" بنویسید تا التیام یابید " برنامهی ششهفتهای است که جان اوانس تدوین کرده است. این برنامه به شما کمک میکند تا پس از یک حادثهی دلخراش، سلامتی خود را بهبود بدهید و در مسیر رشد گام بردارید. هفتهی اول همان نوشتن ابرازی چهارروزه است و در هفتههای بعد تمرینات نوشتنی دیگری در نظر گرفته شدهاند.
ترتیب برنامهی ششهفتگی به شرح زیر است:
هفتهی اول: نوشتن ابرازی
هفتهی دوم: نوشتن تبادلی (نامه نگاری)
هفتهی سوم: نوشتن شاعرانه، بخش اول
هفتهی سوم: نوشتن شاعرانه (بخش دوم)
هفتهی چهارم: داستانسرایی
هفتهی پنجم: مثبتنویسی
هفتهی ششم: نوشتن دربارهی یادگار خود
برنامهی هفتهی اول در مقالهی چگونه خاطرات تلخ گذشته را فراموش کنیم شرح داده شد که میتوانید آن را مطالعه کنید.
هفتهی دوم: نوشتن تبادلی(نامهنگاری)
نوشتن تبادلی رسمیتر از نوشتن ابرازی است. در نوشتن تبادلی به مسئلهی دردناک زندگیتان میپردازید. این مسئله میتواند جدید باشد یا مسئلهای تمام نشده باشد.
هدف نوشتن تبادلی تبادل افکار، باورها و احساسات با فرد دیگر است. در هنگام نوشتن تبادلی ممکن است جنبهای از خود را نیز مخاطب فرض کنید. به عنوان مثال برای خود قبلی، خود آینده یا جنبهی دیگری از خودتان نامه بنویسید. شما میتوانید برای دوست، عضوی از خانواده یا هر فرد مهم دیگری در زندگیتان نامه بنویسید.
نامه را ارسال کنید یا نه؟ بهتر است نامهای را که برای این تمرین مینویسید ارسال نکنید. این تمرین برای سلامت روان شماست نه دریافتکنندهی مورد نظر. اما اگر میخواهید نامه را ارسال کنید، اطمینان پیدا کنید که به دریافتکننده کمک خواهد کرد.
رعایت قواعد. در نوشتن تبادلی برخلاف نوشتن ابرازی، قواعد مرسوم برای نامهها( مثل سرآغاز و بخش پایانی ) رعایت میشود. شما میدانید که مخاطب نامه کیست. این باخبری اثر زیادی در انتخاب واژهها، ترتیب واژهها و حتا گذاشتن نقطه، ویرگول و ساختار جمله دارد. بنابراین در این نوع نوشتن بیشتر از نوشتن ابرازی، قواعد زبان و شیوهی نگارش رعایت میشود. البته همهی اینها را به اندازهای که در حد توانتان است رعایت کنید. خیلی نگران قواعد نامهنگاری نباشید، بلکه روی انتقال افکار، احساسات، باورها، نظرات و قضاوتهای خود به فردی دیگر تمرکز کنید.
به سه طریق میتوان نوشتن تبادلی را انجام داد. شما میتوانید یکی را که بیشتر به دردتان میخورد انتخاب کنید یا عناصر هریک از گزینههای زیر را با هم ترکیب کنید و یک نامه بنویسید.
ابتدا تصمیم بگیرید کدام نامه را بنویسید، سپس نامه را کامل بنویسید. در صورت لزوم نامه را چندبار بازنویسی کنید که تا حد توانتان خوب شود. به خاطر داشته باشید چیزی که مینویسید محرمانه است. بهتر است که نامه را ارسال نکنید اما اگر میخواهید ارسال کنید اطمینان پیدا کنید که به دریافتکننده کمک خواهد کرد.
گزینهی ۱: نامهی مشفقانه
یکی از این افراد را تصور کنید: کسی که عاشقش هستید، دوست صمیمیتان، فرزندتان، همسرتان یا یک فرد مهم زندگی شما به شرطی که همان حادثهی دلخراش برای او هم اتفاق افتاده باشد.
