امروز در لایو صبحگاهی، استاد کلانتری ایده‌ای برای خلاقانه‌تر نوشتن یادداشت‌های روزانه بیان کردند. به این صورت که لازم نیست برای نوشتن یادداشت‌های روزانه ماجرایی را که اتفاق افتاده مو به مو و دقیق بیان کنیم. ما می‌توانیم از اتفاقات و گفتگوهای روزانه به‌عنوان ماده‌ خام نوشته‌هایمان استفاده کنیم و هر طور که دوست داریم به آن پر و بال بدهیم و جوری که دوست داریم اتفاق بیفتد، آن را روایت کنیم.
این ایده برای من بسیار جالب و جدید بود، چون دقیقاً بر عکس آن عمل می‌کردم. همیشه تلاش می‌کردم هر ماجرایی را دقیقاً همان‌طور که اتفاق افتاده، بنویسم. اما امروز فهمیدم می‌توان طور دیگری نوشت. تخیل و خلاقیت را وارد یادداشت‌های روزانه کرد و اینگونه مغز را آزاد گذاشت تا بتواند فضاها و دنیاهای جدید را تجربه کند.
به نظرم وقتی با این روش یادداشت‌های روزانه را بنویسم، احساس بهتری هم خواهم داشت. چون حتا اگر نتوانم در دنیای واقعی زندگی دلخواهم را تجربه کنم، با نوشتن می‌توانم اتفاقات را همانطور که دوست دارم رقم بزنم و شاید هم وقتی وقایع را به دلخواه خودم بنویسم، در آینده اتفاق هم بیفتد پس بنویس، تا اتفاق بیفتد.

نکات لایو:

 
اولین موضوع، بحث در مورد گذشته‌ست. موضوعی که خیلی در زندگی نویسنده نقش مهمی دارد. منظور از اهمیت دادن به گذشته، توجه به جنبه‌ی منفی آن نیست که باعث غمگین بودن،افسوس خوردن و نشخوار ذهنی می‌شود. گذشته ماده‌ی خام نویسنده است. هم در متن داستانی و هم در متن غیر داستانی ما از چیزی که اتفاق افتاده است و تجربه کرده‌ایم، استفاده می‌کنیم. منتها ما تعهدی نداریم که گذشته را عیناً به شکلی که اتفاق افتاده گزارش کنیم. ما می‌توانیم با نگاه نویسندگانه به گذشته نگاه کنیم و گذشته را آن‌طور که می‌خواهیم بسازیم. حتا در یادداشت‌های روزانه هم می‌توان از این روش استفاده کرد. می‌توان یادداشت‌های روزانه را آن‌طوری که دوست داریم اتفاق بیفته، بنویسیم نه آ‌ن‌گونه که اتفاق افتاده. مثلاً اگر فلان اتفاق جور دیگری می‌افتاد چقدر جالب می‌شد یا می‌توان دیالوگی که بین شما و دوستتان اتفاق افتاده را دستکاری کنید و دیالوگ خیالی بنویسید. این کار باعث می شود یادداشت‌های روزانه باطراوت‌تر و خلاقانه‌تر نوشته شوند. برای وارد کردن تخیل به نوشته‌هایمان می‌توانیم از این نقطه شروع کنیم و باعث ورزیدگی قلممان شویم. این نوع نوشتن برای افرادی که می‌خواهند داستان بنویسند بسیار مفید است. با خیال‌پردازی ذهن آزاد می‌شود و از کلیشه  ها دور می‌شود‌. در دنیا به این موضوع اهمیت بسیاری داده می‌شود اما در ایران ما متاسفانه موضوعات را به دو بخش تقسیم می‌کنیم، یک سری موضوعات جدی مثل کار و زندگی و یک‌ سری هم موضوعات خلاقانه و شاعرانه که در حاشیه قرار می‌گیرند‌. درصورتی‌که این‌ها از هم جدا نیستند. ما کارهای خلاقانه را انجام می‌دهیم که ذهنمان متوجه شود زندگی طور دیگری هم می‌تواند اتفاق بیفتد. بعضی از ما زندگی کردن را به آینده موکول کرده‌ایم. آینده با لحظه‌ی حال ساخته می‌شود. اگر بتوانید از لحظه‌ی حال لذت ببرید در آینده هم خوب عمل می‌کنید. آینده از همین روزها ساخته می‌شود. وقتی یادداشت‌های روزانه را به سبک خلاقانه می‌نویسید و به گزینه‌های مختلف زندگی فکر می‌کنید، در مسیر یک آینده‌ی غافلگیر کننده پیش می‌روید. یکی از مزیت‌های نوشتن این است که ما را از زندگی‌ روزمره و ملالی که در آن گیر افتاده‌ایم نجات می‌دهد. و باعث می شود زندگی‌ها و دنیاهای جدیدی را تجربه کنیم.

