برای خیلی از افراد شروع نوشتن دشوار است. برای اینکه شروع نوشتن برایتان آسان تر شود می توانید از تمرین ادامه نویسی استفاده کنید.
در تمرین "ادامه نویسی" جمله یا پاراگراف ابتدایی یک متن یا داستان را برمی داریم و به سلیقه خودمان آن را ادامه می دهیم.
در این پست ادامه ای بر " خاطره ای فراموش شده از مدیا کاشیگر " نوشته ام.
شما هم اگر این تمرین را انجام دادید در قسمت دیدگاه ها تجربه خود را بنویسید.
قصه ناجوری است این قصه، قصه ای که هیچ چیزش معلوم نیست، واقعن هیچ چیزش. تنها چیزی که می دانم این است که این قصه مربوط به آدمهاست. قصه آدم هایی که هر روز آن ها را می بینیم.
قصه آدم هایی که دوستشان داریم. قصه
آدم هایی که دوستشان نداریم.قصه آدم هایی که به دنیا می آیند، قصه آدم هایی که از دنیا رفته اند. قصه آدم هایی که عاشقند. قصه آدم هایی که عاشق بوده اند.
این قصه، قصه هر روز ماست. قصه ای که هر روز تکرار می شوداما هیچ وقت تکراری نمی شود.قصه زندگی ما در دنیایی که هیچ چیزش
مشخص نیست. نه می دانیم از کجا آمده ایم و نه می دانیم به کجا خواهیم رفت.
این قصه سرگذشت آدم هایی است که یکباره خود را روی زمین یافته اند و متحیرانه به دور و بر خویش نگاه می کنند. قصه آدم هایی که سرگشته اند و نمی دانند چه باید بکنند.
قصه آدم هایی که از آسمان به زمین سقوط کرده اند و سقوط باعث شده دچار فراموشی شوند. این قصه، قصه آدم هایی است که خاطرات زندگی های گذشته شان را به یاد نمی آورند، ذهن شان خالی است و هدفشان را گم کرده اند.
این قصه، قصه ماست. قصه من، قصه تو و قصه هرکس که از بد حادثه روی زمین فرود آمده. اینقصه سر دراز دارد. با خوردن یک سیب آغاز شده اما معلوم نیست به کجا ختم شود.
اما به هر حال، این قصه ناجور، قصه ماست. قصه زندگی کردن، قصه شاد بودن،قصه خندیدن، قصه تجربه کردن، قصه گریه کردن، قصه عاشق بودن، قصه بودن و در انتها قصه نبودن.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
مهتاب صادقی
1029 روز پیشقصه ها همیشه بوده اندو هستند و خواهند بود تا وقتی که ما آدم ها دارید زمین هستیم .
چون ماییم که قصه ها را می سازیم گاهی قصه های ما پر غصه اند، گاهی بی غصه،
گاهی شاد و لبریز از عشق و پراز شورو اشتیاق ودلدادگی ، گاهی خشک وبی روح وخسته .
ما آدم ها موجودات خوش شانسی هستیم که در روی کره زمین فرود امدیم و در دنیایی از داشته ها و نداشته ها زندگی می کنیم و این همه شگفتی را با چشمان خود شاهدیم ، حتی اگر نابینا باشیم ، باز هم قوه ای برای درک زیبایی های عالم داریم ، آن هم قوه زبان ماست ، زبانی که با آن تکلم می کنیم و ابراز احساسات داریم که بسیار راز آلود ودر عین سادگی ، پیچیده است .
من از ارتباط با شما که نوشتن دلیل آن است، بسیار خرسندم .
ممنون بخاطر خاطرات و تجربیات قشنگی که دارید .
میترا جاجرمی
1029 روز پیشمرسی از نظر زیباتون