گفت: گاهی بیانگیزه میشوم. چگونه انگیزهام را برای نوشتن حفظ کنم؟
گفتم: نمیتوانی. در شروع مسیر معمولاً انگیزهات خیلی زیاد است. میل بسیاری به نوشتن داری و از انجام آن خیلی لذت میبری. اما در ادامهی راه و روبهرو شدن با سختیها، یأسها و دلسردیها کمکم انگیزهات کاهش مییابد و شاید کاملاً از بین برود.
گفت: پس چه کنم؟ بدون انگیزه چگونه بنویسم؟
گفتم: با تکیه بر انگیزه نمیتوانی نویسنده شوی. انگیزه یک روز هست، یک روز نیست. تو به تکیهگاه دیگری نیاز داری. چیزی که مطمئنن باشی همیشه هست.
گفت: آن تکیهگاه چیست؟ میخواهم بدانم.
گفتم: انضباط. انضباط یعنی من این کار خاص را انجام میدهم، چه دلم بخواهد چه دلم نخواهد. چه انگیزه داشته باشم، چه انگیزه نداشته باشم. چه خوشحال باشم، چه غمگین. در هر حالتی که باشم، متعهد هستم که بنویسم.
گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم: انضباط در نوشتن یعنی متعهد میشوی مثلاً روزی هزار کلمه یا روزی دو ساعت بنویسی. این نوع نوشتن وابسته به انگیزه نیست. نیازمند نظم و تعهد است.
گفت: چگونه این نظم را در خود ایجاد کنم؟
گفتم: برنامهی مکتوب داشته باش. در برنامهات ذکر کن چه مدت میخواهی بنویسی و در آن زمان به کار دیگری مشغول نشو. خودت را مجبور کن پشت میز بنشینی و بنویسی.
گفت: اما از چه بنویسم؟
گفتم: در قدم اول پیشنهاد میکنم صفحات صبحگاهی را بنویسی. به محض بیدار شدن از خواب و قبل از شروع روز، سه صفحه پشت سر هم، هرچه به ذهنت میرسد بنویس. سعی کن ذهنت را خالی کنی. تمام دغدغهها و احساسات منفیات را بیرون بریز. نوشتن این صفحات کمک میکند در نوشتن نظم پیدا کنی.
گفت: قدم بعدی چیست؟
گفتم: قدم بعدی نوشتن «گاهشمار روزانه» است که در گفتگوی بعدی برایت شرح خواهم داد.
دیدگاه خود را بنویسید