داستان فیلم «درس» می‌تواند برای اهل قلم جالب باشد. فیلم the lesson (درس) درباره‌ی نویسنده‌ی جوانی به نام «لیام سامرز» است که برای تدریس خصوصی به پسر نوجوان نویسنده‌ای معروف به نام «جی ام سینکلر» به ملک خصوصی او می‌رود. لیام از طرفداران سینکلر است و خودش هم در حال نوشتن رمانی است که امیدوار است موردِتوجه نویسنده‌ی معروف قرار گیرد. اما لیام نمی‌داند وارد چه ماجرای عجیبی شده است. هرچه می‌گذرد رازهای بیشتری درباره‌ی خانواده‌ی سینکلر برایش فاش می‌شود. او در بازی‌ای گرفتار شده است که شاید حتا جانش را به خطر بیندازد.


نکته‌‌‌ای که در این فیلم برایم جالب بود، اهمیت بازخورد منفی در شکل‌گیری آینده‌ی افراد  است. شاید شما هم به‌عنوان نویسنده از این نوع بازخوردها دریافت کرده باشید:

نوشته‌های تو به درد سطل آشغال می‌خورن.

تو هیچ‌وقت نویسنده نمی‌شی؛ این‌و بهت می‌گم که وقتت‌و بیخودی تلف نکنی.

اینا چیه نوشتی؟ تو اصلاً استعداد نوشتن نداری.

نویسندگی باید تو خونت باشه، وگرنه هیچی نمی‌شی.

تو حتا نمی‌تونی یه جمله‌ی بی‌غلط بنویسی، بعد توقع داری نویسنده بشی؟


این نوع بازخوردهای منفی شدید آثار بدی در روحیه‌ی فرد می‌گذارد، مخصوصاً اگر از طرف نویسنده‌ی بزرگ و مشهوری باشد. شما ممکن است با خودتان بگویید: «اون نویسنده‌ی معروفیه. حتماً یه چیزی می‌دونه که این‌و می‌گه.» و در کمال تأسف، اثر حرف دیگران روی ما خیلی بیشتر از تأثیر حرف‌های خودمان است. خیلی از افراد وقتی در چنین موقعیتی قرار می‌گیرند، ناامید می‌شوند و رؤیایشان را رها می‌کنند. اثرات منفی چنین بازخوردهایی به‌ویژه در نوجوانان که بیشتر تحتِ‌تأثیر قرار می‌گیرند، شدیدتر است و حتا ممکن است آینده‌ی فرد را به‌کلی نابود کند یا او را به سمت خودکشی سوق دهد.

 

اما چرا شاهد این نوع برخوردها بخصوص از طرف افراد مشهور و موفق هستیم. به نظر می‌رسد برخی از این اشخاص به تأثیر حرف‌هایشان بر دیگران آگاه نیستند. با خود می‌گویند: «من حقیقت‌و گفتم. اونه که نباید ناراحت و ناامید بشه.» بعضی از آن‌‌ها هم جایگاه خودشان را در خطر می‌بینند؛ آن‌ها می‌خواهند خودشان همیشه در صدر باشند و خوب بودن دیگری را تاب نمی‌آورند. پس می‌کوشند با چنین بازخوردهایی او را از نوشتن بازدارند و جایگاه خود را تثبیت کنند.


در نگر من، هیچ انسانی حق ندارد دیگری را از رسیدن به رؤیایش منع کند. مخصوصاً در فعالیتی مثل نوشتن که بیشتر مهارت است و در هر نوع مهارتی با تمرین و استمرار می‌توان پیشرفت کرد. بهتر است هنگام بازخورد دادن افزون‌بر گوشزد کردن نقاط ضعف، به تحسین نقاط قوت فرد هم پرداخته شود. و از دادن بازخوردهایی با این مضمون که تو به درد نوشتن نمی‌خوری اجتناب شود. شایسته است که متن را قضاوت کنیم، نه نویسنده را. نویسنده در یک متن خلاصه نمی‌شود. کسی از آینده خبر ندارد؛ شاید کسی که امروز نوشته‌ی ضعیفی ارائه می‌کند، فردا به نویسنده‌ای نوآور تبدیل شود.