یادداشت چیست؟
«یادداشت» نوعی قالب برای نگارش غیر داستانی است. ستونهای روزنامهها را بهخاطر دارید؟ شاید بتوان گفت «یادداشتنویسی» شکل جدید «ستوننویسی» است. یادداشت متنی است شامل یک ایدهی مرکزی که نویسنده با استفاده از برداشتهای شخصی خود، این ایده را گسترش میدهد. در یادداشت برخلاف مقالههای علمی نویسنده میتواند عقیده، باور و تخیل خود را بیان کند. یادداشت جایی است برای شکوفایی خلاقیت. در یادداشت دست نویسنده بازتر است و میتواند موضوعات مختلف را از دریچهی نگاه خود بررسی کند.
چه موضوعاتی را میتوان برای یادداشتنویسی انتخاب کرد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت از هر موضوعی میتوان در یادداشت استفاده کرد. چیزی که یادداشت را جذاب میکند، نوع نگاه شما و نحوهی پرداختن به موضوع است. در ادامه به تعدادی از موضوعات جالب اشاره میکنم:
اتفاقات روزانه. برای اینکه ایده برای یادداشت پیدا کنید، در تجربیات روزانهی خود دقیق شوید. شاید هنگام پارککردن اتوموبیلتان اتفاق جالبی افتاده باشد یا در مترو شاهد گفتوگویی بودهاید و یا هنگام پختن غذا به نکتهی جالبی رسیده باشید. همهی اینها میتوانند سوژههای جذابی برای نوشتن یادداشت باشند.
نوشتن از آموختهها. شما بهعنوان یک نویسنده مدام در حال یادگیری هستید. کتابهای زیادی میخوانید و در دورههای آموزشی مختلفی شرکت میکنید. نوشتن از این آموختهها میتواند بهترین مادهی خام برای یادداشتهای شما باشد. حتماً شنیدهاید که بهترین راه یادگیری، یاددادن است. با نوشتن از آموختهها هم به خودتان کمک میکنید و هم یادداشتی مینویسید و آموختههایتان را به دیگران انتقال میدهید. این نوع یادداشتها معمولاً توجه مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند و بیشتر خوانده میشود.
نوشتن دربارهی نقلقولهای جالب. نوشتن از نقلقولها هم برای نویسنده جالب است و هم برای خواننده. سعی کنید هر روز یک نقلقول از افراد شناختهشده در حوزهی کاریتان را بردارید و دربارهاش یادداشتی بنویسید. لازم نیست حتماً با این نقلقول موافق باشید. بکوشید نظر خودتان را درمورد سخن مزبور بنویسید و دلایلتان در قبول یا رد نقلقول را شرح دهید. این کار کمک میکند بهتر بیندیشید و افکارتان شفافتر شود.
نوشتن دربارهی کتابهایی که میخوانید. میتوانید در یادداشتهای خود کتابهای خوب را معرفی کنید و نظر خود را دربارهی این کتابها با بقیه بهاشتراک بگذارید. این کار باعث میشود دقیقتر بخوانید، مطالب کتاب در ذهنتان ماندگار شود و موضوعات را بهتر بهخاطر بیاورید. برای مخاطبان هم این نوع یادداشتها جذابند، چون انتخاب کتاب را برایشان آسانتر میکند.
نوشتن دربارهی یک کلمه یا مفهوم. گاهی در یادداشتهایتان میتوانید برداشت و نظر خود دربارهی یک کلمه یا مفهوم را شرح دهید. مثلاً شما راجع به «آزادی» چطور فکر میکنید؟ آزادی از نظر شما به چه معنا است؟ حدومرز آزادی کجاست؟ چگونه میتوان آزادی بیشتری تجربه کرد؟ آزادی از نظر شما چه رنگی است؟ و همینطور میتوانید دربارهی یک کلمهی خاص مفهومپردازی کنید و اندیشههای خود را در قالب یک یادداشت بنویسید. این کار مفاهیم را در ذهن شما ساماندهی میکند و مخاطبان را با باورها و درونیات شما آشناتر میکند.
