کتاب «اگر می‌توانید حرف بزنید پس حتماً می‌توانید بنویسید» اولین کتابی بود که در زمینه‌ی آموزش نویسندگی خواندم. با این کتاب در یکی از لایوهای استاد کلانتری آشنا شدم. نام کتاب به‌قدری کنجکاوم کرد که مشتاق شدم آن را بخرم. تا آن روز به نوشتن مثل حرف زدن نگاه نکرده بودم. کتاب را از یک فروشگاه اینترنتی خریدم و بااشتیاق شروع به خواندن کردم.


چرا باید این کتاب را بخوانید؟

موضوعات کاربردی. این کتاب خودآموزی است برای کسانی که به‌تازگی وارد دنیای نویسندگی شده‌اند. همچنین مخاطب کتاب همه‌ی افرادی هستند که می‌نویسند و می‌خواهند با اصول و قواعد درست نوشتن و زیبانویسی آشنا شوند. بیشتر کسانی که در ابتدای مسیر نوشتن هستند، سردرگمند و نمی‌دانند از کجا شروع کنند و چگونه ادامه دهند. ژول سالزمن در این کتاب نقشه‌ی راه نویسندگی را برای شما ترسیم می‌کند.


در بخش اول و دوم نویسنده از ترس‌ها، موانع و پرسش‌هایی سخن می‌گوید که کم‌وبیش در ذهن تمام نویسندگان تازه‌کار، شکل می‌گیرد. این کتاب شما را از میان ترس‌های نامعقول و اندیشه‌های منفی به‌آرامی هدایت می‌کند و دانش مفیدی را که یادگیری آن شاید نیمی از عمر را به خود اختصاص دهد، به‌راحتی در اختیارتان می‌گذارد. کتاب این امید را می‌دهد که هرکسی با داشتن پشتکار و اندکی دقت، قادر است بنویسد و این حرفه را تنها مختص نوابغ و افراد اندیشمند نمی‌داند.

دغدغه‌ی بسیاری از نویسندگان، این است که از چه بنویسند. بخش سوم از کتاب به ایده‌های نوشتاری اختصاص دارد. این‌که درباره‌ی چه چیزی بنویسید و چگونه ایده‌های جدید پیدا کنید.


بخش چهارم و پنجم به اصول و قواعد نوشتن می‌پردازد و از نگرانی‌ها و موانعی که سر راه هر نویسنده‌ای وجود دارد، سخن می‌گوید. سالزمن با کلامی دلنشین و امیدبخش، قلم را به دستتان می‌دهد و شما را به نوشتن وامی‎‌دارد.


سادگی و روانی. لحن کتاب ساده است و به دور از هرگونه پیچیدگی و ابهام نوشته شده است. نویسنده با زبانی کتاب را نوشته که همه به‌راحتی آن را متوجه می‌شوند. هیچ اثری از کلمات قلنبه‌سلنبه و واژه‌های تخصصی و غریب در متن نیست. ترجمه‌ی کتاب هم بسیار خوب انجام شده و سادگی موردنظر نویسنده در متن حفظ شده است. سادگی کتاب اشتیاق شما را برای خواندن و عمل کردن به توصیه‌ها افزایش می‌دهد.


تجربه‌ی زیسته. ژول سالزمن نویسنده است. او در این کتاب شرح می‌دهد چگونه اسیر این افکار شده بود که در برابر نویسندگان زیادی که دور و برش را گرفته بودند، خود را همچون مقلدی پیش پا افتاده می‌دیده که گویی با نوشتن قصد فریفتن دیگران را داشته است. به همین دلیل به مدت پنج سال دست از نوشتن برمی‌دارد و حتی یک کلمه نمی‌نویسد. اما یک شب نصیحتی زندگی‌اش را نجات می‌دهد: برای اجتناب از سرخوردگی در نوشتن، انتظارات خود را به حداقل برسان.

