۱. منتظر هستید زمان مناسب فرا برسد:

ممکن است شمامعلم،پزشک،نقاش،مهندس،خانه دار و یا هر چیز دیگری باشید اما همیشه رؤیای نویسنده شدن و نوشتن را در سر می پرورانید اما به علت مشغله هایی که دارید، هیچ وقت فرصت نوشتن پیدا نمی کنید.با خود می گویید: " هنوز زمان مناسب فرا نرسیده، وقتی سرم خلوت تر شد، شروع به نوشتن می کنم. وقتی این پروژه ام تمام شد، قول می دهم نویسندگی را بصورت جدی شروع کنم، وقتی بچه ها به مدرسه رفتند، وقتی از مأموريت برگشتم، وقتی و...و این وقتی ها آنقدر ادامه می یابد که شما زمانی چشم باز می کنید که عمرتان تمام شده و دیگر اگر بخواهید هم زمانی برای نوشتن نخواهید داشت.

منتظر زمان ایده آل نباشید. همین امروز شروع کنید. لابلای کارهای روزانه، قبل از رفتن به جلسه کاری، قبل از غذا پختن، قبل از خوابیدن، فقط چند دقیقه بنویسید.


۲. تصور می کنید در سن مناسب نوشتن نیستید

"سن من برای نوشتن کم است، سن من برای نوشتن زیاد است!" حتما این حرف ها به ذهن شما هم خطور کرده است. دوست دارید بنویسید اما فکر می کنید برای این کار زیادی جوان یا زیادی پیر هستید.متاسفانه در جوامع توسعه نیافته ای مثل ایران، این تصور اشتباه خیلی رایج است.

 مردم به شما می گویند: " تو خیلی بچه ای، تو با این سنت می خواهی بنویسی؟ از سنت خجالت بکش و..." و این طرز تفکر روی شما هم اثر می‌گذارد و باعث می شود از رویای خود دست بکشید.اما شما فقط یک بار به دنیا می آیید، پس از فرصت محدود خود باید حداکثر استفاده را ببرید‌. اصلا به حرف مردم توجه نکنید. شما در هر سنی که باشید می توانید شروع کنید. سنی که الان در آن هستید_ چه ۱۴ سال باشد چه ۷۴ سال_ سن مناسب شما برای نوشتن است. فقط کافیست همت کنید و شروع به نوشتن کنید.

۳. فکر می کنید استعداد ندارید

آیا تا به حال شده به خود بگویید من استعداد حرف زدن ندارم، پس حرف نمی زنم؟ مسلماً نه. پس اگر می توانید حرف بزنید، حتما می توانید بنویسید. داشتن استعداد بخش کوچکی از ماجراست. اگر شما استعداد داشته باشید اما تلاش نکنید به هیچ جا نخواهید رسید. 

 "استعداد" در واقع بهانه ای است که انسان ها از آن برای اهمال کاری و توجیه کردن خودشان استفاده می کنند. اگر در مسیر موفقیت، سهم استعداد ۱۰ درصد باشد، سهم سخت کوشی و تلاش، ۹۰ درصد است. نوشتن مهارت است و شما اگر تلاش کنید، می توانید به خوبی این مهارت را یاد بگیرید.

۴. حرف دیگران برایتان مهم است

این زندگی شماست‌.اطرافیان ممکن است به قول خودشان خوبی شما را بخواهند، اما واقعیت این است که هیچکس غیر از خودتان نمی تواند تشخیص دهد که چه کاری برای شما مناسب‌تر است. بقیه ممکن است بگویند نویسندگی که شغل نیست، از نوشتن چیزی در نمی یاد، حیف نیست شغل به این خوبی را ول کنی، بروی دنبال نوشتن؟" اگر شما به این حرف ها توجه کنید، مطمئن باشید هیچ وقت نخواهید نوشت.

 اگر همیشه رؤیای نوشتن داشته اید، به حرف هیچ کس اهمیت ندهید،درنگ نکنید، همین حالا شروع کنید.