نوشتن در مورد وقایع اجتماعی. کدامیک از وقایع روز برای شما جالب است یا ذهنتان را درگیر کرده است؟ مثلاً ممکن است کندی اینترنت برای شما آزاردهنده باشد. میتوانید یادداشتی بنویسید و در آن تجربهی خود از این اتفاق را شرح دهید. سپس به بررسی اثرات منفی کندی اینترنت در زندگی مردم بپردازید. با نوشتن این نوع یادداشتها احساسات منفی شما تخلیه میشوند و شاید با نوشتن، بتوانید راهحلی هم برای یک مشکل اجتماعی بیابید. مخاطبان هم با این نوع نوشتهها همذاتپنداری میکنند و یادداشت شما بیشتر خوانده میضشود.
نوشتن از تجربیات شخصی. فرض کنیم شما با مشکل «دیرخوابیدن» یا «اضافهوزن» درگیر هستید. تلاشهای شما برای غلبه بر این مشکلات میتواند موضوع جذابی برای نوشتن یادداشت روزانه باشد. چه راههایی را امتحان کردهاید و نتیجه نگرفتهاید؟ چه روشهایی برای شما کارساز و مؤثر بودهاند؟ نتیجهی شکستها و موفقیتهای شما در مواجهه با یک موضوع خاص میتواند دستمایه یک یادداشت خوب باشد. معمولاً افراد زیادی وجود دارند که مشکل شما را دارند و خواندن تجربیات شما در این زمینهی خاص میتواند به آنها کمک کند.
نوشتن از تجربیات کاری. اگر شغلی دارید میتوانید از آن در یادداشتهای خود استفتده کنید. مثلاً اگر شما روانشناس هستید، میتوانید خاطرات خود از مراجعهکنندگان را در قالب یادداشتهای کوتاه بهاشتراک بگذارید و از این طریق نکاتی را به خوانندگان بیاموزید. مجموعهی این یادداشتها میتواندر آینده به کتابی پرفروش تبدیل شود.
نوشتن در مورد فیلمها و سریالهایی که میبینید. تماشای فیلمها و سریالها بخش بزرگی از زندگی اغلب آدمها است. اگر بتوانید فیلمها و سریالهای خوب را در یادداشتهایتان معرفی کنید، مخاطبان زیادی جذب خواهید کرد. اگر در زمینهی خاصی فعالیت میکنید میتوانید فیلمها و سریالهایی با مضمون فعالیتتان را انتخاب و معرفی کنید.(مثلاً فیلمهایی در زمینهی نویسندگی، پزشکی یا کسبوکار)
رعایت نکات زیر به شما کمک میکند یادداشتهای آراستهتر و خواندنیتری بنویسید:
۱. یادداشتنویسی نه خاطرهنویسی
یادداشتنویسی یک نوع نوشتن غیرداستانی است. خوانندهی یادداشت فقط به دنبال سرگرمشدن نیست، انتظار دارد از یادداشت شما نکتهای دریافت کند. استفاده از «خاطره» در یادداشت، نهتنها بد نیست که میتواند جان تازهای به متن ببخشد اما باید توجه داشته باشید صِرف نوشتن یک خاطره آن را تبدیل به یادداشت نمیکند.
بهیاد بیاورید افرادی را که مدام عکس سفرها و غذاهایشان را در صفحات کاری خود بهاشتراک میگذارند. دیدن این عکسها برای شما جذابیتی دارد؟ یا با خودتان میگویید: «خب، به من چه؟» وقتی فقط خاطرهای تعریف میکنید همین احساس به خواننده دست میدهد. اینکه شما صبح پیادهروی کردهاید یا به ملاقات دوستی رفتهاید یا تعطیلات آخر هفته را در شمال کشور گذراندهاید و به بدن «جوج» زدهاید، جذابیتی برای خواننده ندارد.
اما اگر همین خاطره، تغییری در زندگی شما ایجاد کرده باشد، یادداشتتان بهشدت جالب و خواندنی میشود. مهم است بتوانید از دل خاطره نکته، درس یا نگرشی نو بیرون بکشید تا مخاطب احساس رضایت کند و در آینده هم پیگیر یادداشتهای شما باشند.