بر پایهی تجربهی خود نامهای همراه با پند بنویسید. لحن نوشتهتان باید مشفقانه و محترمانه باشد. در نامه از کلمات دلگرمکننده، امیدبخش، تسلیبخش و پندآموز استفاده کنید.
میتوانید از موارد زیر در نامهی خود استفاده کنید:
● دربارهی مواردی بنویسید که گمان میکنید مخاطب ممکن است از رویداد مورد نظر یاد بگیرد.
● دربارهی راههایی بنویسید که از طریق آنها دارید بالنده میشوید و میتواند به بالندگی مخاطب هم کمک کند.
● دربارهی مزایایی بنویسید که درنتیجهی این حادثه ایجاد شدهاند.
● دربارهی مواردی بنویسید که عزیزتان ممکن است بعد از تجربهی دردناکش دربارهی خود آموخته باشد.
گزینهی ۲: نامهی همدلی
نامهای برای خود یا شخص دیگری بنویسید که در رویداد مورد نظر دستی داشته است. با نوشتن این نامه، به طور نمادین با آن رویداد خداحافظی کنید. سعی کنید بفهمید چرا این شهر آن طور رفتار کرد یا حرف زد. قرار نیست بگویید اتفاقی که افتاد درست، به حق یا منصفانه است، فقط قرار است علتش را بفهمید و همدلی کنيد. از این فرض شروع کنید که شخص مورد نظر آدم بدی نیست و فقط کاری کرد که به شما صدمه زد.
از این موارد در نوشتهی خود استفاده کنید:
● احتمالن به چه چیزی فکر میکند؟
● احتمالن چه اتفاقی در گذشته برای او افتاد که باعث شد آن کار را بکند.
● وقتی آن کار را کرد و بعدش احتمالن چه احساسی داشت؟
● الان چه احساسی دارد؟
هدف این نامه آن است که بفهمید آن شخص چه احساسی دربارهی رویداد مورد نظر دارد.
گزینهی ۳: نامهی سپاسگزاری
به افرادی که در زندگی چیزهایی به شما دادند، آموختند یا ابهامبخشتان بودند نامه بنویسید و از آنها تشکر کنید.
ارتباطتان با آنها و زمان و مکان آنچه را دریافت کردید یا آموختید، توصیف کنید. هدیهای که گرفتید، مهارتی که آموختید و ایدهی خوبی را که نتیجهی حرفزدم با آنان است، توصیف کنید.
در نامهی خود از این موارد استفاده کنید:
● وقتی هدیه را دریافت کردید آن هدیه چه معنایی برای شما داشت.
● آن موقع چه احساسی دربارهاش داشتید و اکنون چه احساسی دارید.
● از هدیهای که گرفتید، مهارتی که آموختید و ایدهی خوبی که به ذهنتان رسید، چگونه استفاده کردید.
● دادهها و آموختههای آنان و حضورشان در زندگی شما چگونه زندگیتان را پربارتر کرده.
هفتهی سوم: قسمت اول: نوشتن شاعرانه
تعریفی که بسیاری از افراد از نوشتن شاعرانه دارند به زمان تحصیلشان برمیگردد. ما انسانها نوشتن شاعرانه را فعالیتی در نظر میگیریم که به استعداد و ذوق خاصی نیاز دارد. نیازمند وزن و قافیه است. اما برای اقداماتی که قرار است در این دو هفته انجام دهید به این چیزها نیازی نیست.
نوشتن شاعرانه را بسیار وسیعتر از آنچه در هنگام تحصیل آموختهاید در نظر بگیرید. ویژگیهای معرف نوشتن شاعرانه عبارتند از: استعاره، تمثیل، ساختار روایی، شخص و توصیف خلاقانهی موقعیتها.
در این هفته شعری دربارهی لحظهآگاهی مینویسید.
فعالیت پیشنوشتاری برای شعر لحظهآگاهی. چند نفس عمیق بکشید. آرام نفس بکشید و به ریتم تنفستان توجه کنید. افکارتان را مشاهده کنید و از آنها آگاه شوید. دست به قضاوت نزنید. گفتوگویی را ادامه ندهید و سعی نکنید مسئلهای را حل کنید. خود را آرام کنید و اجازه بدهید کلمات بهطور طبیعی از ذهن شما بگذرند. تمام تمرکزتان را روی نوشتن بگذارید.
