برای شناخت کاریکلماتور، ابتدا باید این واژه را تعریف کنیم و بدانیم منظور از کاریکلماتور چیست. طی این مدتی که کاریکلماتور مینویسم، با جملات زیادی مواجه شدهام که هیچکدام کاریکلماتور نبودهاند. به نظر میرسد عدهی زیادی از دوستان هر جملهی کوتاهی را کاریکلماتور میدانند، اما این تصور نادرست است. صحیح است که کاریکلماتور یک نوع جملهی کوتاه است اما هر جملهی کوتاهی کاریکلماتور نیست. پس لازم است در قدم اول، تعریف واژهی کاریکلماتور را بدانیم تا بتوانیم جملات کاریکلماتوری را تشخیص دهیم.
در ۲۱ خرداد ۱۳۴۶ برای اولین بار کلمهی «کاریکلماتور» در مجلهی خوشه به کار رفت و شاملو این نام را بر سیاق «کاریکاتور» از ترکیبی از «کاری + کلمات + ور» ساخت و این نام را بر نوشتههای شاپور گذاشت و چنین نوشت: «کاریکلماتور و یا فیالواقع، چند کاریکاتور علمی، ادبی، سیاسی و خبری با کلمات.»
تعدادی از مهمترین تعریفهایی که از کاریکلماتور نقل شده است را با هم بخوانیم:
انوری: کاریکلماتور عبارت و جملات کوتاهی است که در آن واژهها بهصورت طنز به کار میروند.
انوشه: کاریکلماتور در اصطلاح نوعی جملهقصار یا کلام کوتاه منثور و ساده است که به یک موضوع واحد میپردازد و مضمون آن در بردارندهی نکتهای فکاهی یا جدی است. برخی نیز آن را چنین تعریف کردهاند: «کاریکاتوری است که با واژهها بیان میشود.»
اسماعیلی: کاریکلماتور یعنی پیاز! درست مثل پوست پیاز که دهها لایه دارد، یک واژه نیز زیرلایههای گوناگون دارد که یک لایهی تلخ و سوزندهی آن، وجه کاریکلماتوری آن است، با این حساب کاریکلماتور نوشتن یعنی پوست واژهها را کندن.
حسین پور: به جملههای منثور، ساده، صمیمی، کوتاه، طنزآمیز (یا مطایبهآمیز)، ادبی، غیر جدی و کاریکاتوری، کاریکلماتور میگویند.
حسینی: کاریکلماتور، ور رفتن با کلمه، سبک و سنگین کردن معانی و ارتباطها و تداعیهای مختلف و استخراج معانی محال و غیر ممکن، اما در عین حال جالب و خندهآور و گاه دلنشین است.
حیدری: کاریکلماتور که در کشور ما، بهطور جدی توسط پرویز شاپور پیگیری شد، ترکیبی از کاریکاتور و کلمات یا کاریکاتوری که با کلمات کشیده میشود، معنی کردهاند... یک کاریکلماتور با کمترین کلمات بیشترین معنا را میرساند.
رستگار فسایی: شاملو این نام را (کاریکلماتور) بر سیاق کاریکاتور ساخت و آن را به نوشتههای پرویز شاپور اطلاق کرد. بدین قصد که همان کاری که یک کاریکاتور در عالم نقاشی میکند، شاپور در حوزهی کلمات زبان انجام دهد.
شمیسا: کاریکلماتور سخنان کوتاه حکیمانه و طنزداری است که گاهی به کلمات قصار نزدیک میشود، زیرا در آن نکتهای است.
صلاحی: کاریکلماتور بعنی عوض کردن جای کلمه و خط با هم. یعنی با کلمه ترسیم کردن و با خط تحریر کردن، با کمترین کلمات و حداقل خطوط. چیزی را میگوید که با صفحها نوشتن نمیتوان گفت. کاریکلماتور گاهی فراتر از این نیز تعریف میشود و آن زمانی است که به شعر پهلو میزند.