۲. کوتاهنویسی نه درازنویسی
به کلمهی «یادداشت» دقت کنید، در خود کلمه مستتر است این نوع نوشتار، نوشتهای کوتاه است. ما اغلب یادداشتهای خود را در تلگرام و اینستاگرام بهاشتراک میگذاریم. اگر توجه کرده باشید در هر دو مورد، محدودیت کاراکتر وجود دارد یعنی شما بیش از حد معین نمیتوانید نوشتهی خود را طولانی کنید. این بدین معنا است که مخاطب یادداشتها افرادی هستند که حوصلهی خواندن متنهای طولانی را ندارند.
اگر یادداشتهای شما اغلب طولانی میشوند این نکات را بهخاطر بسپارید:
الف. رودهدرازی نکنید و بیش از حد به متن خود شاخ و برگ ندهید. آیزاک آسیموف (نویسندهی مشهور امریکایی) میگوید: «اگر آن عبارت بر خواننده تأثیر نمی گذارد، آنجا چهمی کند؟ مجبورش کنید کاری انجام دهد یا او را بدون رحم یا حسرت دور بیندازید.» یک یادداشت خوب باید طوری نوشته شود که هیچ کلمهی اضافیای در آن وجود نداشته باشد. یادداشت خود را چندین بار بخوانید و تا جایی که میشود کلمات و توصیفات اضافی را حذف کنید.
ب. تکرار نکنید. بعضی از افراد عادت دارند مدام جملات خود را تکرار کنند. در یادداشت جایی برای تکرار نیست. متنتان را بخوانید و اگر مطلبی را تکرار کردهاید، حذفش کنید.
ج. بهنظر میرسد همان محدودیت کاراکتر در تلگرام برای نهایت اندازهی یک یادداشت مناسب باشد. اگر حجم یادداشت شما بیش از این مقدار است، آن را در قالب سلسله یادداشت و در چند قسمت منتشر کنید.
د. اگر متن شما بیش از حد طولانی است، مناسب انتشار در فضای تلگرام یا اینستاگرام نیست و بهتر است آن را در سایت خود منتشر کنید. مخاطبان تلگرام و اینستاگرام خواهان مطالب کوتاه هستند اما مخاطبان سایت از جنس دیگری هستند. فردی که
نوشتههای سایت را میخواند، انتظار متن طولانی را دارد.
ه. تا حد امکان از فعلهای دو قسمتی استفاده نکنید. این فعلها هم متن شما را طولانی میکنند و هم جلوهی نازیبایی دارند. خودتان را جای مخاطب بگذارید که به جای فعل «فهمیدم» با فعل «فهم کردم» روبهرو میشود، چه احساسی پیدا میکنید؟
ن. از کلمات مترادف در کنار هم استفاده نکنید. به جای «سعی و تلاش» یکی از آن دو را بهکار ببرید. این دو واژه هممعنی هستند و استفاده از هرکدام بهتنهایی منظور شما را بهخوبی بیان میکند و متن شما کوتاهتر و آراستهتر بهنظر میآید.
۳. درستنویسی نه شلختهنویسی
آیا شما هم عقیده دارید مهم محتوای متن است نه شکل ظاهری آن؟ و اگر محتوا خوب باشد، مخاطب بههرحال آن را میخواند؟ درست است که محتوای یادداشت باید کاربردی باشد و درواقع حرفی برای گفتن داشته باشد اما محاطب در ابتدا ظاهر متن شما را میبیند، و وقتی با متنی مواجه میشود که در آن غلط املایی وجود دارد، نیمفاصلهها رعایت نشده است و از علائم نگارشی بهدرستی استفاده نشده است، تصور بدی نسبت به نویسنده پیدا میکند و با خودش میگوید: «چه بیسواد و شلخته. من از این آدم چی میتونم یاد بگیرم؟»
این اشتباهات علاوه بر تصور بدی که در ذهن خواننده ایجاد میکند، خواندن متن را نیز دشوار میکند. از تمام اینها گذشته شما چند نویسندهی کاردرست را میشناسید که در نوشتههایشان غلط املایی داشته باشند؟ برای نوشتن یک یادداشت خوب و خواندنی ضروری است درستنویسی را بیاموزیم.
