«من خیلی دوست دارم بنویسم، ولی نمیدونم از کجا شروع کنم. پیشنهاد شما به آدمی که تازه میخواد نوشتنو شروع کنه چیه؟» روزی نیست که پیامهایی با این مضمون دریافت نکنم. خیلیها دوست دارند بنویسند و قدم در مسیر نوشتن و نویسندگی بگذارند، اما سردرگمند، نمیدانند چه بنویسند؛ از کجا شروع کنند و چه تمرینهایی انجام دهند. بنابراین تصمیم گرفتم مقالهای بنویسم و در آن به ۳ تمرین کاربردی که هر نویسندهای نیاز دارد کارش را با آن شروع کند، بپردازم. با خواندن این مقاله دیگر مانعی برای شروع کردن نوشتن نخواهید داشت.
تمرین اول/ کلمهنویسی
اگر نوشتن برای شما سخت است یا نمیدانید از کجا شروع کنید، از تمرین کلمهنویسی استفاده کنید. از این تمرین سادهتر وجود ندارد. فقط کافی است هر کلمهای را که به ذهنتان میرسد، بنویسید. مهم نیست این کلمات به هم ارتباط دارند یا نه. فکر نکنید، ذهنتان را آزاد بگذارید و فقط بهسرعت کلمات را پشت سر هم بنویسید و بین کلمات خطفاصله بگذارید.
سعی کنید یک صفحه را کامل پر کنید. در پایان کار شگفتزده خواهید شد. تمام چیزهایی که ذهن شما را مشغول کرده، نگرانیها، خشمها، ترسها، افکار و احساساتتان، در قالب کلمات روی کاغذ ظاهر میشوند. بعد از انجام این تمرین، احساس سبکی و آرامش خواهید کرد چون احساسات منفی شما با نوشتن در قالب کلمات تخلیه میشوند.
تمرین کلمهبرداری کمک میکند ترستان از نوشتن بریزد. |
وقتی این تمرین ساده را انجام میدهید، ترس شما از نوشتن میریزد. معمولاً بعد از اینکه حدود پنج دقیقه این تمرین را انجام دادید، میل به نوشتن جملات هم در شما ایجاد میشود و میتوانید افکار و احساسات خود را در قالب جمله بنویسید. برای شروع حتا میتوانید چیزهایی را که در اطرافتان هست و میبینید، بنویسید. مثل میز، دیوار، آینه، پرده، موبایل و.... هر کلمهای که مینویسید جریانی از کلمات را در ذهنتان تداعی میکند و میتوانید کلمات بیشتری بنویسید.
نکتهی مهم در انجام این تمرین، این است که سخت نگیرید. به ذهنتان اجازه دهید به هر کجا که میخواهد سفر کند. بگذارید تمام نگرانیها، غمها، عصبانیتها و تردیدها بیرون بریزند. انجام این تمرین ساده میتواند به شما آرامش زیادی ببخشد و اگر این تمرین را مرتب انجام دهید دایرهی واژگان شما هم گسترش مییابد. وقتی کلمات بیشتری در اختیار داشته باشید بهتر میتوانید خود را بیان کنید و احساساتتان را شرح دهید.
برای اینکه بیشتر با این تمرین آشنا شوید، نمونهی زیر را بخوانید:
آینه-پرده-در-پنجره-شلوغی-سروصدا-تنهایی-شغل-تفریح-استراحت-امید-آینده-دوست-مهاجرت-نفرت-حسادت-عدالت-آرزو-امید-حق-حقوق-آزادی-تلاش-زحمت-هدف-نتیجه-تمرین-انتقاد-سلطه-خودخواهی-آرامش-فرصت-زمان-رابطه-عشق-عمر-فرزند-گذشته-حسرت-نوشتن-شعر-داستان-آسمان-ستاره-ماه-مهتاب-تاریکی-شب-آب-دریا-موج-ساحل-صلح-جنگ-خاطره-کودکی-مدرسه-دوست-خورشید-ابر-درخت-تابستان-تعطیلات-گرما-آموزش-وقت-مطالعه-کتاب-موبایل-اینستاگرام- زندگی- قرارکاری-گرما- کولر-زن-کتاب-وقت-شبزندهداری-خواب-چاقی-رژیم غذایی-برنامهریزی-سحرخیزی-امتحان-حوصله |
تمرین دوم/جملهنویسی
شاید در آغاز کار، نوشتن یک متن کامل برایتان دشوار باشد، پس میتوانید با نوشتن جملات کوتاه شروع کنید. این تمرین را میتوانید به دو صورت انجام دهید. یکی نوشتن جملههای کوتاه با یک واژهی خاص و دیگری نوشتن جملات در قالب تمرین «۳جمله».
