نخست کلمه بود؛ سرد، زمخت و باصلابت. منظورش را می‌رساند و می‌رفت. خنثی بود و بی‌عاطفه. نه مهر می‌ورزید، نه نفرت. تا اینکه عشق صبرش سر آمد: نوشته که فقط متن اداری و طومار جنگ نیست. تکلیف احساسات چه می‌شود؟ متن باید روح‌افزا باشد، جان داشته باشد. پس عشق دست‌به‌کار شد و واژه زاده شد. واژه، خوش‌‌آهنگ بود و لطیف، مهربان بود و گرم. به حروف آموخت برقصند و شعر بیافرینند. نشست پای حرف آدم‌ها و داستان شکل گرفت. واژه نرم‌نرمک جای کلمه را گرفت و این‌گونه بود که ادبیات پا به عرصه‌ی وجود گذاشت.