دربارهی اولین فکری بنویسید که صبح وقتی در رختخواب بودید و داشتید از خواب بیدار میشدید، به ذهنتان خطور کرد. چهطور خوابیدید؟ خوابهای دیشبتان را توصیف کنید. هرگونه مشغلهی ذهنی را که موقع بیدارشدن داشتید توصیف کنید.
آنچه را برای صبحانه خوردید شرح دهید. دربارهی فعالیتهای صبحتان بنویسید. از چه کاری لذت بردید؟ موقع ناهارتان را توصیف کنید. آیا تنها غذا خوردید؟ چی خوردید؟ دربارهی بعد از ظهر خود و فعالیتهایتان بنویسید. مشغلههای ذهنی و افکاری را که در طی روز به ذهنتان خطور کرد بنویسید. برای سر شب یا بعد از پایان نوشتن چه برنامههایی دارید؟ دربارهی این برنامهها چه احساسی دارید؟
اکنون شعر زیر را بخوانید. این شعر را الگویی برای شعرتان در نظر بگیرید. ساختار بنیادیاش راهنمایی برای شعر شما خواهد بود.
از رختخواب بیرون آمدم
ملافهها نرم، گربهی سفید خرخرکنان،
شاید طور دیگری بود.
روی تختم با بچهها بازی کردم. خنده، خوشحالی، شادی.
تمام صبح انجام دادم برخی از کارهای مورد علاقهام را:
خواندم، نوشتم، و دویدم.
ظهر از دوش آب گرم حظ کردم و سپس
رهسپار خانهی دوست شدم.
شاید طور دیگری بود.
شام خوردیم، شامی مراکشی و لذیذ،
نوشیدنی نوشیدیم، از هم گفتیم، خندیدیم، بیشتر خوردیم و نوشیدیم.
دوستی. شاید طور دیگری بود.
در رختخوابم دراز کشیدم،
گلهای ادریسی پشت پنجرهام،
نقاشی بچههایم روی دیوار.
و برنامهریزی کردم برای روزی دیگر، درست مانند امروز.
اما یک روزی میدانم که طور دیگری خواهد بود.
بعد از آنکه این شعر را دوبار بلند خواندید، نوشتن شعر را دربارهی لحظهی آگاه بودن از روزتان امتحان کنید. مضمون، وزن یا تکرارهای شعر فوق را داربست شعرتان قرار دهید یا مضمون، وزن یا تکرارهای مخصوص به خودتان را بسازید. اگر دوست دارید میتوانید با این جمله شروع کنید: " از رختخواب بیرون آمدم... "
هفتهی سوم: قسمت دوم: شعر ارتباط ذهن با بدن
فعالیت پیشنوشتاری برای شعر ارتباط ذهن با بدن. لحظاتی به رابطهی بدنتان با خودتان فکر کنید. بدن خود را وارسی کنید. به جزئیات توجه کنید و آنچه را میبینید توصیف کنید. آگاهیئی را که از خود دارید توصیف کنید. افکار شما راجع به بدنتان چیست؟ چقدر تمامیت خود را دوست دارید؟ دربارهی قسمتی از بدنتان بنویسید که دوست دارید و دوست ندارید. دربارهی قسمتهایی از بدنتان بنویسید که نمیتوانید ببینید یعنی دربارهی اندامهای داخلی، سلولها، استخوانها. دوست دارید به آنها چه بگویید یا بگذارید دربارهی شما چه بدانند و بفهمند. مغز خود را توصیف کنید. شرح دهید که تصمیمگیریها به محض اینکه مینویسید کجای مغز اتفاق میافتد؟ کدام قسمت از ذهنتان مغز شماست؟ آیا ذهن شما بخشی از مغزتان است؟ حالا دربارهی قسمتی از بدن خود بنویسید که رابطهی سختی با آن داشتهاید. یا دربارهی قسمتی از بدنتان بنویسید که سعی کردید آن را تغییر دهید یا قسمتی از بدن شما که دوستش دارید و با آن پز میدهید. دربارهی بدن خود، قسمتهای مختلف آن و اینکه چه اثری در کیستی شما گذاشتهاند هرچه به ذهنتان میرسد بنویسید. سپس شعر زیر را بخوانید:
این دماغی است دراز، دماغ خانواده
اما آن نیز حق دارد
که بابت آنچه هست، از او قدردانی شود
دوست ندارد با نفرت از او یاد شود
عاشق بوی خوش غذا و گلهاست
زیباییها را میبوید
این دماغ، شهودیست
این دماغ، راهنماست
می دانستم که این دماغ بیماری را تشخیص میدهد و
لذت میبرد از رایحهی نوزاد زیبا.