سالزمن می‌گوید:  «چه اتفاقی می‌افتاد اگر انتظاراتم را به حداقل می‌رساندم؟ چه اتفاقی می‌افتاد اگر به خودم می‌گفتم چه اهمیتی دارد کسی حرف‌های مرا بفهمد یا نه، می‌خواهم هر آنچه در ذهن دارم، بر کاغذ بیاورم. این همان راهی است که می‌توانم در وهله‌ی اول، توسط آن شروع به نوشتن کنم. یازده سال بیشتر نداشتم که با یک ماشین تحریر کهنه و قدیمی، به‌شدت کار می‌کردم و هیچ غمی در دنیا نداشتم.


آن شب، دوباره نوشتن را شروع کردم. به همان شیوه و قصد دوران کودکی، دوباره مثل همان دوران، سعی می‌کردم فقط از نفس عمل نوشتن لذت ببرم و درواقع خود را با آن سرگرم کنم. برایم اصلاً مهم نبود که چقدر ابلهانه به نظر می‌رسند. این شیوه مرا به راه انداخت و زندگی دوباره به من بخشید.»


به همین ترتیب، نویسنده در تمام فصل‌های کتاب، روایت‌هایی جذاب از تجربه‌هایش درباره‌ی نوشتن، نقل می‌کند. اگر سالزمن فقط توصیه‌هایی در زمینه‌ی آموزش نویسندگی می‌نوشت، کتابش آن‌قدر خواندنی نمی‌شد. روایت‌ها و داستان‌های برخاسته از زندگی نویسنده، خواندن کتاب را برای مخاطب، آسان‌تر و جذاب‌تر می‌کند.


فصل‌های کوتاه. فصل‌های کتاب خیلی کوتاه هستند. حجم هر فصل بین دو تا صفحه است، بنابراین شما می‌توانید بین کارهای روزانه‌تان، چند دقیقه وقت بدزدید و یک فصل را بخوانید. نکته‌ی جالب این است که هر فصل به‌تنهایی مستقل است و ربطی به فصل قبل و بعد از خود ندارد. شما می‌توانید نگاهی به فهرست کتاب بیندازید و فصلی را که در آن لحظه برایتان جالب‌تر است بخوانید.


تمرین‌های کاربردی. نویسنده در پایان هر فصل، تمرینی پیشنهاد می‌کند که به شما در درکبهتر موضوع کمک می‌کند. وقتی بلافاصله بعد از یک درس، آن را تمرین می‌کنید، مطالب بهتر در ذهنتان ته‌نشین می‌شوند. این تمرین‌ها قدم‌به‌قدم شما را جلو می‌برد و باعث می‌شود بر ترستان از نوشتن غلبه کنید.


پاسخ به پرسش‌های مخاطب. شما به‌عنوان کسی که قدم در مسیر نوشتن گذاشته‌ است، پرسش‌های زیادی در ذهن دارید. به جرأت می‌توان گفت سالزمن به دلیل تسلط زیاد بر موضوع، تمام سؤالات شما را پیش‌بینی کرده و پاسخ مناسبی به آن‌ها داده است. اگر کتاب را بادقت بخوانید، پاسخ بیشتر پرسش‌های خود را خواهید گرفت.


استفاده‌ی بجا ازنقل‌قول‌ها. در تمام فصل‌های کتاب، از دیدگاه‌های نویسندگان حرفه‌ای همچون وودی آلن و ریموند کارور، استفاده شده است. سالزمن شما را به درون ذهن‌های خلاق می‌برد و ایده‌ها و تجربیات افراد حرفه‌ای را در اختیارتان قرار می‌دهد. خواندن نقل‌قول همیشه برای خواننده جذاب است. نقل‌قول‌ها عصاره‌ی سال‌ها تجربه و کسب دانش هستند و خواندن متن را شیرین‌تر می‌کنند. علاوه‌بر این به شما نشان می‌دهند که نویسندگان حرفه‌ای هم در شرایطی مشابه شما بوده‌اند. اگر آن‌ها توانسته‌اند موفق شوند، چرا شما نتوانید؟



