اگر شما در مسیر نوشتن و نویسندگی باشید، هرازگاه پرسش‌هایی در ذهنتان شکل می‌گیرد که ممکن است خجالت بکشید از کسی بپرسید. این سؤالات ذهن شما را مشغول نگه می‌دارند و روی کارایی‌تان تأثیر منفی می‌گذارند. در این مقاله به پنج پرسش مهم از این دست، پاسخ‌های مفصلی داده‌ام.

۱.

آیا من استعداد نوشتن دارم؟

تعداد کمی از افراد، از همان ابتدا دنبال این هستند هر جمله و متنی که می‌نویسند را به استادی نشان دهند و از او بپرسند: «آیا من استعداد نویسندگی دارم؟» اما بقیه که اکثریت را تشکیل می‌دهند، خجالت می‌کشند نوشته‌هایشان را به کسی نشان دهند و استعداد نویسندگی‌شان را بسنجند؛ اما همیشه این سؤال در ذهنشان هست که من استعداد نویسندگی دارم یا فقط وقتم را تلف می‌کنم. اگر شما هم از دسته‌ی دوم هستید، ادامه‌ی متن پاسخ شما است.

از کودکی به ما گفته‌اند: «برای موفقیت باید به سراغ کاری بروی که در آن استعداد داری. وقتت را برای کاری که در آن استعداد نداری، هدر نده.» بنابراین، این تصور در ذهن ما ایجاد شده که اگر استعداد داشته باشیم، بدون هیچ تلاشی، خودبه‌خود خوب می‌نویسیم و اگر مستعد نباشیم، هر چقدر هم تلاش کنیم، به جایی نخواهیم رسید. اما این تصور اشتباه است. برای ما این‌طور جا انداخته‌اند که استعداد نوشتن، مختص عده‌ای خاص است. گروهی شامل نویسندگان، شاعران و ادیبان که با موهبت الهی نوشتن، متولد می‌شوند و بقیه نباید به این قلمرو نزدیک شوند، چون استعدادش را ندارند.

اما باید بگویم نوشتن مانند سخن گفتن، بیشتر مهارت است تا استعداد. ژول سالزمن می‌گوید: «اگر می‌توانید حرف بزنید، پس حتماً می‌توانید بنویسید.» همه‌ی ما حرف می‌زنیم، بدون اینکه فکر کنیم آیا استعداد حرف زدن داریم یا نه. بعضی از ما با آموزش و تمرین، سلیس‌تر صحبت می‌کنیم ، فن بیانمان را بهبود می‌بخشیم و سخن‌ور می‌شویم. نوشتن هم همین‌طور است. همه‌ی ما نوشتن را در مدرسه آموخته‌ایم؛ فقط لازم است تمرین کنیم تا مهارت خود را پرورش بدهیم و زیباتر بنویسیم.

به جای اینکه بپرسید: «آیا من استعداد نوشتن دارم؟»، به این سؤال پاسخ دهید: «آیا نوشتن کاری است که به آن علاقه دارم؟ آیا آن‌قدر شوروشوق دارم که با وجود تمام سختی‌ها، به نوشتن ادامه دهم؟». نوشتن کار دشواری است. اگر بی‌حوصله هستید و اشتیاق زیادی برای نوشتن ندارید، با بروز اولین مانع، دست از نوشتن خواهید کشید و زیر نقاب بی‌استعدادی پنهان خواهید شد.

۲.

چرا باید هر روز بنویسم؟

به‌عنوان یک اهل قلم، حتماً با نقل‌قول‌هایی از بزرگان نویسندگی مواجه شده‌اید که می‌گویند ایده‌ی داستان یا شعری بهشان الهام شده و سپس شروع به نوشتنش کرده‌اند. ممکن است این سؤال در ذهن شما شکل گرفته باشد که چرا بیشتر مدرسان نویسندگی توصیه می‌کنند هر روز بنویسید و منتظر الهام نباشید، آیا اگر من هم صبر کنم تا ایده‌ی خوبی به ذهنم برسد و بعد شروع به نوشتن کنم، موق‌تر نخواهم بود؟ شاید به‌خاطر ترس از تمسخر توسط بقیه، رویتان نشود این سؤال را مطرح کنید، اما من پاسخ آن را به شما خواهم گفت.

