دو سال قبل، زمانی که تازه نوشتن را آغاز کرده بودم؛ در یک دوره‌ی آموزشی شرکت کردم. قرار شد استاد به تمرین‌هایمان با عدد صفر و یک نمره بدهد. برای نخستین تمرین استاد برایم نوشته بود: «هم صفر، هم یک. کاش کمی بیشتر می‌نوشتی. فکرهای نو با بیشتر نوشتن شکل می‌گیره.» تمرین‌های بچه‌های دیگر را بررسی کردم. دیدم بله، استاد به هر کسی که زیاد نوشته، نمره‌ی یک داده‌ است. با خودم گفتم: «این استادم مثل معلمای دبیرستان، کیلویی نمره می‌ده.» آن زمان هنوز نمی‌دانستم که کیفیت از دل کمیت بیرون می‌آید.


استاد اصرار زیادی داشت که اگر می‌خواهیم جدی کار کنیم، برای خودمان وبلاگی بسازیم و در آن شروع به نوشتن کنیم. پس من هم با اینکه هیچ چیزی درباره‌ی وبلاگ‌نویسی نمی‌دانستم، سایتی برای خودم دست‌وپا کردم و انتشار نوشته‌هایم را آغازیدم.


وبلاگ‌نویسی راه را به شما نشان می‌دهد

تقریباً در شش ماه اول وبلاگ‌نویسی کاملاً سردرگم بودم. نمی‌دانستم چه مطالبی را باید در وبلاگم منتشر کنم. از زمین‌وزمان می‌نوشتم. اصلاً نمی‌دانستم مقاله چیست و چه ویژگی‌هایی دارد. می‌توان گفت معیار من برای انتشار در وبلاگ حجم مطالب بود. هر متنی که در کپشن اینستاگرام جا نمی‌شد، در وبلاگم منتشر می‌کردم. تا اینکه در دوره‌ی استراتژی محتوا شرکت کردم. اینجا بود که فهمیدم باید یک موضوع تخصصی برای وبلاگم انتخاب کنم.


در آغاز وبلاگ‌نویسی، از این شاخه به آن شاخه پریدن و موضوع عوض کردن، هیچ اشکالی ندارد.


در ابتدا موضوع «نوشتاردرمانی» را برگزیدم. با نوشتن مقاله آشنا شدم و چند مقاله هم با موضوع نوشتاردرمانی نوشتم. اما بعد از مدتی متوجه شدم این موضوع خیلی برایم جذاب نیست. با خودم فکر کردم از کاربرد نوشتن در زندگی روزانه بگویم و به آدم‌ها کمک کنم از نوشتن برای حل مشکلات روزانه‌ی خود استفاده کنند. مدتی هم درباره‌ی این موضوع نوشتم. اما باز هم راضی نبودم. سرانجام فهمیدم که موضوع موردعلاقه‌ی من خود نوشتن است. از یک سال قبل از نوشتن می‌نویسم. از تجربه‌هایم در مسیر نویسندگی می‌گویم که به علاقه‌مندان نوشتن کمک می‌کند راحت‌تر بنویسند.


می‌خواهم بگویم در آغاز وبلاگ‌نویسی، از این شاخه به آن شاخه پریدن و موضوع عوض کردن هیچ اشکالی ندارد. اما این مسئله نباید مانع نوشتن شود. شما نوشتن در وبلاگ را شروع کنید. خود وبلاگ‌نویسی راه را به شما نشان می‌دهد. هر چقدر جلوتر بروید مسیر برایتان روشن‌تر می‌شود تا سرانجام موضوع موردعلاقه‌تان را پیدا می‌کنید.


در آغاز کار لازم نیست سئو بلد باشید

در دوره‌ی استراتژی محتوا قرار شد یک ابرمقاله بنویسیم. ابرمقاله به مقاله‌ای گفته می‌شود که حجم آن دست‌کم پنج هزار کلمه باشد. قرار شد من مقاله‌ای جامع درباره‌ی کاریکلماتور بنویسم. تقریباً یک ماه طول کشید تا این مقاله را نوشتم. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم؛ همان روزی که مقاله را منتشر کردم در گوگل عبارت «کاریکلماتور چیست؟» را سرچ کردم. وقتی دیدم لینک مقاله‌ی من در صفحه‌ی اول گوگل است، از خوش‌حالی بال درآوردم. تا آن روز هیچ‌کدام از مقاله‌هایم را در گوگل جست‌وجو نکرده بودم. عبارت‌های کلیدی دیگر را هم جست‌وجو کردم و در کمال تعجب دیدم که در خیلی از این عبارت‌ها، مطالب سایتم رتبه آورده‌اند.