تولید محتوا و انتشار ایده‌ها هم گام دیگری در این مسیر است که باعث کشف آدم‌ها، افکار و دنیاهای گوناگون می‌شود. اما خیلی از ما این فرصت را از خودمان دریغ می‌کنیم و حاضر نیستیم هزینه‌ی این موضوع را بپردازیم. یعنی کارمان را جدی نمی‌گیریم‌. جدی گرفتن خود برای شما تمایز ایجاد می‌کند. وقتی خودتان را جدی می‌گیرید، دیگران هم شما را جدی می‌گیرند. باید در رسانه‌ی خود ارزش‌آفرینی کنید و سعی کنید با ایده‌هایتان به دیگران کمک کنید.

موضوع دوم:


شروع خلاقانه یک کتاب:
بررسی شروع کتاب‌های مختلف می‌تواند به شما کمک زیادی بکند‌. اگر تعدادی کتاب دارید که نمی‌توانید همه‌ی آنها را بخوانید، چند صفحه‌ی ابتدایی‌شان را مطالعه کنید.
کتاب شب طولانی موسا نوشته‌ی فرهاد کشوری‌ است که شروع آن بسیار درگیر‌کننده و جذاب است. شخصیت موسا بسیار عصبی و ناراحت است. موسا درگیر این موضوع است که چه کسی در غذای او نمک می‌ریزد. مدتی‌است که غذای موسا پر از نمک است و قابل خوردن نیست‌. موسا دنبال کسی می‌گردد که در غذایش نمک می‌ریزد. هنین موضوع ساده به قدری قشنگ و جذاب روایت شده که بسیار رازآلود و جالب از کار درآمده. شروع می‌تواند از یک موضوع ساده باشد، مدام نباید دنبال ایده‌های پیچیده باشیم، شیوه‌های روایت خیلی مهم‌تر است.
کتاب بعدی که معرفی می‌شود کتاب " تلنگرهایی طلایی برای نسل هزاره " است با عنوان دوم: فوت و فن زندگی و کار در دنیای مدرن. این کتاب، یک کتاب آموزشی در حوزه‌ی کسب و کار است که مجموعه‌ای از جملات کوتاه پندگونه است.

برش‌هایی از این کتاب:


* قهوه و کیک وعده‌ی غذایی نیستند‌‌. یا نباید وعده‌ی غذایی باشند.


* ویرایش و غلط‌گیری متن به اندازه‌ی استفاده از کرم ضد‌آفتاب مهم است.
توجه کنید که شیوه‌ی گفتن چقدر جالب است. خیلی از ما به شیوه‌ی گفتن توجه کافی نمی‌کنیم یعنی اولین شکلی که جمله از ذهنمان بیرون می‌آید را می‌نویسیم. تفاوت نویسنده و نا‌نویسنده هم در همین موضوع است. افراد تازه کار همین که بتوانند یک جمله‌ی درست از لحاظ دستوری بنویسند، راضی می‌شوند. اما بلید فکر کنیم که آیا می شود این جمله را جور دیگری نوشت که جالب‌تر و جذابتر باشد؟


* اینکه تو را به‌عنوان یک آدم با‌ظرفیت بشناسند، تعریف و تمجید خوبی است.


