📌 استعداد یا اشتیاق؟
گفت: میخواهم بنویسم. نوشتن را دوست دارم. اما اگر استعداد نداشته باشم چه؟
گفتم: بگذار خیالت را راحت کنم. تو هیچ استعدادی در زمینهی نوشتن نداری. حالا میخواهی چه کار کنی؟ نوشتن را رها میکنی؟
گفت: نمیدانم. شاید.
گفتم: پس شاید آنقدرها هم که تصور میکنی نوشتن را دوست نداری. اگر عاشق باشی هیچچیز نمیتواند مانع تو شود. مهم شوروشوق است. آیا برای نوشتن بیش از هر کار دیگری اشتیاق داری؟
گفت: بله. خیلی.
گفتم: پس بیخیال استعداد بشو. کاری را که دوست داری انجام بده. خوشبختانه پاداش نوشتن در خود نوشتن است. چه اهمیتی دارد استعداد داری یا نه. مهم این است که بنویسی و در لحظه لذت آفریدن را با تمام وجود حس کنی.
گفت: ولی اگر استعداد نداشته باشم، خوب نمینویسم و هیچکس نوشتههای مرا نخواهد خواند.
گفتم: خب، کسی نخواند. مگر چه اتفاقی میافتد؟ میدانی چهقدر آثار خوب بودهاند که بعد از مرگ نویسنده شناخته شدهاند؟ اول دنبال حال خوب خودت باش. مطمئن باش وقتی کاری انجام میدهی که حالت با آن خوب است، مخاطب هم پیدا خواهی کرد.
گفت: متوجه نمیشوم. بیشتر توضیح بده. گفتم: وقتی مینویسی و برای نوشتن اشتیاق داری، سعی میکنی آموزش ببینی و مهارتت را بهبود ببخشی. مشتاقانه مطالعه و تمرین میکنی، درنتیجه روزبهروز بهتر مینویسی و مخاطبانت بیشتر میشوند.
گفت: اما اگر استعداد داشته باشم، نیازی به این همه زحمت نیست. خودبهخود خوب مینویسم.
گفتم: اشتباهت همینجاست. فرض کنیم استعداد هم داشته باشی. اگر آن را پرورش ندهی، به جایی نمیرسی. نوشتن سخت است. چه استعداد داشته باشی چه نداشته باشی.
استعداد میتواند جرقهی اولیه برای شروع نوشتن باشد، اما برای شعلهور کردنش نیاز به اشتیاقی است که تو را به سمت کار مداوم و سخت ببرد. گاهی ما تنبلیم، حوصلهی کار دشوار را نداریم و این تنبلی را زیر نقاب بیاستعدادی پنهان میکنیم. با خودت رو است باش. آیا اشتیاق را در خود حس میکنی؟
آیا این شوروشوق بهحدی هست که انگیزهای شود برای بیدارشدنت؟ آیا آنقدر قوی هست که بهخاطرش حاضر باشی از لذتهای زودگذر بگذری؟ آیا برای روبهرو شدن با فشارهای ذهنی آمادهای؟ آیا اشتیاقت بهقدر کافی سوزان هست که حرفهای دلسردکنندهی دیگران ناامیدت نکند؟
سری تکان داد. دیگر مطمئن نبود. فهمیده بود آنچه مهم است یافتن اشتیاق است نه استعداد.
✍️ میترا جاجرمی
دیدگاه خود را بنویسید