      هر چقدر مطلبتان کامل‌تر باشد، شانس این‌که در گوگل رتبیه بیاورید بیشتر می‌شود.


من چیزی از سئو نمی‌دانستم و هیچ کاری در رابطه با آن انجام نداده بودم؛ فقط تلاش می‌کردم محتوای مدر آغاز وبلاگ‌نویسی، از این شاخه به آن شاخه پریدن، و موضوع عوض کردن. برای نوشتن هر مقاله، گوگل را زیر و رو می‌کردم. همه‌ی مطالب را می‌خواندم و می‌کوشیدم مطلب من کامل‌تر از مقاله‌های دیگران باشد.


لازم نیست در آغز کار انرژی‌تان را صرف یادگیری سئو کنید. فقط تلاش کنید محتوای مفیدی تولید کنید و پاکیزه بنویسید. با ماندن در مسیر وبلاگ‌نویسی ، کم‌کم یاد می‌گیرید که چه محتواهایی برای مخاطبان جذاب‌ترند و سریع‌تر رتبه می‌گیرند.


وبلاگ‌نویسی توانایی شما را در گسترش متن بهبود می‌بخشد

زمانی که تازه نوشتن را آغاز کرده بودم، در شاخ‌وبرگ دادن به متن ضعیف عمل می‌کردم. چند خط می‌نوشتم و ته می‌کشیدم. نمی‌دانستم چطور باید متن را گسترش بدهم. نوشتن در وبلاگ وادارم کرد حجم نوشته‌هایم را بیشتر کنم. به ذهنم فشار می‌آوردم و زور می‌زدم تا بیشتر بنویسم. کم‌کم آموختم چطور متنم را گسترش بدهم. از روایت‌های شخصی استفاده کردم، از کتاب‌ها نقل کردم، دیدگاه‌های خودم را در متن گنجاندم و از تجربه‌هایم گفتم. همه‌ی این‌ها کمک کرد تا حجم متنم را افزایش دهم. برای گوگل هم مثل استاد، حجم مطالب مهم است. به‌تجربه دریافته‌ام که مقاله‌های طولانی شانس بیشتری برای رتبه آوردن در گوگل دارند.


اگر می‌خواهید نویسنده شوید، چاره‌ای جز زیاد نوشتن ندارید. وبلاگ بستر خوبی برای بیشتر نوشتن فراهم می‌کند.


اگر می‌خواهید نویسنده شوید، چاره‌ای جز زیاد نوشتن ندارید. باید آن‌قدر بنویسید تا فاصله‌ی ذهن و قلمتان کم شود و بتوانید هر آنچه در ذهن دارید را به روی کاغذ بیاورید. نوشتن در تلگرام یا اینستاگرام کافی نیست. این رسانه‌ها شما را تنبل می‌کنند و اجازه‌ی زیاد نوشتن به شما نمی‌دهند. وبلاگ تنها جایی است که شما را وادار می‌کند زیاد بنویسید تا قلمتان نرم شود و پخته و روان بنویسید.


وبلاگ‌نویسی به شما اعتبار می‌بخشد

شاید تا همین چند سال پیش، عموم آدم‌ها کسی را نویسنده می‌دانستند که کتاب چاپ‌شده  دارد یا در مجلات و روزنامه‌ها قلم می‌زند. اعتبار نویسنده به تعداد کتاب‌هایی بود که منتشر کرده‌است. اما اینترنت فرصتی فراهم کرد تا نویسندگان بدون انتشار کتاب اعتبار کسب کنند. وقتی کسی از من درباره‌ی فعالیتم می‌پرسد، با افتخار آدرس وبلاگم را می‌دهم. وبلاگ درواقع محل کسب‌وکار من است.