* تمام چیزی که هرکس در محیط کار می‌خواهد بداند پاسخ به این سه سؤال است: شغلم چیست؟ آیا دارم درست کار می‌کنم؟ آیا کاری که من انجام می‌دهم، اهمیتی هم دارد؟


* جلسات صبحگاهی اغلب اثربخش‌ترند زیرا اتفاقات کمتری رخ می‌دهد که حواس ما را پرت کند. همچنین هنوز کارها روی هم تلنبار نشده‌اند و افراد از اینکه در جلسه نشسته‌‌اند، احساس عذاب وجدان نمی‌کنند‌‌. هزینه‌ی برگزاری چنین جلساتی فقط زود بیدار شدن است.

* کسی که تمام وقتش را صرف کار می‌کند، سخت‌کوش نیست، ملال‌آور است.

* تعریفی برای موفقیت داشته باش، هم برای خودت و هم برای سازمانت.

* تلاش کن تو را به‌عنوان فردی بشناسند که پل می‌سازد، نه حصار و بمب.


* رک بودن ممکن است افراد را از اطراف تو دور کند، ولی آنها تقریباً همیشه این اخلاق تو را تحسین می‌کنند.


* در سینما یا کلیسا هرگز اولین نفری نباش که تلفنش زنگ می‌خورد، خاموشش کن.

* کارها را در تقویمت یادداشت کن، حتی اگر مطمئن هستی که آن‌ها را از یاد نمی‌بری.

* وقتی در حضور جمع با تلفن حرف می‌زنی، توقع داشته باش که همه‌ی اطرافیان بتوانند حرفهایت را بشنوند، آنها یا اذیت می‌شوند یا به حرفهایی که می‌زنی گوش می‌دهند‌.


* انتظارش را داشته باش که این افراد صفحه‌ی تو را در فضای مجازی تماشا کنند، پس دقت کن: نامزد قدیمی یا همسر سابقت، کارفرمایان قبلی، همکلاسی‌ای که در دوره‌ی تحصیلات تکمیلی رقیب تو بود، رقبا، همکاران، رئیس فعلی، رئیس‌های قبلی، استخدام‌کنندگان، صندوق‌های خیریه‌ای که از آنها درخواست کمک کرده‌ای.


* به‌ جای آنکه مدام در شبکه‌های اجتماعی آه و ناله کنی، سعی کن برای یک دوست پیامکی بفرستی یا به او زنگی بزنی.

* موقعی که تأخیر داری، همیشه زنگ بزن یا پیام بفرست و بگو که دیر می‌رسی. این یکی از هزاران دلیلی است که به خاطرش ابزارهای ارتباطی را اختراع کرده‌اند.

* تا جایی که دوستانم در فضای مجازی خبر دارند زندگی‌ام عالی و بی‌نقص است‌، هرچند خودم می‌دانم اینطور نیست.

* کسی باش که مقاله می‌نویسد، نه کسی که دزدکی کامنت می‌گذارد.

* افراد در شبکه‌های اجتماعی یا در حال ماهیگیری هستند، یا دارند اسکی می‌کنند، یا در جکوزی نشسته‌اند یا در حال گرفتن عکس با جرج کلونی هستند. این چیزها واقعی نیستند و نباید بگذاری بر تو تأثیر بگذارند.

* شبکه‌های اجتماعی جای تلویزیون را در کشتن اوقات روز گرفته‌اند.

* بهترین حس جهان این است که همه‌ی ابزارهای الکترونیکی‌ات کاملاً شارژ و آماده‌ی استفاده باشد.
* هرگز درباره‌ی جایی که در آن بزرگ شده‌ای، مدرسه‌ای که رفته‌ای، چهره، تیپ‌ بدنی، نام یا هر چیز دیگری برای تغییر و اصلاح آن خیلی دیر شده، خجل و شرمسار نباش. به آنچه هستی افتخار کن.

* ایده‌ها را بنویس؛ آن‌ها مثل کره زود ناپدید می‌شوند.

● لایوهای صبحگاهی هر روز ساعت هفت صبح در پیج اینستاگرام استاد کلانتری برگزار می‌شود.

آدرس پیج استاد کلانتری

خرید کتاب " تلنگرهایی طلایی برای نسل هزاره" از دیجی کالا

خرید کتاب " شب طولانی موسا " از کتاب وب