✅️ چند نکتهی مهم در مورد درستنویسی:
الف. املای درست کلمات را بیاموزید. شمایی که اهل نوشتن هستید، بهطور حتم اهل خواندن هم هستید. وقتی مطالعه میکنید به کلمات دقت کنید تا املای صحیح واژهها ملکهی ذهنتان شود. اگر نسبت به املای درست کلمهای شک دارید، از سایت یا اپلیکیشن «واژهیاب» استفاده کنید که همیشه هم در دسترستان است.
ب. استفادهی درست از علائم نگارشی را بیاموزید. با یک جستوجوی ساده در گوگل میتوانید نحوهی بهکار رفتن ویرگول، نقطه، دو نقطه، گیومه و پرانتز را در جمله بیاموزید.
ج. متنتان از نظر رسمالخط و رعایت نیمفاصلهها یکدست باشد. اینکه کلمات را با نیمفاصله یا سرهم بنویسید، انتخاب شما است اما توجه کنید در تمام متن از یک شیوه استفاده کنید. بهعنوان مثال اگر میخواهید بنویسید «میشود»، در تمام متن به همین صورت بنویسید نه اینکه یک جا بنویسید «میشود» و جای دیگر «می شود».
د. از علامت تعجب استفاده نکنید. استفادهی زیاد از علامت تعجب فقط نشان میدهد تازهکار و غیر حرفهای هستید. نویسندگان آماتور با بهکار بردن این علامت میخواهند به خواننده بفهمانند که تعجب کن، خوشحال شو، دیدی چهقدر این متن بامزه است، الان باید دوتا شاخ از سرت بیرون بزند، بخند باید قهقهه بزنی. اما گذاشتن علامت تعجب در انتهای یک جملهی خستهکننده، آن جمله را هیجانانگیز نمیکند. به قول اسکات فیتز جرالد، نویسندهی بزرگ آمریکایی «استفاده از علامت تعجب مانند خندیدن به شوخی خود است».
هنر نویسنده این است که بتواند طوری کلمات را کنار هم بچیند که شگفتی، استهزا، تعجب یا کنایه را به خواننده انتقال دهد. شما با استفاده از علامت تعجب نمیتوانید خواننده را وادار کنید تا احساس خاصی داشته باشد، شما فقط و فقط باید کلمات مناسب را به آنها بدهید. سعی کنید مدتی بههیچعنوان از علامت تعجب در نوشتههایتان استفاده نکنید، خواهید دید که این کار چهقدر در روند رشد شما تأثیرگذار خواهد بود.
۴. تجربهنگاری نه کلیگویی
فرض کنید میخواهید دربارهی «پیادهروی» یادداشت کوتاهی بنویسید. بیشتر افراد اینگونه مینویسند: «همهی ما میدانیم که پیادهروی برای سلامتی مفید است. پس از امروز شروع کنید به پیادهروی تا از اثرات خوب آن بهرهمند شوید....». این نوع نوشتهها که بیانگر یک حقیقت کلی هستند که همه آن را میدانند، جذابیتی برای خواننده ندارند.
شما باید خودتان را وارد متن کنید و از تجربهها و چالشهایتان در مورد موضوع صحبت کنید. مثلاً بنویسید: «من تا دو هفته پیش، پیادهروی را جدی نمیگرفتم و به نظرم نوعی وقت تلفکردن میآمد. مدتی بود احساس میکردم ایدهی جدیدی برای نوشتن ندارم و به دام تکرار افتادهام. از استادم بارها شنیده بودم پیادهروی بر قدرت خلاقیت انسان میافزاید، پس با خودم گفتم امتحانش میکنم.
برنامهای برای خودم تنظیم کردم و هر روز حداقل نیمساعت پیادهروی میکردم. نکتهای که برایم جالب بود، حال خوبم بعد از پیادهروی بود. احساس سبکی میکردم. پیادهروی بیحوصلگی و ملال مرا میشست و شادی و نشاط را جایگزین آن میکرد. ذهنم باز میشد و انرژیام افزایش مییافت. ایدههای جدیدی به ذهنم میرسید که دلم میخواست هرچه سریعتر آنها را به روی کاغذ بیاورم...»
