دیروز در لایو استاد شاهین کلانتری قرار شد یک روز، روزهی محتوا بگیریم. یعنی جلوی همهی ورودیها به ذهنمان را بگیریم. در شبکههای اجتماعی فعالیتی انجام ندهیم، پست و استوری نبینیم، به آهنگ و فایلهای صوتی گوش نکنیم، تلویزیون تماشا نکنیم و اخبار را دنبال نکنیم. در ابتدا تصور کردم کتاب خواندن مجاز است و با خودم گفتم: " خب پس چالش سختی نیست. " چون من خیلی معتاد به شبکههاب اجتماعی و دیدن پست و استوریهای افراد زیاد نیستم. تعداد محدودی را که به نظرم پست و استوریهای مفیدی دارند، فالو کردهام و اهل دنبال کردن سلبریتیها، بلاگرها و پیجهای خبری هم نیستم. سالهاست که اخبار را بهصورت جدی دنبال نمیکنم، چون بهنظرم پیگیری اخبار فقط باعث استرس و ناامیدی بیشتر میشود. اما کتاب خواندن جزئی از وجودم شده و این ترک کتاب برای من خیلی سختتر از سر نزدن به شبکههای اجتماعی بود. حتا چندینبار هم ناخودآگاه به سمت کتاب کشیده شدم. ولی هربار به یادم آمد که روزه هستم و خوردن کتاب برایم ممنوع است. اعتراف میکنم که چالش سختی بود. بعضی اوقات به شدت بیحوصله میشدم. اما سعی کردم با نوشتن بر این بیحوصلگی غلبه کنم. از همیشه بیشتر نوشتم. گاهشمار روزانه را با جزئیات بیشتری نوشتم. یک نامه به خودم نوشتم و کلی به خودم امید و انگیزه دادم. یک پست برای سایت و یک پست برای اینستاگرام آماده کردم. بعد متن یک پادکست صوتی را نوشتم. کاری که همیشه دلم میخواست انجامش دهم اما هربار به بهانهای آن را عقب میانداختم. با خودم گفتم حالا که وقت دارم پادکست را ضبط هم بکنم و اینگونه شد که اولین پادکست من آماده شد. انجام این کار برایم سخت بود، ولی بعد از چند بار تمرین بالخره انجامش دادم و این پیروزی کوچک برایم لذتبخش بود.
مهمترین نکتهای که از این چالش یک روزه آموختم این بود که برای رسیدن به موفقیت باید بین مصرف و تولید محتوا تعادل برقرار کنم. همانقدر که خواندن کتابها و شرکت در دورههای آموزشی مهم است، تولید کردن هم اهمیت دارد و افراط در هیچکدام خوب نیست و نکتهی آخر اینکه باید گاهی اجازه دهم ذهنم بیحوصله شود تا ایدههای خلاقانهتری تولید کند.
دیدگاه خود را بنویسید