۵. نوشته هایتان را زود ارزیابی می کنید

در ماه ها و یا حتی سال های اول نوشتن، به فکر ارزیابی نوشته های خود نباشید. فقط بنویسید، بنویسید و بنویسید. اگر ذهنتان مدام درگیر این موضوع باشد که نوشته های من به درد نمی خورند، هیچ کس این اراجیف را نمی خواند، من نمی توانم خوب و عمیق بنویسم... واقعا هم نمی توانید بنویسید. 

تمرکز خود را فقط روی نوشتن بگذارید بدون ارزیابی آن. نگران نباشید. وقت مناسب برای ارزیابی هم فرا می رسد.

۶. کم می نویسید

بعضی از افراد مشتاق نوشتن، خیلی کم می نویسند. یک روز چند خطی می نویسند و بعد از چند هفته یا چند ماه دوباره سراغ نوشتن می آیند. با کم نوشتن هرگز به یک نویسنده خوب تبدیل نمی شوید. در حد همان دلنوشته ها و انشاهای مدرسه باقی خواهید ماند‌.

باید هرچه بیشتر و بیشتر بنویسید تا فاصله ذهن و دستتان کم شود. شاید بگویید چیزهایی که می نویسم مشتی حرف به دردنخور و آشغال است. اما نگران نباشید از دل همین نوشته های به دردنخور چند کار خوب هم بیرون می آید.قرار نیست هرچه می نویسید باکیفیت و قابل چاپ باشد. شما کمیت را زیاد می کنید و آنگاه کیفیت هم به دنبال آن خواهد آمد.

۷. تداوم ندارید

اگر دوست دارید نویسنده شوید، باید بصورت مداوم بنویسید. اینکه یک روز بنویسید و چند روز هیچ چیز ننویسید، فایده ای ندارد.

شما باید نوشتن را به عادت روزانه خودتان تبدیل کنید تا بتوانید نویسنده شوید. حتی یک روز هم نباید در کار نوشتنتان وقفه بیفتد‌. 

برای تبدیل نوشتن به یک عادت روزانه لازم نیست حتماً روزی چند ساعت بنویسید‌‌، گاهی حتی چند دقیقه نوشتن هم کافیست.

می توانید با تمرین ۵ دقیقه شروع کنید. یک نردبان با ۵ خانه بکشید و در طی روز بعد از هر بار نوشتن( که حداقل ۵ دقیقه باید طول بکشد) یکی از خانه ها را علامت بزنید. می توانید هر بار بیشتر از ۵ دقیقه بنویسید، اما تنها یک خانه را علامت بزنید. هدف این است که پنج بار در روز به سمت نوشتن بروید تا نوشتن به یک عادت روزانه برای شما تبدیل شود‌.این تمرین را از استاد شاهین کلانتری آموختم.

۸‌‌. موضوعی برای نوشتن ندارید،پس نمی نویسید

بسیاری از افراد هستند که شوق نوشتن دارند اما نمی دانند از چه موضوعی بنویسند، بنابراین صبر می کنند تا موضوع خوبی برای نوشتن پیدا کنند و بعد شروع به نوشتن کنند‌. 

اما این با این طرز تفکر شما هیچگاه نخواهید نوشت، چون همیشه منتظر موضوع باقی می مانید.نباید منتظر ایده برای نوشتن باشید. شما باید شروع به نوشتن کنید تا ایده ها به سراغتان بیایند. اول عمل بعد فکر‌. 

یکی از بهترین تمرین ها آزادنویسی است، هرچه به ذهنتان می آید، را بنویسید‌. فکر نکنید، فقط بنویسد و اجازه دهید نوشتن خودش شما را هدایت کند. یکی از تمرین های جالب دیگری که ازاستاد شاهین کلانتری یاد گرفتم، نوشتن گاهشمار روزانه است‌‌.

 در این تمرین شما ساعت به ساعت، تمام کارهایی را که انجام داده اید، گفتگوهایی که داشته اید و یا احساسات خود در آن لحظات را می نویسید. این تمرین باعث می شود همیشه موضوعی برای نوشتن داشته باشید و علاوه بر این، به شما می آموزد که جزئی نگر باشید، دقیق تر به زمان خود توجه کنید و بهتر برای خود برنامه ریزی کنید‌.