دو سال قبل، زمانی که تازه نوشتن را آغاز کرده بودم؛ در یک دورهی آموزشی شرکت کردم. قرار شد استاد به تمرینهایمان با عدد صفر و یک نمره بدهد. برای نخستین تمرین استاد برایم نوشته بود: «هم صفر، هم یک. کاش کمی بیشتر مینوشتی. فکرهای نو با بیشتر نوشتن شکل میگیره.»
تب داشتم. سرم سنگینی میکرد و درد استخوان امانم را بریده بود. فقط دلم میخواست بخوابم اما کشیک اورژانس بودم و باید وظایفم را انجام میدادم. تعداد ورودیهای دورهی ما خیلی کم بود، بنابراین کسی نبود که بتوانم از او درخواست کنم جایم را پر کند.
«من خیلی دوست دارم بنویسم، ولی نمیدونم از کجا شروع کنم. پیشنهاد شما به آدمی که تازه میخواد نوشتنو شروع کنه چیه؟» روزی نیست که پیامهایی با این مضمون دریافت نکنم. خیلیها دوست دارند بنویسند و قدم در مسیر نوشتن و نویسندگی بگذارند، اما سردرگمند، نمیدانند چه بنویسند؛ از کجا شروع کنند و چه تمرینهایی انجام دهند.