باید در نظر بگیرید این نقل‌قول‌ها در چه شرایطی از زبان نویسندگان بیان شده، آیا در همان مراحل شروع نویسندگی بوده یا پس از سال‌ها کار و تلاش مداوم؟ درست است که ما برای خلق نوشته‌های خوب، نیاز به ایده‌های بکر و خلاقانه داریم؛ اما بگذارید خیالتان را راحت کنم. ایده‌های جذاب و نو فقط به کسانی الهام می‌شوند که به‌صورت مداوم می‌نویسند و درواقع پیشینه‌ی نوشتاری قوی دارند. اگر به‌صورت مداوم ننویسید و منتظر الهام بمانید، هیچ‌وقت نویسنده نخواهید شد. برای اینکه به یک نویسنده‌ی خوب با ایده‌های تازه و بکر تبدیل شوید، چاره‌ای جز نوشتن هرروزه ندارید. باید آن‌قدر بنویسید تا فاصله‌ی ذهن و قلمتان کم شود و روان و پخته بنویسید. تنها در این حالت است که فرشتگان الهام خودشان را به شما نشان خواهند داد.

۳.

چرا باید قوانین نگارشی و ویرایشی را بیاموزم؟

آیا شما هم بر این باور هستید که مهم محتوای متن است و نه شکل ظاهری آن و اگر محتوا خوب باشد، مخاطب به هر حال آن را می‌خواند. به یاد دارم زمانی یکی از دوستان در جمعی گفت: «من به‌عنوان نویسنده چرا باید این قوانین را یاد بگیرم؟ پس ویراستار به چه دردی می‌خورد؟» این پرسش خیلی از افرادی است که به نوشتن روی می‌آورند، اما شاید جرأت پرسیدنش را نداشته باشند. برای روشن‌تر شدن موضوع، اجازه بدهید مثالی بزنم. فرض کنید غذایی جلوی شما می‌گذارند و می‌گویند این غذا بسیار خوش‌مزه است، اما ظاهر غذا زشت و تهوع‌آور است؛ آیا رغبتی به خوردن آن پیدا می‌کنید؟ درست است که نوشته باید پرمایه باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد، اما مخاطب در ابتدا ظاهر متن شما را می‌بیند، و وقتی با متنی شلخته‌ای مواجه می‌شود که در آن نیم‌فاصله‌ها رعایت نشده یا از علائم نگارشی در جای درست استفاده نشده است، تصور بدی نسبت به شما پیدا می‌کند و با خودش می‌گوید: «چه بی‌سواد و شلخته. من از این آدم چه چیزی می‌توانم یاد بگیرم؟»

این اشتباهات علاوه بر تصور بدی که در ذهن خواننده ایجاد می‌کند، خواندن متن را نیز دشوار می‌کند و مخاطب متن شما را رها کرده و به دنبال نوشته‌های پاکیزه‌تر خواهد رفت. و مهم‌ترین نکته این است که متن شلخته و ویرایش‌نشده، نشان می‌دهد افکار نویسنده هم پریشان است و نمی‌تواند خوب بیندیشد. شما چند نویسنده‌ی کاردرست را می‌شناسید که در نوشته‌هایشان اشتباهات نگارشی یا ویرایشی وجود داشته باشد؟ برگردیم به حرف دوستمان درباره‌ی نقش ویراستار. ما در فضای اینترنت می‌نویسم، آیا این امکان وجود دارد که برای هر متنی که می‌نویسیم، به سراغ ویراستار برویم تا متن‌ ما را ویرایش کند؟ اگر شما قوانین ویرایش را بیاموزید حتا برای کتاب‌های چاپی‌تان هم نیاز به ویراستار نخواهید داشت و خودتان متن پاکیزه و ویراسته‌ای آماده و در هزینه‌ها صرفه‌جویی خواهید کرد. علاوه بر این می‌توانید به‌عنوان ویراستار آثار دیگران هم کار کنید و از این راه درآمد کسب کنید.

۴.

چرا باید در دوره‌های آموزشی شرکت کنم؟

ممکن است شما از آن دسته افرادی باشید که معتقدند شرکت در دوره‌های آموزشی وقت تلف کردن است و کتاب‌ها می‌توانند همه‌چیز را به شما یاد بدهند، اما چون خیلی از بزرگان عرصه‌ی نویسندگی، آن را توصیه می‌کنند، رویتان نشود بپرسید فایده‌ی شرکت کردن در دوره‌های آموزشی چیست. به‌عنوان کسی که اهل قلم است، شما به اهمیت یادگیری پی برده‌اید. می‌دانید که نویسنده همیشه باید در حال آموختن و به‌روزرسانی اطلاعاتش باشد تا حرفی برای گفتن داشته باشد، اما آیا می‌توان تمام آموزش‌های لازم را از کتاب‌ها دریافت کرد؟ اگر حوصله و وقت کافی مثلاً در حد عمر نوح داشته باشید، شاید بتوانید این کار را انجام دهید. ما در عصر پرمشغله‌ای زندگی می‌کنیم و مسئله‌ی وقت برایمان بسیار حیاتی است. اگر خودتان بخواهید منابع آموزشی خوب را پیدا کنید، باید سال‌های زیادی زمان بگذارید. با شرکت در دوره‌های آموزشی در وقت و هزینه صرفه‌جویی می‌کنید.

