شده. خیلی تعجب کردم. شعرها بهقدری روان و زیبا بودند که اصلن در مخیلهام هم نمیگنجید که شاعر ایرانی نباشد. خیلی دلم میخواست این کتاب را داشته باشم، اما خجالت کشیدم به استاد بگویم. از آنجا که من سلطان سرچ در گوگل هستم. سریع اسم کتاب را در گوگل جستوجو کردم. وقتی دیدم کتاب موجود است، خیالم راحت شد. مخصوصن که نسخهی الکترونیک کتاب در «طاقچه»موجود بود و بهراحتی میتوانستم آن را تهیه کنم. به خانه که رسیدم، کتاب را خریدم و شروع به خواندن آن کردم. دقیقن همانطور بودند که من دوست داشتم. ساده، روان، خلاقانه، با تشبیههای بکر و تازه. همهی شعرها را همان شب خواندم و غرق در لذت شدم.
خواندن این کتاب را به چه کسانی توصیه میکنم
اگر شما از دوستداران شعر معاصر فارسی هستید، خواندن این کتاب میتواند برای شما بسیار جالب و جذاب باشد. حجم این کتاب کم است و شما در مدت زمان کوتاهی میتوانید آن را بخوانید. اگر به سرودن شعر علاقهمند هستید هم این کتاب برای شما مفید است. فردی که میخواهد شعر بنویسد باید مطالعهی زیادی در این زمینه داشته باشد. معمولن دفترهای شعر، کمحجم هستند، پس شما بهراحتی میتوانید هر روز یک دفتر شعر را بخوانید و با انواع شعر آشنا شوید. شعرهای این کتاب سرشار از احساسات لطیف و بکر شاعر هستند و اوقات خوشی برای شما رقم خواهند زد.
ستاره: ★★★★★
ناشر: انتشارات آمو
قیمت:
قیمت نسخهی چاپی: ۲۸۰۰۰ تومان
قیمت نسخهی الکترونیک: ۱۴۰۰۰ تومان
پارههایی از کتاب
هواپیماهای زیادی را سوار خواهم شد
بی آنکه تو در آنها باشی
در کشتیهای زیادی سفر خواهم کرد
بی آنکه تو در آنها باشی
کتابهای بسیاری خواهم خواند
بی آنکه تو در آنها باشی
اما شعرهایی را که تو در آنها نباشی
هرگز نخواهم نوشت
اما نفسهایی را که تو در آنها نباشی
برون خواهم داد
و هرگز پس نخواهم کشید.
دلگیرم
چون قطاری نفتکش
که در میانهی راه
سوخت تمام کرده است.
شب بود
در قریهی بالادست
آنقدر گریسته بودی
که فردا
از قریهی پاییندست
چیزی جز خانههای سیلزدهای
بر جای نمانده بود.
خوشبختی را
باید در اکسیژن جست
که تو تنفسش میکنی.
دلتنگی لباس نیست
که از تن بیرونش کنی
یا رنگش را تو انتخاب کنی
دلتنگی مثل هواست
که ریههایت را پر میکند
بی آنکه دیده شود
دلتنگی مثل آب است
شفاف و بیرنگ
که آرامآرام از سر میگذرد.
نحوهی خرید کتاب
لینک خرید نسخهی چاپی کتاب من فقط سیاه نبودم از سیبوک
لینک خرید نسخهی الکترونیک کتاب من فقط سیاه نبودم از طاقچه
دیدگاه خود را بنویسید