نوشتن، بهترین عادتی است که اخیراً وارد زندگی ام کرده ام. این عادت زندگی مرا به کلی تغییر داده. قبل از اینکه عادت نوشتن را وارد زندگی ام کنم، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کردم. با اطرافیان، سر هر چیز کوچکی بحث می کردم.

 تحملم کم بود و زود عصبانی می شدم. ناراحتی ها را مدام در ذهنم نشخوار می کردم. زندگی ام بی هدف بود و معنایی برای آن پیدا نمی کردم.
اما از وقتی نوشتن را به عادت روزانه ام تبدیل کردم، خیلی چیزها در زندگی ام تغییر کرد. آرام تر شدم، خیلی آرام تر. وقتی ناراحت یا عصبانی می شدم به جای اینکه با کسی برخورد کنم، تمام ناراحتی و خشمم را روی کاغذ می نوشتم و اینگونه خود را تخلیه می کردم. حتی مرگ نزدیکان را راحت تر تحمل کردم.

 در حدود یک سال قبل مادربزرگم فوت کرد و من در شوک بزرگی فرو رفتم. ماه ها فقط گریه می کردم و نمی توانستم خودم را از غم و اندوه این مسئله جدا کنم، تا اینکه برای اولین بار در کارگاهی درباره این موضوع نوشتم. نوشتم و سبک شدم. غم عمیقم گرچه فراموش نشد اما تا حد زیادی قابل تحمل شد و دستمایه خیلی از متن هایی شد که بعداً نوشتم.
چند ماه بعد متأسفانه پدربزرگم هم فوت کرد. این بار از همان اول شروع به نوشتن کردم‌. وقتی درباره غمم می نوشتم راحت تر با آن کنار می آمدم.


مسئله بعدی که نوشتن خیلی به در آن به من کمک کرد، " خودشناسی " بود. خودشناسی همیشه برای من مهم بود و خیلی دلم می خواست که خودم را بهتر بشناسم. با نوشتن، توانستم لایه های درونی تر خودم را ببینم. ترس ها، نگرانی ها، آرزوها و رؤیاهایم شفاف تر شدند. با نوشتن توانستم بخش هایی از شخصیتم را ببینم که قبل از این، اصلاً با آن ها آشنایی نداشتم.


نوشتن مرا از هیولای روزمرگی که داشت روحم را می خورد، نجات داد. قبل از نوشتن، روزها همه برایم تکراری بود. انگیزه ای برای بیدار شدن نداشتم. یک سری کارهای تکراری را هر روز انجام می دادم و هدف خاصی را دنبال نمی کردم. اما وقتی نوشتن را شروع کردم، اهدافم روشن تر شد، امید و انگیزه پیدا کردم و احساس شادمانی بیشتری داشتم.


چگونه نوشتن را به عادت روزانه ام تبدیل کردم؟


شاید برای شما این سؤال پیش آمده که چطور نوشتن را به یک عادت روزانه تبدیل کردم.
دو تمرینی که خیلی در این مسیر به من کمک کردند، تمرین " پنج تا پنج دقیقه " و " گاه شمار روزانه " بود که توضیحات مربوط به هر دو تمرین را می توانید در پست های قبل بخوانید.


با کشیدن جدول پنج تا پنج دقیقه به راحتی می توانید بین کارهای روزانه تان برای نوشتن، وقت پیدا کنید. پنج دقیقه زمان کمی است و مطمئناً شما در طی روز از این پنج دقیقه ها زیاد دارید که می توانید برای نوشتن از آنها استفاده کنید‌.
این نکته را به یاد داشته باشید که جدول پنج دقیقه ها را جایی جلوی چشمتان قرار دهید تا مدام به شما یادآوری کند که باید بنویسید.


تمرین کمک کننده بعدی، نوشتن گاه شمار روزانه است. برای انجام این تمرین تمام زمان یک روز را ساعت به ساعت تقسیم کنید و کارهایی را که در هر ساعت انجام می دهید، اتفاقاتی که پیش می آید، گفتگوها، افکار و احساساتتان را بنویسید. گاه شمار به شما کمک می کند تا همیشه موضوعی برای نوشتن داشته باشید. سعی کنید جزئیات را ببینید و همه چیز را به خوبی توصیف کنید.


گاه شمار باعث می شود شما متوجه شوید که چقدر از زمانتان به خوبی استفاده می کنید و چقدر از زمانتان را تلف می کنید. با دقیق شدن روی هر ساعت می فهمید که چقدر از زمان ارزشمندتان را در اینستاگرام، تلگرام و سایر شبکه های اجتماعی تلف می کنید و یا آن را صرف بحث و جدل های بیهوده می کنید. 

نکته مثبت بعدی گاه شمار این است که به شما این امکان را می دهد که در ماه ها و سال های آینده بتوانید یادداشت هایتان را مرور کنید و به افکار و احساسات خود پی ببرید و مسیر پیشرفت خود را بررسی کنید. در پایان هر سال شما دوازده کتاب دارید که سرگذشت شما را بیان می کند و شاید برای آیندگان هم نکات مفیدی داشته باشد.


* شما هم از عادت های خوبتان برایم بنویسید.