دقت کردید نوشتن از آنچه خودتان تجربه کردهاید، چهقدر جذابتر از نوشتن حرفهای کلی است؟ در این نوع نوشتهها شما خواننده را با خود همراه میکنید. مخاطب با شما همذاتپنداری میکند و ترغیب میشود متن را تا آخر بخواند، لذت ببرد و از تجربیات شما استفاده کند.
۵. ایدهیابی بهوقت بیایدگی
تصور کنید صبح از خواب بر میخیزید، پشت لپتاپتان مینشینید و سعی میکنید یادداشتی بنویسید اما هیچ ایدهای به ذهنتان نمیرسد. هرچه بیشتر فکر میکنید، کمتر نتیجه میگیرید. راهحل شما برای برونرفت از این بیایدگی چیست؟
یک راهکار خوب که خودم هر وقت کفگیرم به ته دیگ میخورد، استفاده میکنم، نوشتن از کتابها، فیلمها یا سریالهای مفید است. اینها منابع تمامنشدنی برای نوشتن و تولید محتوا هستند. شما بهعنوان یک نویسنده مسلماً هر روز مطالعه میکنید و گاهی هم فیلم و سریال تماشا میکنید. پس چرا از این موضوعات در نوشتههای خود استفاده نکنید؟
میتوانید دربارهی جملهای که در کتاب خواندهاید (یا در یک فیلم دیدهاید) و آن را جالب یافتهاید، بنویسید. ممکن است این جمله برایتان الهامبخش بوده، خاطرهی مرتبطی را به یادتان آورده یا برعکس، نظری کاملاً مخالف با آن دارید. آنچه اهمیت دارد این است که این جمله جرقهای در ذهنتان روشن کند و به نوشتن ترغیبتان کند. دلایل مخالفت یا موافقت خود را کامل شرح دهید و سعی کنید از جوانب مختلف به موضوع بنگرید.
روش دوم این است که کتاب یا فیلم را معرفی کنید. این کتاب یا فیلم چه اثرات مثبتی در زندگی شما داشته است؟ آیا نگرشی نو به شما بخشیده است؟ چه درسهایی از آن گرفتهاید؟ آیا شما را با اندیشهها، آدابورسوم یا بخشی از تاریخ آشنا کرده است؟ لحظات لذتبخشی برای شما رقم زده است؟ تلاش کنید کلیگویی نکنید و بهطور ملموس از تأثیر کتاب یا فیلم بنویسید. شرح دهید این کتاب یا فیلم برای چه گروهی از افراد مناسب است و مخاطب بعد از خواندن کتاب یا تماشای فیلم چه چیزی دریافت میکند. اگر کتاب داستانی است، میتوانید خلاصهای ترغیبکننده از داستان بنویسید اما مراقب باشید قصه را لو ندهید.
نوشتن یادداشت از کتابها و فیلمها، و آنچه شما با آنها تجربه کردهاید، هم برای مخاطب کاربردی و جالب است و هم به شما کمک میکند تا به ذهن خود نظم ببخشید و آموختههایتان را تثبیت کنید.
سخن پایانی
در این مقاله نکات مهم «یادداشتنویسی» را مرور کردیم. سعی میکنم پیوسته این مقاله را بهروز کنم و موضوعات جدیدی به آن بیفزایم. خوشحال میشوم اگر شما هم نکتهای دارید، در بخش دیدگاهها بهاشتراک بگذارید.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
لیلا ناصری
445 روز پیشمتن خواندنی و کاربردی بود
ممنون میتراجان
میترا جاجرمی
444 روز پیشخوشحالم که براتون مفید بود لیلا جان🌸🌸
ناشناس
427 روز پیشمتنتان خوب بود و مطالبتان نیز عالی.
میترا جاجرمی
427 روز پیشسپاسگزارم
هانا حسینی
197 روز پیشخیلی پر مغز و کاربردی بود ممنون 🌹
میترا جاجرمی
197 روز پیشخوشحالم که براتون مفید بوده هانای عزیز🌷🌷