آزمون‌ها. علاوه‌بر تمرین‌هایی که در پایان هر فصل وجود دارد، در انتهای هر بخش هم ده پرسش چهارگزینه‌ای وجود دارد. به‌وسیله‌ی این سؤالات می‌توانید میزان یادگیری خود را بسنجید. اگر مطالب مربوط به هر فصل را خوب مطالعه کرده باشید، به‌راحتی می‌توانید به این پرسش‌ها پاسخ دهید.


 


پاره‌هایی از کتاب

• نوشتن از ننوشتن راحت تر است.

• برای اجتناب از سرخوردگی در نوشتن، انتظارات خود را به حداقل برسانید.

• اصلاً هیچ الزامی نیست کار بزرگی بکنید.

• چیزی که می نویسید می تواند بد باشد، ولی خود شما هرگز!

• کمال‌گرایی از کارافتادگی را به دنبال دارد که آن هم خود منجر به طفره رفتن می‌شود.

• پیشرفت نه کمال: برای رسیدن به کمال حتی تلاش هم نکنید چون هرچه بیشتر تلاش کنید، کمتر به آن دست می‌یابید. در عوض مرور کلی بر عملکرد خود داشته باشید و از خود بپرسید: «آیا کارم‌ نسبت به قبل بهتر شده؟»

• برای نویسنده بودن مجبورید که بنویسید.

• روی کاغذ فقط حرف بزنید. هرچه بیشتر حرف بزنید شانس بیشتری برای تسلط و بهتر گفتن دارید. بعد می‌توانید بازگردید و در آخر آن را تصحیح کنید. ولی بعد از اینکه آن را گفتید!

• قبل از اینکه نوشتن را شروع کنید خیلی دلواپس و نگران هستید، اما بعد از این‌که دستتان اندکی گرم شود، این نگرانی کاهش پیدا می‌کند.

• حتا بهترین نویسندگان هرگز در اولین تلاش خود به نتیجه نمی‌رسند.

• نوشتن یعنی بازنویسی

• نوشتن حرف زدن روی کاغذ است، هنگامی که حرف زدن نیست، پس «نوشتن» است و وقتی «نوشتن» است، اینجاست که اصلاً خوب نیست.

• یک واژه را انتخاب کنید و در مورد آن آزادنویسی کنید و اجازه دهید خود واژه هدایتتان کند.

• زیاد روی گرامر تأکید نکنید. همین‌قدر که بتوانید از فعل‌ها درست استفاده کنید کافی‌ست.

• در مورد آنچه به آن آگاهی دارید بنویسید.

• به این موضوع اعتقاد داشته باشید: اگر این موضوع نظر مرا جلب می‌کند، پس نظر دیگران را نیز جلب خواهد کرد.

• وظیفه‌ی شما به‌عنوان یک نویسنده، برداشت حقایق گوناگون از درون زندگی شخصی و برگرداندن آن‌ها به‌صورت داستان‌های ماهرانه‌ای است که واقعی به نظر برسند.

• آنچه مهم است این است که ابتدا با چیزی که به آن آگاهی دارید شروع کنید و سپس در جهت آنچه به آن آگاهی ندارید حرکت کنید.

• حرفه‌‌ی نویسندگی به آدم‌های عادی و معمولی که صبور و کوشا هستند اجازه می‌دهد که خطاها و اشکالات خود را بازبینی کنند و با رفع نقایص و ابهامات، کار آگاهانه‌تری ارائه دهند و به دیوانگان نیز اجازه می‌دهد که عاقل‌تر از عاقل‌ها به نظر برسند.

• بازنویسی را فراموش کنید. در مرحله‌ی نخست فقط سعی کنید لذت ببرید.

• برای بازنویسی چند وقت از کار فاصله بگیرید.