 اینترنت وبلاگ‌نویسی فرصتی فراهم می‌کند تا نویسندگان بدون انتشار کتاب اعتبار کسب کنند.

 

وقتی اسم کسی را می‌شنویم، اولین کاری که می‌کنیم جست‌وجوی نامش در گوگل است. زمانی که وبلاگ شخصی آن فرد اولین نتیجه‌ی جست‌وجوی ما باشد، با خود می‌گوییم: «طرف کارش درسته. حرفه‌ای داره کار می‌کنه.» اگر وارد وبلاگش شویم و نوشته‌هایش را کاربردی و به‌دردبخور بیابیم، اعتبارش در نظرمان بسیار افزایش می‌یابد. به‌عنوان یک نویسنده، دیگر لازم نیست مشقت‌های کتاب چاپ کردن را به جان بخرید. این روزها آدم‌ها بیشتر از اینکه کتاب بخوانند، در اینترنت وقت می‌گذرانند. پس از این فرصت استفاده کنید و پایگاه محکمی برای خود بسازید.


وبلاگ‌نویسی به زندگی شما معنا می‌بخشد

خیلی از ما دنبال چیزی هستیم که به ما احساس مفید بودن ببخشد تا از طریق آن زندگی‌مان معنادار شود. وبلاگ‌نویسی می‌تواند راه خوبی برای کمک کردن به دیگران باشد. وقتی پیام‌هایی از مخاطبانم دریافت می‌کنم که در آن‌ها به‌خاطر نوشته‌هایم تشکر کرده‌اند و آن‌ها را مفید دانسته‌اند؛ می‌فهمم که تلاشم بیهوده نبوده است. شاید نتوانم تغییر بزرگی در دنیا ایجاد کنم، اما همین که وبلاگ من بتواند گره‌ی کوچکی از کار کسی باز کند؛ احساس رضایت می‌کنم و زندگی‌ام معنا پیدا می‌کند.


                  وبلاگ بستری است برای انجام کار خلاقانه و معنا بخشیدن به زندگی.


نوشتن وبلاگ می‌تواند شما را از بلعیده شدن توسط هیولای روزمرگی نجات دهد. وبلاگ بستری فراهم می‌کند که شما بتوانید کار خلاقانه انجام دهید؛ احساس بیهودگی نکنید و از روزمرگی و بی‌معنایی فاصله بگیرید.

 

وبلاگ‌نویسی از شما یادگیرنده‌ی بهتری می‌سازد

زمانی که تازه شروع به نوشتن وبلاگ کردم، فهمیدم که چیز زیادی برای نوشتن ندارم. وبلاگ نادانی‌ام را به رخم کشید. پس مجبور شدم کتاب‌های بیشتری بخوانم، در دوره‌های آموزشی شرکت کنم، مهارت‌های جدیدی بیاموزم و تجربه‌های تازه‌ای بسازم تا حرفی برای گفتن داشته باشم. وبلاگ‌نویسی هم شوق یادگیری را در شما افزایش می‌دهد و هم باعث می‌شود حواستان را جمع کنید تا بهتر یاد بگیرید.


وبلاگ نویسی وادارتان می‌کند بیشتر یاد بگیرید و تولید محتوا از آموخته‌هایتان و یاد دادن آن به دیگران باعث می‌شود چیزهایی که یاد گرفته‌اید تثبیت شوند. حتماً شما هم شنیده‌اید که بهترین راه یادگیری، یاد دادن است‌. با تولید محتوای مفید هم خودتان رشد می‌کنید و هم به دیگران کمک می‌کنید.


وبلاگ نویسی وادارتان می‌کند بیشتر یاد بگیرید و تولید محتوا از آموخته‌هایتان و یاد دادن آن به دیگران باعث می‌شود چیزهایی که یاد گرفته‌اید تثبیت شوند.


