من که آدم خلاقی نیستم. کاش من هم مثل دوستم خلاق بودم. اگر خلاقیت بیشتری داشتم، در کارم موفقتر بودم. چهطور میتوانم خلاقیتم را افزایش بدهم؟ حتمن شما هم در مسیر کار و فعالیت خود این جملات را به خود گفتهاید. اما خلاقیت چیست و آیا راهی وجود دارد که بتوانیم خلاقتر شویم؟
خلاقیت چیست؟
یک شرکت بزرگ که قصد داشت یک نفر را استخدام کند، آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت: شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلن جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رؤیاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.
اگر شما بودید چه جوابی میدادید؟ پیرزن در حال مرگ است و شما باید ابتدا او را نجات دهید. هرچند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. یا شما باید پزشک را سوار کنید؛ زیرا قبلن جان شما را نجات داده است و این فرصتی است که میتوانید جبران کنید. اما شاید بعدن هم بتوانید جبران کنید. یا شاید هم باید شخص مورد علاقهتان را سوار کنید؛ زیرا اگر فرصت را از دست بدهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود: سوئیچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رؤیاهایم منتظر اتوبوس میمانیم. همه میپذیرند که این پاسخ بهترین است. اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمیکند. چرا؟
در انواع رویدادهای تفکر، یکی از انواه تفکر، تفکر خلاق است که در مقابل تفکر سنتی قرار میگیرد. در تفکر سنتی فرد عمدتن از منطق در چارچوب مفروضات و محدودیتهای محیطی خود استفاده میکند و نمیتواند از زوایای دیگر اوضاع را تحلیل کند. تفکر خلاق سعی میکند به افراد یاد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنتشکنی کرده، مفروضات و محدودیتها ر ا کنار گذاشته و از زوایای مختلف به مسائل نگاه کند.
رابرت استرنبرگ در تعریف خلاقیت میگوید: «فرآیند به وجود آوردن چیزی که هم بدیع و تازه باشد و هم باارزش و بهدرد بخور.» خلاقیت به معنای یافتن راههای جدید برای حل مشکلات است. خلاقیت یعنی اینکه شما بتوانید از شیوههای معمولی خود پایتان را فراتر بگذارید و ایدههای جدیدی خلق کنید. خلاقیت توانایی ایجاد ارتباط بین موضوعات ظاهرن بیارتباط و نامرتبط است.
جان وی گاردنر انسان خلاق را اینگونه توصیف میکند: «کسی است که باید با ایده مرتب ور برود، بهنوعی با آن بازی میکند، از دهها زاویه آن را نگاه میکند و برخلاف خیلی از ما اصرار ندارد که برای حل یک مشکل فقط یک راه را امتحان کند.»
خلاقیت ژنتیکی است یا اکتسابی؟
اسحاق نیوتن وقتی زیر سایهی یک درخت سیب ایستده بود، مشاهده کرد که یک سیب به زمین افتاد. او با خود گفت: «چرا این سیب همیشه بهصورت عمودی به زمین میافتد و چرت به پهلو یا سمت بالا نمیرود؟ دلیلش این است که زمین آن را به سمت خود میکشد. پس باید یک نیروی جاذبه وجود داشته باشد.»
داستان افتادن سیب، یکی از نمونههای نمادین از یک لحظهی خلاقانه است که وقتی شرایط خلاقانه مهیا باشد در ذهن انسان جرقه میزند. با این حال اکثر انسانها فراموش میکنند که نیوتن نزدیک به بیست سال روی ایدههای خود در مورد گرانش تحقیق کرد.
تفکر خلاق یعنی توانایی برقراری ارتباط بین ایدههایی که در ظاهر به هم ربطی ندارند. اما آیا این مهارت ذاتی است و از بدو تولد با ماست یا مهارت اکتسابی است که از طریق تمرین بهبود مییابد؟ طبق سخنان استاد روانشناسی، باربارا کر، تقریبن ۲۲ درصد تفاوت افراد در میزان خلاقیتشان بهخاطر تأثیر ژنها است. (این کشف با مطالعهی تفاوتهای تفکر خلاق بین دوقلوها انجام شده است.) قطعن برخی افراد نسبت به برخی دیگر، برای خلاق بودن اولویت بیشتری دارند. اما تقریبن همهی افراد با میزان متفاوتی از مهارت خلاقیت متولد میشوند و اکثر تواناییهای ما دررابطه با تفکر خلاق، اکتسابی هستند. (برگرفته از سایت entrepreneur.com)
راههای افزایش خلاقیت
راههای زیادی وجود دارد که میتواند به تقویت نیروی خلاقیت شما کمک کند از جمله: کنجکاو بودن، خیالپردازی کردن، خواب کامل شبانه، بازیهای کامپیوتری، به چالش کشیدن خود با عادتهای جدید، یادگیری یک زبان خارجی، خواندن داستانهای تخیلی، مدیتیشن و نوشتن. در ادامه بهصورت اختصاصی بررسی میکنیم که نوشتن چطور میتواند به افزایش خلاقیت منجر شود.
