آیا شما هم تصور میکنید هرچقدر بیشتر بنویسید، بهتر هم خواهید نوشت؟ درست است که کیفیت از دل کمیت بیرون میآید اما نکتهی مهمتری هم در این میان وجود دارد که کمتر کسی به آن توجه میکند. افراد زیادی را میشناسم که سالهاست مینویسند و اتفاقن زیاد هم مینویسند؛ اما همچنان به بدی روز اول. این افراد مینویسند اما در جا میزنند؛ چرا که آن نکتهی مهم را مورد توجه قرار ندادهاند. قبل از اینکه زیاد بنویسیم، باید روح قالبی که میخواهیم در آن بنویسیم را کاملن درک کنیم و بفهمیم. اجازه دهید مثالی برایتان بزنم. چند ماه قبل در دورهی «داستانکنویسی» شرکت کردم. قرار شد هر روز داستانکی بنویسیم و داستانکهایمان را در یک گروه تلگرامی به اشتراک بگذاریم. الان چند ماه از آن روز گذشته. دوستانی هستند که به طور مداوم نوشتههایشان را در گروه قرار میدهند؛ اما به جرأت میتوانم بگویم که نود درصد این نوشتهها اصلن «داستانک» نیستند.
چرا با وجود نوشتن زیاد این اتفاق افتاده؟ چون نویسنده ساختار و چارچوب داستانک را درک نکرده، با روح آن یکی نشده و در نتیجه هر نوشتهی کوتاه (و بعضن بلند!) را تحت عنوان «داستانک» منتشر میکند. پس میبینیم که زیاد نوشتن کافی نیست. اول باید درک کنیم چه میخواهیم بنویسیم، و بعد زیاد بنویسیم.
چطور میتوان با روح نوشتن یکی شد؟
برای اینکه بتوانیم در یک قالب خاص مهارت پیدا کنیم و خوب بنویسیم، باید چهار مرحله را طی کنیم.
۱. خوب شنیدن
لازم است برای مهارت یافتن، آموزش ببینیم. وقتی در یک دورهی آموزشی شرکت میکنید، با تمام وجود به آموزههای استاد، گوش بسپارید. شنوندهی خوب بودن، درصد زیادی از مشکل ما را حل میکند. در جای خلوت و آرامی بنشینید. حواسپرتیها را به حداقل برسانید. اگر دور و برتان شلوغ است از هندزفری استفاده کنید. وسوسهی چک کردن پیامها و سرک کشیدن در شبکههای اجتماعی را از خود دور کنید. زیاد چت نکنید و کامنت ننویسید، چون این کار شما را از خوب شنیدن، بازمیدارد. تا مطلب تمام نشده، سؤالی مطرح نکنید. اگر خوب گوش کنید، جواب اکثر پرسشهای خود را خواهید گرفت. سعی کنید آنقدر دقیق گوش کنید که هیچ نکتهی مبهمی در ذهنتان ایجاد نشود. اگر سؤالی باقی ماند، در انتهای جلسه مطرح کنید. ظرف خود را خالی کنید. دانستههای قبلی خود را کنار بگذارید و با ذهنی باز و بدون قضاوت در جلسه شرکت کنید. انگار که اولین بار است دربارهی موضوع میشنوید، و هیچچیز دربارهی آن نمیدانید. بعد از جلسهی آموزشی، بارها فایل صوتی را گوش کنید تا مطالب در ذهنتان تهنشین شود.
۲. تمرین کردن
در این مرحله باید تمرین را شروع کنید و آنچه را تا اینجا آموختهاید، به مرحلهی اجرا درآورید. هرچه بیشتر تمرین کنید، قلمتان روانتر میشود و بهتر مینویسید. اگر در دفعات اول نتوانستید خوب بنویسید، ناامید نشوید. بد انجام دادن تمرین بهتر از انجام ندادن آن است. اگر مرحلهی قبل را بهخوبی پشت سر گذاشته باشید، تمرین زیاد باعث پیشرفت شما میشود.
۳.خوب دیدن
مرحلهی سوم خوب دیدن است. برای اینکه در نوشتن یک قالب خاص مهارت پیدا کنیم، لازم است نمونههای خوب را با دقت بخوانیم. اگر میخواهیم داستانک بنویسیم، آثار نویسندگان بزرگ این حوزه را بخوانیم تا با ساختار داستانک کاملن آشنا شویم و جزئیات بیشتری درک کنیم. بعضی از نوقلمان تصور میکنند برای اینکه اثر خلاقانهای تولید کنند، نباید آثار بقیهی نویسندگان را مطالعه کنند؛ اما این تصور کاملن اشتباه است. شما بدون خواندن آثار دیگران نمیتوانید اثر بکر و نوآورانهای خلق کنید. شما باید بدانید دیگران چه کردهاند تا خودتان حرف نویی برای گفتن داشته باشید.
خوب دیدن برای نویسنده، مزیت دیگری هم دارد؛ و آن یادگیری نکات ویرایشی و نگارشی است. اگر هر متن را با دقت بخوانید، دیگر شلخته نخواهید نوشت. برای من عجیب است که بعضی از افراد، مدتهای زیادی است که مینویسند اما هنوز نمیدانند محل قرارگیری ویرگول کجاست، یا بعد از ویرگول و نقطه لازم است فاصلهای قرار دهند. درحالیکه اگر خوانندهی دقیقی بودند، خودبهخود این نکات را از کتابها میآموختند. از همه بدتر آنهایی هستند که اینتر زدن بلد نیستند. یک متن بلند بدون علائم نگارشی مینویسند، بدون اینکه پارگرافبندی کنند. اگر میخواهید متنتان خوانده شود، رعایت نکات ویرایشی و نگارشی کاملن ضروری است. خوانندهی امروز نه وقت کافی دارد نه آنقدر حوصله دارد که یک متن شلختهی طولانی را مطالعه کند. شما باید کاری کنید که خواندن متن راحتتر شود و مخاطب به خواندن آن ترغیب شود. پس خوب بخوانید تا خوب خوانده شوید.
۴. سنجیده تمرین کردن
برای پرورش دادن مهارت نوشتن، لازم است سنجیده تمرین کنید. زیاد نوشتن ضروری است اما کافی نیست. شما باید تمرین را مرحله به مرحله سختتر کنید تا تمرین اثربخش باشد و باعث پیشرفت شما شود. درواقع علاوه بر کمیت لازم است روی کیفیت نوشتههای خود هم کار کنید. سعی کنید مناسبترین واژهها را انتخاب کنید. قالبهای مختلف نوشتن را امتحان کنید و نوشتههایتان را بارها و بارها بازنویسی نمایید.
نتیجهگیری
در این مقاله دیدیم که برای اینکه خوب بنویسید زیاد نوشتن کافی نیست. شما باید با روح نوشتن یکی شوید. یعنی خوب بشنوید، خوب ببینید و سنجیده تمرین کنید. کمیت و کیفیت، هر دو برای بهتر نوشتن ضروری است.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
امیررضا صفری
647 روز پیشمتشکرم بابت انتشار این مقاله مفید بله واقعن من خودمم از طرفدارای کیفیت هستم و کمیت زیاد، برام جذاب نیست.
و متشکرم بابت کتاب جادوی نوشتن، عالی و مختصر بود.
میترا جاجرمی
646 روز پیشسپاسگزارم. خوشحالم که کتاب رو پسندیدید.
لیلا علی قلی زاده
627 روز پیشمطلب خیلی خوب و مفیدی بود. موفق باشید
میترا جاجرمی
626 روز پیشخوشحالم که دوست داشتید لیلا جان🌷🌷