نوشتن جمله با یک واژه. حتماً به یاد دارید که در دوران دبستان با کلمات جمله میساختیم. الان هم میتوانید همین کار را انجام دهید. کافی است یک کلمه را بردارید و دستکم ده جمله با این کلمه بنویسید. بهعنوان نمونه کلمهی «یلدا» را بردارید و با آن جمله بسازید. در نوشتن جملات، سختگیر نباشید. هرچه به ذهنتان میرسد بنویسید. حتا جملهی «یلدا شب خوبی است.» هم قبول است.
تمرین جملهنویسی کمک میکند دستتان برای نوشتن گرم شود. |
در اینجا هدفمان این نیست که جملات قصار بنویسیم. فقط میخواهیم تعدادی جمله را بهسرعت و پشت سر هم بنویسیم تا دستمان برای نوشتن، گرم شود و راحتتر شروع به نوشتن کنیم. با انجام این تمرین و تمرکز روی یک کلمهی خاص، قدرت خلاقیت شما هم افزایش مییابد و ممکن است تعدادی جملهی خوب و قابل انتشار هم از دل این تمرین بیرون بیاید. خودتان را آزاد بگذارید و از نوشتن جملات عجیب و غریب هم نترسید.
نمونهی این تمرین با کلمهی «یلدا»:
- تا به حال سابقه نداشته است که یلدا کوتاه بیاید.
- دل انار با دیدن سفرهی خالی یلدا ترکید.
- یلدا مأمور سرشماری جوجهها است.
- بی تو همهی شبهایم با یلدا میگذرد.
- بیگمان یلدا قطرهای از آب حیات نوشیده است.
- یلدا سود سپردهی یکسالهی شب است.
- ننهسرما برای خوشبختی یلدا اسفند دود میکند.
- یلدا چشم دیدن زمستان را ندارد.
- پسته فقط با دیدن یلدا خندان میشود.
- برای دیدن رؤیا به یلدا پناه بردم.
- لبهای یلدا به رنگ انار و موهایش همرنگ شب است.
- انار شیشهی عمر یلدا است.
- پیروزی یلدا بر تاریکی، زمستان را روسفید کرد.
- دستهای یلدا بوی انار میدهد.
- لباس شب یلدا به رنگ سفید برفی است.
- یلدا شبی است که پاییز در آغوش زمستان گم میشود.
- موهای یلدا از زیر چادر شب پیداست.
تمرین «۳جمله». با این تمرین در یکی از دورههای مدرسهی نویسندگی آشنا شدم. انجام این تمرین خیلی ساده است. فقط کافی است دستکم ده بار در روز سه جمله بنویسید. برای نوشتن این جملهها هیچ قانونی وجود ندارد. میتوانید از چیزهایی که در اطرافتان جریان دارد بنویسید. صداهایی که میشنوید، چیزهایی که میبینید، طعم خوراکیهایی که میخورید، توصیف محیط اطرافتان، احساسی که در لحظه دارید، افکاری که ذهنتان را مشغول کرده، کارهایی که باید انجام دهید، همه میتوانند موضوع نوشتن باشند.
تمرین ۳جمله، نوشتن را به بطن زندگی شما میآورد. |
این تمرین، «نوشتن» را به بطن زندگی شما میآورد. لازم نیست برای نوشتن، منتظر زمان و مکان مناسبی باشید. نوشتن سه جمله یکی دو دقیقه بیشتر زمان نمیبرد، بنابراین میتواند در هر زمانی انجام شود. بهطور مثال زمانی که منتظر آسانسور هستید، در سالن انتظار مطب دندانپزشکی نشستهاید، در تاکسی هستید و یا حتا در مهمانیای که حوصلهتان را سر برده است، میتوانید سه جمله بنویسید.