اکنون شعرنویسی را دربارهی قسمتی از بدنتان امتحان کنید. استعارهها، واژگان مضمونی، وزن، بیت یا تکرارهای شعر فوق را داربستی برای شعرتان در نظر بگیرید یا مضمون، وزن و تکرارهای خودتان را بسازید.
هفتهی چهارم: داستانسرایی
نتایج پژوهشهای مربوط به نوشتار درمانی (نوشتن ابرازی) نشان میدهند که اگر افراد بتوانند داستان منسجمی از تجربهی خود خلق کنند، نوشتن ابرازی به احتمال زیاد برایشان مفید خواهد بود. با وجود اختلاف نظرهایی که دربارهی خلق داستان منسجم وجود دارد، اغلب در مورد چند عنصر بنیادی اتفاق نظر وجود دارد.
ویژگیهای زیر باید لحاظ شوند:
توصیف موقعیت. رویداد مورد نظر کی و کجا اتفاق افتاد؟ در آن زمان داشت چه اتفاقی میافتاد؟
توصیف شخصیتهای اصلی موقعیت. چه کسانی در رویداد مورد نظر حضور داشتند و چه کار میکردند؟ به چی فکر میکردند و چه احساسی داشتند؟ قبل از وقوع رویداد مورد نظر چه کار میکردید، به چی فکر میکردید و چه احساسی داشتید؟
توصیف واضح رویداد مورد نظر. چه عامل یا عواملی باعث شد رویداد مورد نظر به وقوع بپیوندد و دقیقن چه اتفاقی افتاد؟ همین طور که رویداد مورد نظر داشت به وقوع میپیوست چه واکنشی نشان دادید؟
عواقب فوری و درازمدت. در نتیجهی رویداد مورد نظر، چه اتفاقی افتاد؟ این رویداد چه تاثیری در زندگی شما و دیگران گذاشت؟ رویداد مورد نظر چگونه وضعیت و حالت هیجانی فعلیتان را رقم زد؟
معنای داستان. چرا دارید این داستان را برای خود یا دیگران تعریف میکنید؟ چرا چنین تأثیری در شما داشته است؟ در نتیجهی رویداد مورد نظر چه چیزهایی آموختید؟
دربارهی حادثهی دلخراشتان بیست دقیقه داستانی بنویسید که شروع، وسط و پایان واضحی داشته باشد. داستان خود را در ۳۰۰ الی ۵۰۰ کلمه بنویسید. هنگام نوشتن داستان تجربهی شخصیتان را در مورد موضوع مورد نظر بگویید. به داستان خود اینگونه پایان دهید که الان دربارهی آن چه فکری میکنید و چگونه این داستان را به تار و پود هویت و زندگیتان در حال حاضر میبافید.
هفتهی پنجم: مثبتنویسی
مثبتنویسی به ما کمک میکند که مسائل را طور دیگری درک کنیم. کمک میکند کلماتی که هدفها، آرزوها و قصههایمان را توصیف میکنند، در قالب زبان مثبت، خلاقانه انتخاب کنیم و بچینیم.
در مثبتنویسی به زمان حال توجه میکنیم و با نوشتن دربارهی نقطه قوتهای جسمی، ذهنی و روانی خود بیصبرانه منتظر آینده میمانیم. در مثبتنویسی پیامدها و احساسات مطلوب ما به گونهای توصیف میشوند که انگار همین حالا آنها را داریم. با مثبتنویسی هدفها یا رشدی را که به طور واقعبینانه قابل دستیابی است به زبان مثبت بیان میکنیم. هنگام بیان نیز از زبان اول شخص و زمان حال استفاده میکنیم. مینویسیم تا زندگی خوش و خرمی را تأیید کنیم. زندگیای که لبریز از خوبی، رشد و بهبود است.