۱. نوشتن ایدهها
روزانه ایدههای زیادی به ذهن ما میرسد اما ما بهسرعت آنها را فراموش میکنیم. با نوشتن این ایدهها میتوانیم خلاقیت خود را افزایش دهیم. یک فرد بزرگسال روزانه حدود 50هزار فکر دارد. اما حالا سعی کنید 100 مورد از افکار امروزتان را بهیاد آورید. میتوانید؟ طبیعی است که بسیاری از آنها را فراموش کنیم؛ چون مغز ما باید اطلاعات غیر ضروری را حذف کند تا ما دیوانه نشویم. اما اشکال اینجاست که ما بسیاری از ایدههای بزرگ را هم در طی این فرآیند فراموش میکنیم.
ایدههای یزرگ معمولن زمانی اتفاق میافتد که فرد آماده نیست. بیشتر ایدههای بزرگ زمانی به ذهن شما میآیند که مغز شما در حالت تفکر نیست و بهطور کامل متمرکز نیست؛ مثل زمانی که در حال پیادهروی یا دوش گرفتن هستید. ایدههای خلاقانه معمولن در این وضعیت ذهنی اتفاق میافتد زیرا ذهن ما آرامتر است و در حال استراحت بهسر میبرد. این مسئله هنگامی اتفاق میافتد که مغز ما از مسیرهای عصبی متفاوتی استفاده میکند تا ایدههای جدید را بهوجود آورد. اما مغز ما در این حالت چون خیلی آرام است، از این ایدهها استفاده نمیکند و ایدهها فراموش میشوند و ناپدید میشوند. شما این ایدهها را هرگز دوباره بهخاطر نمیآورید زیرا زمانی برای نوشتن آنها صرف نکردید.
بگذارید از تجربهی خودم برایتان بگویم. من کاریکلماتور مینویسم. در نوشتن کاریکلماتور هم نیاز به خلاقیت است چون باید بین پدیدههای غیر مرتبط، ارتباطی برقرار کنم. معمولن زمانی که دوش میگرفتم، ایدههای زیادی دربارهی کاریکلماتور به ذهنم میرسید. با خودم میگفتم: «اوه، چهقدر ایدهی تازه. حتمن بعد از دوشگرفتن، آنها را مینویسم.» اما به محض اینکه پایم را از حمام بیرون میگذاشتم، همهی آن ایدهها از خاطرم میرفت. پس برای بهدام انداختن ایدهها موبایل قدیمیام را با خودم داخل حمام بردم. به محض اینکه چیزی به ذهنم میرسید، آن را در گوشیام یادداشت میکردم. این روش جواب داد و من توانستم هزاران جملهی خلاقانه بنویسم.
پس ایدهی عالی را بدون توجه به اینکه چقدر مطمئنید که آن را بهیاد میآورید، یادداشت کنید. سعی نکنید ایدهها را سازماندهی کنید؛ فقط بهصورت آزادانه آنها را یادداشت کنید و سپس برای مدتی رهایشان کنید. بعدن میتوانید ایدهها را مرور کنید، تقویتشان کنید. سازماندهی کنید و توسعهشان دهید.
پیشنهاد من به شما داشتن دفتر یادداشت است. یک دفترچه یادداشت کوچک همهجا میتواند همراه شما باشد. مثلن در اتوبوس، مترو، کافیشاپ یا هنگامی که به پیادهروی میروید. وقتی این دفترچهیادداشت کوچک همراه شما باشد؛ هر لحظه که چیزی به ذهنتان رسید، میتوانید آن را یادداشت کنید. به حافظهتان اعتماد نکنید. حافظه خیلی از اوقات، فراموشکار است و دفترچهیادداشت جایگزین خوبی برای ذهن فراموشکار ما است. هرازگاهی مطالب دفترچهتان را مرور کنید تا بتوانید بهترین ایدهها را بردارید و به آنها شکل دهید. از موبایل خود هم میتوانید استفاده کنید. این روزها موبایل همیشه و در همهجا همراه ماست. پس میتوانیم از آن هم بهرهمند شویم. از قسمت note موبایل یا برنامههایی که برای نوشتن در گوشی وجود دارد، برای ثبت ایدههای خود استفاده کنید.
۲. سؤال بنویسید
سؤالات زیادی از خود بپرسید و آنها را بنویسید. هر هفته نیم ساعت بیوقفه از خودتان بهصورت مکتوب سوال بپرسید. زیاد فکر نکنید. هر سوالی را که به ذهنتان میرسد، بپرسید. سوالاتی راجع به زندگی، اهداف، اولویتها، آرزوها، چگونگی انجام کارها، بهبود بخشیدن به روابط و حتا سوالات عجیب و غریب. شاید بگویید من که سوال خاصی به نظرم نمیرسد. اما کافی است دستتان را روی کاغذ بگذارید و شروع به نوشتن کنید. سوالات از درودیوار خواهند بارید. طرح سوال، مسئله را شفاف میکند و از دل همین سوالات راه حلهای خلاقانه هم به دست میآید. این کار هم باعث میشود برای یادگیری و اطلاعات بیشتر تلاش کنید که یادگیری بیشتر هم منجر به ایدههای جدید و خلاقانه میشود؛ و هم مغز شما به دنبال جواب این پرسشها میگردد و راهحلهای خلاقانهای پیدا میکند.