• کار خود را با صدای بلند بخوانید. این کار باعث می‌شود همان‌طور که خواننده حرف‌های شما را می‌شنود، شما هم آن را بشنوید. در این حالت است که تفاوت حرف زدن با نوشتن را متوجه خواهید شد‌.

• با حذف مطالب اضافی، تا جایی که ممکن است، متن را مختصر و مفید سازید.

• تا جای ممکن ساده بنویسید. تنها با مداومت و کار سخت می‌توان حس سادگی را به خواننده منتقل کرد. در وهله‌ی اول باید سخت کار کنید و سپس رد همه تلاش ها را پاک کنید.

• سعی کنید سؤالات خواننده را پیش‌بینی کنید و به همه‌ی آنها جواب دهید.

• تقلید، ایده‌ای بسیار هوشیارانه است. با تقلید کردن از دیگران یاد می‌گیرید چگونه شروع کنید.

• از دیگران الهام بگیرید نه این‌که مغلوبشان شوید.

• کل دنیا را هم بگردید چیز تازه ای پیدا نمی کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که از ایده‌ای الگوبرداری کنید که قبلاً روی آن کار شده باشد و در عین حال سعی کنید نسخه‌ی شما کاری متفاوت و جدید باشد.

• نوشتن هم یک جور درمان است. می‌نویسیم تا سعی کنیم معنای زندگی را بفهمیم.

• هرچه بیشتر بنویسید وقت بیشتری صرف آن کرده‌اید و متعاقباً شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت.

• هرکسی یک نظری می‌دهد اما این شما هستید که آن را به حساب می‌آورید یا نمی‌آورید.

• برای خودتان بنویسید و برای کسانی که دنبال کارهای شما هستند. برای منتقدان ننویسید.

• آنچه را که می‌نویسید نقد کنید، نویسنده‌ی آن را نقد نکنید.

• شما نمی‌توانید منتظر الهامات شوید، مجبورید که به دنبالش بروید. الهامات سحر و جادو نیستند، تنها از یک چیز حادث می‌شوند، کار و نظم و ترتیب، نشستن پشت میز کار و در حین کار آن را به دست آوردن.

• هنگامی که ایده‌ای به ذهنتان می‌رسد، همان لحظه آن را یادداشت کنید، قبل از این‌که فراموشتان شود.

• اگر به دنبال وقت برای نوشتن هستید، آن را پیدا می‌کنید. اگر برای ناله و شکایت به دنبال وقت هستید، باز هم آن را پیدا خواهید کرد.

• با رد شدن کار اندوهگین نشوید.

• خوب نوشتن خیلی استعداد خارق‌العاده یا قریحه‌ی ذاتی نیست، بل‌که استفاده از همان استعداد معمولی است که هر کسی می‌تواند داشته باشد.

• به یاد داشته باشید آنچه می‌توانید انجام دهید این است که راه خود را در نوشتن در پیش بگیرید و به حرف دیگران کاری نداشته باشید.


سخن پایانی

کتاب اگر می‌توانید حرف بزنید پس حتماًمی‌توانید بنویسید خودآموزی است برای تمام کسانی که در آغاز مسیر نوشتن هستند. همچنین مخاطب کتاب همه‌ی افرادی هستند که می‌نویسند و می‌خواهند با اصول و قواعد درست نوشتن و زیبانویسی آشنا شوند. ژول سالزمن به تمام ترس‌ها، موانع و پرسش‌های شما آگاه است و پاسخ مناسبی برای همه‌ی دغدغه‌های شما دارد. این کتاب شما را از میان ترس‌های نامعقول و اندیشه‌های منفی به‌آرامی هدایت می‌کند و دانش مفیدی را که یادگیری آن شاید نیمی از عمر را به خود اختصاص دهد، به‌راحتی در اختیارتان می‌گذارد.


روش تهیه‌ی کتاب

خرید از سایت ایران کتاب

خرید از دیجی کالا

خرید از سی بوک