✍️🏻 اگر شما تازه نوشتن را شروع کرده اید، خواندن این کتاب می تواند به شما کمک زیادی کند. نویسنده کتاب سال های زیادی نوشتن را آموزش داده و تجربه های زیادی در این زمینه دارد.
نویسنده به زبان ساده و با بیانی شیوا تجربه ها و توصیه هاش رو در کتاب بیان می کند.
این کتاب درباره نوشتن و همچنین استفاده از نوشتن به صورت تمرین روزانه تان و راهی برای نفوذ در زندگیتان و شیوه سالم شدن است. فصل های این کتاب کوتاه هستند و خواندن هر فصل به تنهایی هم می تواند نکات خیلی خوبی را به شما یاد بدهد.
.
◀️ موضوعی که در مورد این کتاب جالب است: نکاتی که در این کتاب گفته می شود می تواند در مورد دویدن، نقاشی، تجارت یا هر چیزی که شما دوست دارید و برای کار در زندگی برگزیده اید به کار رود.
این کتاب به ما می آموزد آموزش نویسندگی، فرآیندی خطی و مستقیم نیست. بعضی از فنون در بعضی از مواقع، مناسب و در بعضی دیگر نامناسب اند. هر لحظه متفاوت است و برای هر لحظه روش خاصی موثر واقع می شود. روش درست و نادرست وجود ندارد. مثلاً نویسنده در فصلی می گوید: " اگر برای نوشتن به خلوتگاه نیاز دارید، آتلیه ای تدارک ببینید. و در فصل دیگری می گوید از خانه بیرون بروید تا دور از ظروف نشسته به کافه ای بروید و در آنجا بنویسید. "
این کتاب هم به شما برای نوشتن انگیزه می دهد و هم توصیه ها و تمرین های کاربردی و روشنی ارائه می دهد.
📚 برش هایی از این کتاب را باهم می خوانیم:
■ نوشتن وفادار است. وجود آدمی را می شکافد و دل او را به روی دنیایی آسوده می گشاید.
■ آهسته پیش برو. بگذار مدتی فقط بنویسی، نخست از چند و چون آن سر در بیاور.
■ نوشتن امری مادام العمر و مستلزم تمرین بسیار است.
■ نوشتن، غذای زودپز آماده نیست. آهسته می پزد و در آغاز نمی دانید که ثمره اش بریانی خواهد شد یا خوراکی برای ضیافت یا چیزی دیگر.
■ نويسندگان سرانجام درباره وسواس ها و دغدغه هایشان و درباره چیزهایی می نویسند که نمی توانند فراموش کنند. درباره داستان های نهفته در وجودشان که منتظرند آزاد شوند.
■ در نوشتن و نویسنده بودن آزادی هست.
■ نویسنده بودن یعنی حمل کردن جزئیاتی که تاریخ را می سازد.
■ باید نویسنده ای شویم که امور را همان گونه که هستند می پذیرد، با عشق به جزئیات.
■ باید با جزئیات عشق یا نفرت یکی شوید تا امتداد وجودتان شوند.
■ به آنچه پیرامونتان است توجه مهرآمیز داشته باشید، تا اگر آن را زرد زعفرانی یا احمق یا آهسته و کند خواندید، همگان احساسش کنند.
■ موفقیت شخص دیگر را بپذیریم و حریص نباشیم. اکنون زمان آن شخص است. زمان ما نیز خواهد آمد.
■ اگر از نداهای درونتان نهراسید، از منتقدان برونتان نیز نخواهید ترسید.
■ برای آموختن باید آموزش داد.
■ نگارش را با نوشتن می اموزیم، به همین سادگی.
■ یافتن راهی برای شروع نوشتن اهمیت دارد. اگرنه، شستن ظروف یا هر آنچه که بتواند شما را از نوشتن باز دارد، مهمترین کار دنیا می شود.
■ نگران توانایی یا استعدادتان نباشید، چون با هر بار تمرین افزایش می یابد.
■ توانایی به روی کاغذ آوردن مطلبی، موجب می شود سرانجام در آن لحظه در درونتان با کلماتی که می نویسید به یگانگی برسید.
■ زندگی واقعی در خود نوشتن است، نه خواندن مکرر آن ها در طول سال ها.
■ میان نوشتن و زندگی و ذهن، فاصله ای نیست.
■ به هنگام نوشتن، همه چیز را رها کنید.
■ ذهنتان را به انجام هیچ کاری وادار نکنید. فقط از سر راهش کنار بروید و اندیشه هایی را که در سرتان می گذرد به روی کاغذ بیاورید.
نام کتاب: تا می توانی بنویس
نویسنده: ناتالی گلدبرگ
ناشر: نشر پیکان
تعداد صفحات: ۱۷۱ صفحه
دیدگاههای بازدیدکنندگان
دانشجوی همیشگی مدیریت
139 روز پیشتاریخچه #روزقلم
سدهها پیش در ایران باستان، تیرگان (سیزدهم تیرماه) یکی از مهمترین جشنهای #ایران باستان بوده که آئینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت #قلم بوده است. یکی از دلایلی که برای این جشن ذکر شده، این است که در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت؛ در آن زمان مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند. دلیل دیگری که برای این جشن ثبت شده، این است که به نوشته ابوریحان بیرونی، سیزدهم تیرماه، روز ستاره تیر یا عطارد است و، چون عطارد، کاتب ستارگان است، میتوان سیزدهم تیرماه را روز #نویسنده نامید. پس از انقلاب نیز #نویسندگان و شاعران سرشناسی، چون محمدعلی سپانلو سیزدهم تیرماه را به عنوان #روز_قلم و نویسنده پیشنهاد دادند، تا اینکه چهاردهم تیرماه از جانب انجمن قلم به عنوان روز قلم نامگذاری شد. با این حال این مناسبت هنوز چندان در میان مردم و حتی اصحاب قلم و اندیشه شناختهشده نیست.
قلم اهمیت و جایگاه ویژهای در رشد و توسعه تمدن بشری دارد. از جمله مواردی که به اهمیت ارج نهادن به قلم و نگارش میتوان اشاره کرد وجود سه امتیاز در قلم است که در «بیان» آنها را نمی بینیم.
۱. باقی بودن: سخن فرار میکند و نوشته باقی میماند. امیر مومنان علی علیهالسلام در سخن جالبی می فرماید: «دانش را با نوشتن در بند کنید» تا باقی بماند و از کفتان نرود.
۲. دقیق بودن: بیان و سخن معمولا دقیق نیست. اگر قرار بود کتابی که هزار سال پیش نوشته شده، زبانی به ما می رسید و در جایی نوشته نمیشد، هیچگاه بهطور دقیق به ما نمیرسید و در واقع ما کتاب دیگری را پیش روی خود میدیدیم.
۳. عمیق بودن: مطالب نوشته عمیق و فکرشده است؛ در حالی که بهطور معمول سخن، بدون تامل گفته شده و کم محتواست. نویسندگان گاهی یک ساعت فکر میکنند و یک خط می نویسند، ولی در سخن نمیتوان آن دقت را رعایت کرد.
علامه طبرسی رحمه الله علیه در این مورد مینویسد: «بیان دو گونه است؛ بیان زبان و بیان قلم. بیان زبان، با گذشت زمان کهنه شده و از بین میرود، ولی بیان قلم تا ابد باقی است».