عزیز محمدی: کاریکلماتورها جملات کوتاه و حاوی نکات برجسته و طنزگونهای هستند که با استفاده از عنصر غافلگیری ذهن خواننده را درگیر و با ضربهای کوتاه ولی جایگیر تا مدتهاتأثیر خود را بر ذهن و روان مخاطب حفظ میکند و از آن جا که بسیار کوتاه است، قابلیت نقل قول و رواج خوبی دارد.
فرجاللهی: کاریکلماتور، جملاتی پرمحتوا، کوتاه و طنزآمیز است که گاهی به جملهقصار میماند، گاهی به شعر شانه میزند و شاید بتواند تبدیل به ضربالمثل بشود، آنچه مسلم است کاریکاتور کلمات است.
گلهاشم: کاریکلماتور کاریکاتوری است که با کلمات به ثبت میرسد. زبان گویایی است که شوخی میکند، میخنداند و به طعنه سخن میگوید.
سمیه اسفندیاری: کاریکلماتور در اصطلاح به جملات کوتاهی گفته میشود که حاوی معانی عمیق و حتی بعضاً بیمحتوا هستند.
عباس دعاگویی: کاریکلماتور عبارت یا جملاتی است که بهصورت موجز به بیان مطلبی عمدتاً در قالب طنز و بعضاً جدی میپردازد. نکتهای را بیان میکند، کنایهای میزند و به نیشونوش میپردازد...
همانطور که ملاحظه میکنید، تعاریف یادشده، تنها به گوشهای از خصوصیات این فالب ادبی اشاره میکنند و برخی تعاریف نیز برداشتهای شخصی و سلیقهای نویسندگان را از مقولهی کاریکلماتور نشان میدهد. با این حال خواندن تعاریف فوق به شما چشماندازی ارائه میدهد که به شما در تشخیص جملات کاریکلماتوری کمک میکند. شاید کاملترین تعریف ارائهشده، تعریف مرحوم حسینپور باشد که کاریکلماتور را جملههای منثور، ساده، صمیمی، کوتاه، طنزآمیز(یا مطایبهآمیز)، غیر جدی و کاریکاتوری» تعریف میکند. کاریکلماتور عبارات یا جملات کوتاه است که در آنها نویسنده، با برجسته کردن برخی جزئیات، بازی با کلمات، برخورد با مفاهیم متضاد و... باعث ایجاد ذوق و تفکر در خواننده میگردد.
نظر شخصی من (میترا جاجرمی): از نظر من کاریکلماتورها جملات کوتاه کاریکاتوری و طنزآمیزی هستند که کشف جدیدی را به خواننده نشان میدهند و ارتباطات معنادار و جالبی بین پدیدههای بهظاهر بیربط ایجاد میکنند. شاید بتوان کاریکلماتور را کوچکترین واحد خلاقیت نامید.
سخن پایانی
کاریکلماتور گونهای از طنزنویسی است که با واژهها بیان میشود و انواع گوناگون و موضوعات متنوع اخلاقی، اجتماعی و عاشقانه را در بر میگیرد. سعی کردم در این مقاله تمام تعریفهای موجود را بیاورم تا دورنمایی درست از کاریکلماتور در ذهن شما شکل بگیرد. اگر شما هم تعریف دیگری از کاریکلماتور میشناسید، در قسمت دیدگاهها برایم بنویسید.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
shaker raisi
183 روز پیشبا سلام وقت بخیر خانم جاجرمی عزیز
ممنون از مطلب زیبایتان چنانچه در ضمن تعاریف نمونه هایی را هم می آوردین مطلب کامل تر می شد. با سپاس از شما
میترا جاجرمی
183 روز پیشدرود. در این مطلب، فقط تعاریف از دیدگاه نویسندگان مختلف بررسی شده. متوجهی نمیشم منظورتون از نمونه چیه. اگر میخواید دربارهی کاریکلماتور بیشتر بدونید، میتونید روی لینک زیر کلیک کنید که کامل دربارهی کاریکلماتور توضیح دادم:
mitrajajarmi.com/80