یک مدرس خوب نکات مهم و مفید منابع را جمع‌آوری می‌کند و در اختیار شما می‌گذارد. مربی راه درست را به شما نشان می‌دهد، مسیر را برایتان کوتاه می‌کند و شما را به منابع بیشتری وصل می‌کند. مربی نقاط ضعف و قوتتان را شناسایی می‌کند و با راهنمایی‌های درست، سرعت پیشرفت شما را افزایش می‌دهد.

شرکت در دوره‌های آموزشی منافع دیگری هم دارد. شما در جمع افراد هم‌فکر و هم‌هدف خود قرار می‌گیرید. انرژی جمعی به شما انگیزه می‌دهد در مسیر نوشتن بمانید و با ذوق‌وشوق بیشتری ادامه بدهید. با دوستانی آشنا می‌شوید که یکدیگر را حمایت می‌کنید و حتا ممکن است کارهای مشترکی با همدیگر انجام بدهید. پس اگر می‌خواهید زودتر به نتیجه برسید، شرکت در دوره‌های آموزشی را دست‌کم نگیرید.

۵.

 چرا نباید از علامت تعجب استفاده کنم؟

حتماً شما هم از مدرسان و بزرگان عرصه‌ی نوشتن شنیده‌اید، که تا می‌توانید از علامت تعجب در نوشته‌های خود استفاده نکنید. شاید با خودتان بگویید: «من می‌خواهم احساساتم را بیان کنم، پس چرا نباید از علامت تعجب استفاده کنم؟»

بسیاری از افراد در شبکه‌های اجتماعی و یا هنگام چت‌ کردن از علامت تعجب برای بیان احساسات خود استفاده می‌کنند. هر چقدر بیشتر شگفت‌زده یا خوش‌حال شوند، تعداد علامت‌های تعجب هم بیشتر می‌شود. شاید نتوان به افراد معمولی خرده گرفت، چون نمی‌توانند به‌صورت دیگری احساسات خود را توضیح دهند اما اگر شما نویسنده هستید، استفاده‌ی زیاد از علامت تعجب فقط نشان‌ می‌دهد تازه‌کار و غیرحرفه‌ای هستید. نویسندگان آماتور با به‌کار بردن این علامت می‌خواهند به خواننده بفهمانند که تعجب کن، خوش‌حال شو، دیدی چقدر این متن بامزه است، الان باید دوتا شاخ از سرت بیرون بزند، بخند، باید قهقهه بزنی. اما گذاشتن علامت تعجب در انتهای یک جمله‌ی خسته‌کننده، آن جمله را هیجان‌انگیز نمی‌کند. به قول اسکات فیتز جرالد، نویسنده‌ی بزرگ آمریکایی، «استفاده از علامت تعجب مانند خندیدن به شوخی خود است»‌.


به‌عنوان مثال، خیلی از افرادی که
کاریکلماتور می‌نویسند، با قرار دادن علامت تعجب در انتهای جمله، و گاهی در وسط جمله، می‌خواهند نشان دهند جمله‌ی زیبا و تأثیرگذاری نوشته‌اند، اما استفاده از علامت تعجب در انتهای یک جمله‌ی خبری ساده، آن را به کاریکلماتور تبدیل نمی‌کند. کاریکلماتور باید طوری نوشته شود که خودش شگفتی یا کشف را به مخاطب منتقل کند.
هنر نویسنده این است به‌صورتی کلمات را کنار هم بچیند که شگفتی، استهزا، تعجب یا کنایه را به خواننده انتقال دهد. شما با استفاده از علامت تعجب نمی‌توانید خواننده را وادار کنید تا احساس خاصی داشته باشد، شما فقط و فقط باید کلمات مناسب را به آن‌ها بدهید.

سخن پایانی

در این مقاله سعی کردم به پنج پرسش مهم درباره‌ی نوشتن، که ممکن است خجالت بکشید بپرسید، پاسخ‌های نسبتاً مفصلی بدهم. اگر سؤال دیگری در این زمینه دارید، می‌توانید در قسمت دیدگاه‌ها برایم بنویسید.


🔗 پیشنهاد مطالعه:

۵ اشتباهی که باعث می‌شود کسی نوشته‌های شما را نخواند