برای نوشتن سه جمله نه نیاز به لپتاپ دارید نه کاغذ و قلم. فقط کافی است موبایل خود را بردارید و در قسمت نوت گوشی، سه جمله بنویسید. این تمرین، نوشتن را به بطن زندگی شما میآورد. با انجام این تمرین، حداقل ده بار در روز به سمت نوشتن میروید. اگر چند روز آگاهانه این کار را انجام دهید، نوشتن به عادت روزانهی شما تبدیل خواهد شد. نوشتن سه جمله کار آسانی است، بنابراین شوق شما را زیاد میکند و احساس میکنید دوست دارید بیشتر بنویسید. ممکن است هنگامی به خودتان بیایید که چند صفحه پشت سر هم نوشتهاید.
نمونهای از تمرین «۳جمله»:
۱. در حال نوشتن مقالهی جدیدی برای سایت هستم.
۲. امروز هوا بارانی است و من عاشق هوای بارانیام.
۳. وقتی زیاد مینویسم حالم بهتر است و احساس مفید بودن میکنم.
برای اینکه از این تمرین نهایت بهره را ببرید لازم است بارها و بارها طی روز آن را انجام دهید. از آنجا که بیشتر ما در طول روز از گوشیهای خود جدا نمیشویم، بهتر است تصویر زمینهی گوشی خود را با تصویری از «۳جمله» جایگزین کنید تا هر بار به سراغ گوشی خود میروید قبل از آنکه تماسی بگیرید یا پیامی بفرستید یا در شبکههای اجتماعی بچرخید، سه جمله بنویسید تا این کار به عادت روزانهی شما تبدیل شود.
تمرین سوم/روزانهنویسی
بگذارید یک نکتهی مهم را به شما یادآوری کنم. قرار نیست هر زمان که قلم به دست میگیرید و متنی مینویسید، نوشتهی شما به یک شاهکار ادبی تبدیل شود. این تصور اشتباه را رها کنید. در ابتدا فقط باید روی کمیت کار تمرکز کنید. با خودتان بگویید میخواهم جفنگ بنویسیم. چرتوپرت بنویسیم. آشغال تولید کنم و سپس با خیال راحت شروع به نوشتن کنید. نوشتن را یک بازی در نظر بگیرید و فقط از انجامش لذت ببرید. اگر کمیت را زیاد کنید مطمئن باشید کیفیت به دنبال آن خواهد آمد.
قرار نیست هر زمان که قلم به دست میگیرید و متنی مینویسید، نوشتهی شما به یک شاهکار ادبی تبدیل شود. |
بسیار خوب، حالا میخواهید نوشتن را بیاغازید. قلم خود را در دست میگیرید یا پشت لپتاپ مینشینید، اما هرچه به مغزتان فشار میآورید فایدهای ندارد، چیزی به ذهنتان نمیرسد. مضطرب و پریشان میشوید و حتا ممکن است قید نوشتن را بزنید، اما نگران نباشید. تمرین خیلی ساده و مفیدی وجود دارد که به شما کمک میکند نوشتن را بهراحتی شروع کنید. با این تمرین در یکی از لایوهای استاد کلانتری آشنا شدم. این تمرین در آغاز مسیر نویسندگی خیلی به من کمک کرد و باعث شد دستم راه بیفتد. بنابراین نتیجهبخش بودنش را تضمین میکنم.
اسم این تمرین «گاهشمار» روزانه است. برای انجام این تمرین کافی است ساعت به ساعت تمام کارهایی که انجام دادهاید را با جزئیات بنویسید. یک دفتر یا یک فایل وُرد را به این کار اختصاص دهید. ساعتهایی را که در طول شبانهروز بیدار هستید، بهصورت ساعت به ساعت بنویسید. بهعنوان مثال شما ساعت ۸ صبح، از خواب بیدار میشوید و ساعت ۱۰ شب میخوابید. پس ساعتهای شما به این صورت خواهد بود:
۸-۹:
۹-۱۰:
۱۰-۱۱:
۱۱-۱۲:
۱۲-۱۳:
۱۳-۱۴:
۱۴-۱۵:
۱۵-۱۶:
۱۶-۱۷:
۱۷-۱۸:
۱۸-۱۹:
۱۹-۲۰:
۲۰-۲۱:
۲۱-۲۲:
جلوی هر ساعت تمام کارهایی را که در آن یک ساعت انجام دادید با جزئیات مینویسید. بهعنوان نمونه: «ساعت ۸ صبح با صدای زنگ ساعت بیدار شدم. خوابآلود بودم. دوست نداشتم بیدار شوم. کشوقوسی به بدنم دادم. برای رفتن سر کار مانتو مشکی و شال ارغوانیام را پوشیدم. برای صبحانه تکهای نان سنگک و مقداری پنیر خوردم. خیلی اشتها نداشتم. احساس خستگی میکردم. شاید کمی سرما خورده باشم. در فکر ملاقات امروز با رئیسم بودم.»