وبلاگ‌نویسی کمک می‌کند تا راحت‌تر کتاب بنویسید

سال قبل کتابی با عنوان بنویس تا زنده بمانی منتشر کردم. در تمام فصل‌های کتاب از مقاله‌هایی که پیش‌تر در سایتم منتشر کرده بودم، استفاده کردم. برای بسیاری از نویسندگان، نوشتن کتاب کار وقت‌گیر و دشواری است. اما وقتی مدام در سایت بنویسید، کم‌کم ماده‌ی خام کتابتان شکل می‌گیرد. بعد از مدتی می‌توانید نوشته‌هایتان را ویرایش و بازنویسی کنید و آن‌ها را در قالب کتاب منتشر کنید.


وشتن کتاب کار وقت‌گیر و دشواری است. اما وقتی مدام در سایت بنویسید، کم‌کم ماده‌ی خام کتابتان شکل می‌گیرد.


همچنین می‌توانید برای اینکه یک تعهد بیرونی ایجاد کنید؛ کتابتان را بلاگ کنید: یعنی هر هفته یا هر ماه فصلی از کتاب را در وبلاگتان منتشر کنید. این کار به شما نظم می‌بخشد. وقتی بدانید مخاطبانی هستند که منتظر خواندن کتاب شما هستند، انگیزه‌ی بیشتری برای نوشتن پیدا می‌کنید. من این کار را برای کتاب جدیدم انجام دادم. بازخوردهایی که گرفتم بسیار دلگرم‌کننده بود. نگران این موضوع هم نباشید که بعدها کسی کتابتان را نمی‌خرد؛ اتفاقاً با این روش خوانندگان مشتاق می‌شوند تا نسخه‌ی چاپی کتاب را هم در آینده تهیه کنند.


وبلاگ‌نویسی شما را به تمام دنیا متصل می‌کند

چند ماه قبل یکی از مخاطبان سایت پیام داد: «من در آلمان هستم. با خوندن صفحه‌ی معرفی کتاب 41 نامه به خودم، فهمیدم که به این کتاب نیاز دارم. چطوری می‌تونم این کتاب‌و تهیه کنم؟» خواندن این پیام خیلی خوش‌حالم کرد. نه به‌خاطر این‌که کسی می‌خواست کتابم را بخرد، بلکه به این دلیل که می‌دیدم وبلاگ‌نویسی مرا به مخاطبانی در سراسر دنیا پیوند داده است.


اگر به یک لپ‌تاپ و اینترنت دسترسی داشته باشید، می‌توانید حرف‌ها و ایده‌هایتان را به گوش مخاطبان زیادی در سراسر دنیا برسانید.


نویسنده‌ی قبل از دوران اینترنت، به مخاطبان کمی دسترسی داشت اما اکنون اینترنت و وبلاگ‌نویسی امکان ارتباط با میلیون‌ها مخاطب را فراهم کرده است. مهم نیست که شما کجای این دنیا هستید؛ اگر به یک لپ‌تاپ و اینترنت دسترسی داشته باشید، می‌توانید حرف‌ها و ایده‌هایتان را به گوش مخاطبان زیادی برسانید.


وبلاگ‌نویسی خلاقیت شما را افزایش می‌دهد

زمانی که تصمیم گرفتم به‌صورت تخصصی درباره‌ی نوشتن بنویسم، نگران بودم که موضوع کم بیاورم. اما کم‌کم توانستم نوشتن را به تجربیات دیگرم گره بزنم. کوشیدم هر چیزی که می‌خوانم، می‌شنوم یا می‌بینم را به نوشتن پیوند بزنم. شاید نداشتن موضوع تخصصی و نوشتن درباره‌ی همه‌چیز راحت‌تر باشد، اما وقتی درمورد یک موضوع خاص می‌نویسید، خلاقیتتان بیشتر می‌شود. درواقع می‌توانید ارتباطات جالبی بین موضوع و تجربیات زندگی‌تان پیدا کنید.



سخن پایانی

داشتن وبلاگ برای نویسنده‌ی امروز ضروری است. وبلاگ‎‌نویسی شما را متخصص نشان می‌دهد، به کارتان اعتبار می‌بخشد، زندگی‌تان را معنادار می‌کند و کمک می‌کند همیشه در مسیر یادگیری باقی بمانید. نگران نباشید که چیزی از وبلاگ‌نویسی نمی‌دانید. کافی‌ست شروع کنید؛ وبلاگ خودش راه را به شما نشان خواهد داد.