در این تمرین، بررسی مینمایید که خودشکوفایی چه معنایی برای شما دارد. دلتان میخواهد چه چیزی را میتوانستید دربارهی خود، کل زندگی، یا جنبههای جسمی، هیجانی یا معنوی زندگیتان تغییر دهید؟ به حالت فعلی و تایم مطلوب خود فکر کنید. خود را شش ماه بعد تصور کنید. آینده را بررسی کنید و پاراگراف توصیفی راجع به خودتان بنویسید. شش ماه آینده در بهترین وضعیتتان چه شکلی هستید؟ ظاهر خود را توصیف کنید و بنویسید که چه خبری از وضع روانیتان میدهد. خلق غالب خود را توصیف کنید. تغذیه، خواب و عادتهایتان را شرح دهید. وقت خود را چگونه میگذرانید؟ تعاملاتتان با دیگران، روابط و کار خود را توصیف کنید. هر قدر که دوست دارید بنویسید. هر چقدر زمان نیاز دارید صرف کنید. با جزئیات بنویسید.
برای مثال میتوانید مانند متن زیر شروع کنید:
آدم قوی و پرانرژی اما آرامی هستم. صورتم پیر است، اما آرامش در آن نمایان است. مردم به من میگویند آرام و ساکت به نظر میرسم. قدرت نهفتهای را در بدنم و تعادلی را در زندگیام احساس میکنم. غذای من سرشار از مواد مفید اما ساده و طبیعی است. منظم ورزش میکنم و مینویسم و لحظهآگاهی انجام میدهم. از خانواده و دوستانم حظ میکنم. خوشحالم که هر روز از شگفتیهای لحظه لحظهی زندگی آگاهترم...
هفتهی ششم: نوشتن دربارهی یادگار خود:
یادگار شما چه خواهد بود؟ آیا افراد مهم زندگیتان میدانند برای چه چیزی ارزش بیشتری قائل هستید، آیا میدانند هدفتان چیست یا میدانند در طی زندگی چه آموختید؟
نوشتن دربارهی یادگار خود به این پرسشها و پرسشهای دیگر خودمان و دیگران پاسخ میدهد.
وقتی ارزشها، هدفها و باورهای خود دربارهی زندگی را مشخص میکنیم، به پرسشهایی پاسخ میدهیم که دیگران ممکن است مایل باشند بپرسند، اما نمیتوانند برایش واژه پیدا کنند. پاسخهای ما از داستانهای زندگی مربوط به گذشتهمان یا داستانهای مهم زندگی در حال حاضر نشأت میگیرند.
در این نوع نوشتن برای نسلهای فعلی و آینده مینویسید. بسیاری از افراد میخواهند بدانند زندگیشان چه تأثیری داشته است و آیا بر کسی یا چیزی اثر گذاشتهاند یا خیر. نوشتن دربارهی یادگار خود آرزویمان را در این باره برآورده میکند که دیگران ما را عمیقن بشناسند و از زندگی خصوصیمان اطلاعات داشته باشند.
در ادامه سه گزینه در مورد نوشتن دربارهی یادگار خود شرح داده میشود. برای برنامهی شش هفتهایتان حداقل یک گزینه را انتخاب کنید و دست کم بیست دقیقه بنویسید. بعدن میتوانید مدت زمان بیشتری صرف کنید و دربارهی موضوعات بیشتری بنویسید.
گزینهی ۱: دعای خیر یادگاری
برای یک نفر دعای خیری بنویسید که شادمانی، بهزیستی و سعادتش زیاد شود. بیست دقیقه بنویسید.هنگام نوشتن، موهبتها و استعدادهای او را تأیید کنید. نقطه عطفهایی را که در زندگی خود با آنها مواجه خواهد شد در نظر بگیرید و او را در آن زمینهها راهنمایی کنید. اجازه دهید زمانی که دیگر در کنارش نیستید، به دیگران عشق بورزد و از زندگی لذت ببرد. به اطلاع گیرنده برسانید که چه ارزشی برایتان دارد.