در مسیر کار فلان اتفاق افتاد. در محل کار فلان شخص را دیدم و این گفتگو بین ما شکل گرفت.» و همینطور تمام اتفاقات را تا ساعت ۱۰ شب که به خواب میروید، شرح میدهید. توجه داشته باشید که هرچه جزئیات و توصیفات بیشتری بهکار ببرید، بهتر است.
نوشتن گاهشمار روزانه به شما کمک می کند همیشه موضوعی برای نوشتن داشته باشید. |
شاید بگویید: «من از خانه بیرون نمیروم و شغلی ندارم، پس از چی بنویسم؟» حتا اگر اینطور هم باشد، شما به هر حال کارهای زیادی در خانه انجام میدهید: غذا میپزید، با اطرافیان گفتگو میکنید، با دوستانتان تلفنی صحبت میکنید، با فرزندانتان سروکله میزنید، ممکن است پیادهروی یا خرید کنید، مهمانی بروید. سعی کنید همهی این کارها را با جزئیات بنویسید و البته افکار و احساساتتان راجع به هر اتفاق را هم شرح دهید. بهتر است نوشتن اتفاقات هر ساعت را با فاصلهی کمی از آن وقایع انجام دهید، نه اینکه همه را بگذارید قبل از خواب بنویسید، چون با گذشت زمان ممکن است جزئیات را فراموش کنید.
اگر کمیت را زیاد کنید مطمئن باشید کیفیت به دنبال آن خواهد آمد. |
نوشتن گاهشمار به شما کمک می کند همیشه موضوعی برای نوشتن داشته باشید. شما از صبح که بیدار میشوید تا شب که به خواب میروید کارهای زیادی انجام میدهید. حتا اگر بیشتر اوقات هم در خانه باشید باز هم کارهای زیادی انجام میدهید، با اطرافیان گفتگو میکنید، کتاب میخوانید، فیلم میبینید، پیادهروی میکنید، به خرید میروید، و در هر لحظه احساسات و افکار مختلفی دارید که میتوانید آن ها را با جزئیات بنویسید.
گاهشمار مشکل نداشتن موضوع را برای همیشه حل میکند. هیچکس نمیتواند ادعا کند هیچ کاری نمیکند، هیچ حرفی نمیزند و هیچ فکر و احساسی ندارد، پس هر چیزی میتواند موضوع شما برای نوشتن باشد. دو تمرین دیگر هم وجود دارد که در دل تمرین روزانهنویسی قرار میگیرد. یکی تمرین صفحات صبحگاهی و دیگری تمرین آزادنویسی.
صفحات صبحگاهی
صفحات صبحگاهی تمرینی است که «جولیا کامرون» در کتاب «راه هنرمند» پیشنهاد میکند. این ایده در عین سادگی بسیار کاربردی و مؤثر است. کافی است به محض بیدارشدن، سه صفحه بنویسید. فکر نکنید. فقط هرچه به ذهنتان میرسد با نهایت سرعت بنویسید و دستتان را از روی کاغذ برندارید.
بهعنوان نمونه: «چقدر خوابم میآد. تا میآم یه کم بخوابم صبح میشه. وای امروز باید برم مدرسهی پسرم. معلوم نیست باز چه گندی زده. آخرش منو میکشه با این کاراش. چقدر ظرف تو ظرفشوییه. من نمیدونم ما که چیز خاصی هم نمیخوریم، انقدر ظرف چهجوری جمع میشه. امروز چقدر کار دارم. باید یه فصل دیگه از کتابمو تموم کنن. البته اگه بذارن و...» همینطور ادامه دهید تا سه صفحه پر شود حتا اگر چیزی برای نوشتن به ذهنتان نرسید، همین را بنویسید: «چیزی ندارم بنویسم. نمیدونم چی بنویسم.»