۳. نقشهی ذهنی
نقشهی ذهنی یک تکنیک گرافیکی بسیار قدرتمند است و ذهن شما را باز میکند. نقشهی ذهنی یکی از بهترین راهها برای افزایش خلاقیت است. نقشهی ذهنی کاربردهای بسیار زیادی در زندگی روزمرهی ما دارد. نمونهای از این کاربردها عبارتند از: افزایش قدرت یادگیری و خلاصهنویسی، افزایش توانایی برنامهریزی، مشخص کردن اهداف، افزایش خلاقیت و یافتن ایده های بسیار و گسترش آنها.
برای ترسیم نقشهی ذهنی، یک کاغذ بزرگ مثلن با سایز A4 را انتخاب کنید. در مرحلهی بعد موضوع اصلی را در قالب یک کلمه در وسط صفحه بنویسید و دور آن یک دایره بکشید و اطلاعات دیگر را با شاخههایی که متصل به والد اصلی است، در دایرههای جدیدتر یادداشت کنید. هنگامی که در ذهن خود شروع به بررسی یک موضوع میکنید، پس از یافتن زیرشاخهها ممکن است موضوعات دیگری به ذهن شما برسد که آنها را با یک خط به دایرهی موضوع والدینشان متصل میکنید. نقشهی ذهنی با ارائه کردن یک تصویر شعاعی، شکلی و غیر خطی مغز را در ضمن تلاش برای حل مسئله، به سمت طوفان فکری هدایت میکند. این رویکرد به سمت طوفان فکری شما را تشویق میکند که مفاهیم را راحتتر به یکدیگر متصل کنید.
۴. آزادنویسی
آزادنویسی یعنی بدون اینکه فکر کنیم، هرچه را به ذهنمان میرسد بنویسیم. به بیان دیگر آزادنویسی یعنی خالی کردن ذهن در قالب کلمات. کافی است قلک را روی گاغذ قرار دهید و بدون فکر بنویسید. وقتی که شما شروع به آزادنویسی میکنید، از ذهن خودآگاه خود فراتر میروید و اجازه میدهید که ذهن ناخودآگاه به سطح بیاید. این نوع نوشتن شما را در لحظهی حال نگه میدارد و باعث میشود ایدههایتان فرصت بروز بیابند. این نوع نوشتن جنبهی خلاق ذهن را در برابر جنبهی منطقی آن تقویت میکند، به شما آزادی بیان میبخشد و موجب میشود مقدار پیشرفتتان را اندازهگیری کنید.
به این فکر نکنید که چه مینویسید. فقط بنویسید. نوشتهی شما ممکن است پر از خشم، ناراحتی و احساس دلسوزی نسبت به خودتان باشد. باید هم همینطور باشد. همهی این احساسات منفی میان شما و خلاقیتتان قرار میگیرند. اگر ذهن را مانند یک ظرف درنظر بگیرید، این موضوع را بهتر درک خواهید کرد. اگر ذهن خود را خالی نکنید، افکار مزاحم و احساسات ناخوشایند تمام ظرفت ذهن شما را پر میکنند و دیگر جایی برای بروز ایدههای خلاقانه نخواهد بود. اما وقتی افکار و احساساتتان را مینویسید، ذهن خود را تخلیه میکنید و با ذهن بازتری به استقبال ایدههای نوآورانه خواهید رفت.
۵. کلمات تصادفی
در این تکنیک شما یک کلمه را انتخاب میکنید مثلن کلمهی «امید». سپس یک کتاب را باز میکنید و یک کلمه را بدون فکر کردن از آن برمیدارید. توجه کنید که نباید آگاهانه انتخاب کنید. هر کلمهای که به چشمتان خورد را بردارید. فرض کنیم کلمهی شما «صندلی» باشد، حالا فکر کنید که این دو کلمه چطور میتوانند به هم ارتباط پیدا کنند. متنی بنویسید و سعی کنید ارتباطی بین صندلی و امید پیدا کنید و آن را شرح دهید. این تمرین ذهن شما را مجبور میکند ارتباطات جدیدی بین موضوعات بهظاهر بیربط پیدا کند و خلاقیتتان را تقویت خواهد کرد.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
شیما
680 روز پیشخیلی ایده های جالبی بود بخصوص آخری(کلمات تصادفی) که مثل یه بازی میمونه
میترا جاجرمی
680 روز پیشممنون شیما جان🌷🌷
مجتبی طاهری
586 روز پیشجالب و خلاقانه بود. ممنون از شما
میترا جاجرمی
586 روز پیشسپاسگزارم. خوشحالم که براتون مفید بوده.