در این تمرین شما ابتدای یک داستان را برای دارید و خودتان ادامه اش را می نویسید. می توانید یک جمله یا پاراگراف ابتدایی را نوشته و آن را ادامه بدهید.
من ادامه جمله اول داستان " در این گوشه" از کتاب " سبزپری" نوشته پرویز دوائی را انتخاب کرده و نوشته ام.
در این گوشه با پیراهن آبی ام نشسته ام. رنگ آبی رنگ محبوب هردوی ماست. این پیراهن را برای تو پوشیده ام. تو را دوست می دارم و می خواهم از دیدن من در این پیراهن لذت ببری.
بلند می شوم و چای را دم می کنم. تو را دوست می دارم و می دانم که دوست داری چای تازه دم بنوشی. در این پیراهن آبی احساس خوبی دارم. احساس دوست داشتنِ تو تنم را قلقلک می دهد.
روی صندلی راحتی ام می نشینم و تاب می خورم. چشم هایم را می بندم. تو را مجسم می کنم که با دسته گلی از رزهای آبی پشت در ایستاده ای. تو را دوست می دارم. تو می دانی که رز آبی را به رز قرمز ترجیح می دهم.
بلند می شوم، پنجره را باز می کنم و به باغچه پاییزی نگاه می کنم. پیراهن آبی ام نازک است. سردم می شود اما تو را دوست می دارم و این عشق تن نازکم را گرم می کند.
به ساعت نگاه می کنم. چرا امروز عقربه ها کندتر می چرخند؟ در پیراهن آبی ام انتظار می کشم. تو را دوست می دارم. نمی دانم چرا ثانیه ها انقدر کِش می آیند، مگر نمی دانند چقدر برای تو دلتنگم؟
در آینه به خودم نگاه می کنم. رژ لبم کمرنگ شده. امروز می خواهم زیباتر به نظر برسم. رژم را برمی دارم و لب هایم را سرخِ سرخ می کنم.
صدای زنگ می آید. قلبم تند تند می زند. پیراهن آبی ام را مرتب می کنم. دستی به موهایم می کشم. لبخندی روی لبم می نشانم و در را باز می کنم.
تو را می بینم که با خجالت به من نگاه می کنی و می گویی : " رزهای آبی تمام شده بودند. ببخش که این بار برایت رز قرمز آوردم. " دسته گل را به طرفم می گیری اما نگاهت روی لب هایم قفل شده.
دسته گل را می گیرم و بو می کنم. عطر خوش رز وجودم را پُر می کند.می خندم: تو را دوست می دارم.
دیدگاه خود را بنویسید