نوشتن صفحات صبحگاهی باعث میشود شما در نوشتن، نظم پیدا کنید و نوشتن به عادت روزانهی شما تبدیل شود. |
به این فکر نکنید که چقدر نوشتههایتان بیمعنی، تکراری، عجیب و بهدردنخور است. صفحات صبحگاهی معمولاً پر از خشم، آهوناله، ترحم و دلسوزی به حال خود، بچگانه، لوس و بیمزه هستند. باید هم همینطور باشد. همهی این احساسات منفی میان شما و خلاقیتتان قرار میگیرند. اگر این موضوعات را ننویسید تا شب با شما خواهند بود. مدام در ذهنتان تکرار میشوند و مانع بزرگی بر سر کارایی و خلاقیت شما خواهند بود. اما وقتی این افکار ناخوشایند را مینویسید، ذهن خود را تخلیه میکنید و با ذهن بازتر و آمادهتری به استقبال روز جدید خواهید رفت.
نوشتن صفحات صبحگاهی باعث میشود شما در نوشتن، نظم پیدا کنید و نوشتن به عادت روزانهی شما تبدیل شود. سانسورچی درونتان ممکن است بگوید: «تو هیچوقت نویسندهی خوبی نخواهی شد. تو حتا عرضهی نوشتن یک داستانک را نداری. هنوز نمیدانی املای درست کلمات چگونه است. وقتی تا پنجاه سالگی نویسنده نشدی، بعد از این هم نویسنده نخواهی شد. چهچیز باعث شده که خودت را نویسنده فرض کنی؟» اما وقتی شما هر روز صبح، هرچه به ذهنتان میرسد بدون توجه به صدای سانسورچی بنویسید، کمکم صدای سانسورچیضعیفتر خواهد شد و سلطهاش برشما و خلاقیتتان را از دست خواهد داد.
آزادنویسی
نوشتن گاهشمار به شما کمک میکند اطراف خود را بهتر ببینید و موضوعی برای نوشتن بیابید اما شما باید به درون خود هم توجه ویژهای داشته باشید. تا زمانی که نتوانید افکار و احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنید، نمیتوانید به یک نویسندهی خوب تبدیل شوید. باید بتوانید احساساتتان را نامگذاری کنید و آنچه را در ذهن دارید به روی کاغذ بیاورید. هرچه فاصلهی ذهن و قلم شما کمتر شود، بهتر مینویسید. برای رسیدن به این مرحله تمرین «آزادنویسی» را پیشنهاد میکنم.
آزادنویسی یعنی قلم را روی کاغذ قرار دهید یا انگشتانتان را روی کیبورد بگذارید و بدون فکر کردن شروع به نوشتن کنید. برای آزادنویسی نیاز به ایدهی از پیش تعیینشده ندارید؛ فقط هر چیزی را که به ذهنتان میرسد، با نهایت سرعت بنویسید و دستتان را از روی کاغذ یا کیبورد برندارید. به بیان دیگر آزادنویسی یعنی خالیکردن ذهن در قالب کلمات.
آزادنویسی شما را در حالتی شبیه به مدیتیشن قرار میدهد. ذهنتان آزاد میشود و ایدههای جدید را مییابد. |
آزادنویسی کمک میکند عضلات نویسندگیتان را تقویت کنید. یک ورزشکار حرفهای را درنظر بگیرید. او هر روز به باشگاه میرود و تمرین میکند تا بدنش را گرم نگه دارد. آزادنویسی هم برای نویسنده حکم باشگاه را دارد. برای اینکه تبدیل به نویسندهی خوبی شوید، چارهای ندارید جز اینکه بنویسید و زیاد هم بنویسید. آزادنویسی این فرصت را برای شما فراهم میکند تا قلم خود را گرم نگه دارید. شما با زیاد نوشتن از دل کیفیت کمیت را بیرون میکشید.
وقتی برای مدتی بهصورت مستمر آزادنویسی کنید، ایدههای نو به ذهن شما خطور خواهند کرد. بیوقفه نوشتن شما را در حالتی شبیه به مدیتیشن قرار میدهد. ذهنتان آزاد میشود و ایدههای جدید را مییابد.
سخن پایانی
در این مقاله به ۳ تمرین پایه و کاربردی اشاره شد که با انجام آنها میتوانید نوشتن را شروع کنید. این تمرینها باعث میشود ترس شما از نوشتن بریزد و نوشتن را راحتتر شروع کنید. انجام مداوم این تمرینها مهارت نویسندگی شما را بهصورت محسوس بهبود میبخشد. اگز هر کدام از تمرینها را انجام دادید، در قسمت دیدگاهها از تجربهتان بنویسید.
دیدگاه خود را بنویسید