گزینهی ۲: یادگاری تشکرآمیز و مایهی مسرت
راجع به شخص، رویداد خاص، یا تجربهای در زندگی مطلب تشکرآمیز و مایهی مسرتی بنویسید. بیست دقیقه بنویسید. مسرتبخشترین، شگفتآورترین، و قشنگترین تجربهی خود را توصیف کنید. احساسی که داشتید، فکری که میکردید، حرفی که زدید، حرفهایی که دیگران به شما زدند، کسانی که با شما بودند، و جایی را که بودید، به یاد آوردید. در حال حاضر چه احساسی دربارهی آن دارید؟
گزینهی ۳: داستان یادگاری
داستان کوتاهی دربارهی خودتان در خصوص یکی از موضوعات زیر بنویسید. بیست دقیقه بنویسید. هرقدر که دلتان میخواهد، موضوعی را بازگو کنید.
● تجربهی مهمی که آموختید
● نحوهای که چیزی زندگیتان را تغییر داد
● آرزوهایی که به آنها دست یافتید
● آرزوهایی که به آنها دست نیافتید
● لذتبخشترین خاطراتتان
● چیزهایی که در گذشته بیصبرانه منتظرشان بودید و چیزهایی که اکنون بیصبرانه منتظرشان هستید
● چیزی که باعث میشود صبحها بیدار شوید
● چیزی که شبها شما را بیدار نگه میدارد
● نحوهی استراحتتان
● عواملی که شما را مقاوم میکند
● پنج کلمهای که دلتان میمیخواهد افراد وقتی شما را توصیف میکنند، به کار ببرند
سخن پایانی:
پایان ما شروع ماست. اکنون سفری که با هم شروع کردیم به نقطهی عطفی رسیده است. برنامهی ششهفتهای " بنویسید تا التیام یابید " را به انجام رساندهاید. با شرکت در این برنامه، دعوت به ابراز چیزهایی را پذیرفتید که ممکن است مبهم و نهفته باشند. شرایط امنی در اختیارتان قرار گرفت تا از واقعهی دردناک مورد نظر سر درآورید و متوجهی حرکت از حادثهی دلخراش به سمتتأیید ویژگیهای مثبت آینده بشوید. شما سعی کردید اتصال معناداری بین گذشته، حال و آیندهتان برقرار کنید.
از طریق نوشتن، به افکار و احساساتی که به رویدادها، افراد، مکانها، و اشیا مربوطند توجه کردید، به جای اینکه آنها را صرفن توصیف کنید. نوشتید تا به مسائل دردناک جدید، قدیمی یا ناتمام رسیدگی کنید. به وسیلهی استعاره و ساختار داستان، رویدادهای روزمرهی معمولی و ارتباطات بین ذهن و بدن را که منحصر به خودتان است، لحظهآگاهانه بررسی کردید. دریافتید که مثبتنویسی ممکن است سبب آگاهی از استعدادها و نقاط قوتتان و شفافسازی آنها شوند. همچنین دریافتید که نوشتن دربارهی یادگار خود ممکن است پاسخهای هیجانی مثبت دیگر را افزایش دهد و احساسات شما نسبت به خودتان و دیگران را بهبود بخشد. روی هم رفته، آنچه نوشتید ممکن است کمک کند که حوادث دلخراش را در متن گستردهتر زندگیتان ادغام کنید.
برای آنکه این رشد و التیام شخصی ادامه داشته باشد، سعی کنید نوشتنتان را تمرین در نظربگیرید، خیلی شبیه به تمرین یوگا یا مراقبه یا شبیه به رفتن منظم به باشگاه ورزشی. با استفاده از نوشتن، تجارب خود را بازسازی کنید. از دیدگاه شفقت و همدلی، دربارهی رویدادها بنویسید. قدردانی و تشکرتان را بابت آنچه عدهی زیادی ممکن است چیزهای بیاهمیت بنامند، بنویسید. چیزهایی که میدانیم ضروری هستند.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
راحله طباخ
893 روز پیشدرود بر شما
بسیار لذت بردم از برنامه التیام با نوشتن خسته نباشید میترا عزیز
میترا جاجرمی
893 روز پیشخوشحالم که دوست داشتید راحلهی عزیز🌸🌸