کتاب

معرفی کتاب من یک نویسنده هستم

/144

 معرفی کتاب من یک نویسنده هستم.


رؤیای نوشتن | فصل اول

/135

آتنا با صدای زنگ ساعت، از خواب بیدار شد. خمیازه‌ای کشید، کش‌وقوسی به بدنش داد و با بی‌حالی از جایش برخاست. انگیزه‌ای برای رفتن به سر کارش نداشت. آتنا پزشک پوست و زیبایی بود و در یک کلینیک تخصصی کار می‌کرد اما علاقه‌ای به شغلش نداشت. خودش هم نمی‌دانست برای چه به این کار ادامه می‌دهد. اشتهایی به صبحانه نداشت، با این حال چند لقمه‌ای خورد.


چرا می‌نویسم؟ تمایل به هدیه‌دادن

/129

پنج‌شنبه دوازدهم مرداد به «سمینار نویسندگی» رفتم. این رویداد فرصتی است برای آشنایی با بزرگان حوزه‌ی «نوشتن» و دیدار با دوستان اهل قلم. بعضی از دوستان را بعد از مدت‌ها دیدم و بعضی‌های‌شان را برای اولین‌بار بود که می‌دیدم. د


کتاب «بنویس تا زنده بمانی» منتشر شد

/128

کتاب من درباره‌ی کاربردهای نوشتن در زندگی روزانه است. خیلی از ما فکر می‌‌کنیم نوشتن فقط مخصوص نویسندگان، ادیبان و شاعران است و فقط قشر خاصی از این موهبت الهی برخوردارند و بقیه‌ی افراد نباید به قلمرو نوشتن نزدیک شوند. اما من در این کتاب به شما نشان خواهم داد که هر فردی که نوشتن را آموخته می‌تواند از نوشتن برای حل مشکلات زندگی خود استفاده کند. «نوشتن» فرم کتابت حرف‌زدن است. پس به قول ژول سالزمن «اگر می‌تونید حرف بزنید، پس حتمن می‌توانید بنویسید.»


معرفی کتاب «دلایلی برای زنده ماندن»

/125

کتاب «کتاب‌خانه‌ی نیمه‌شب» را خوانده بودم و از آن لذت برده بودم. دلم می‌خواست  نویسنده‌ را بیشتر بشناسم. پس شروع به مطالعه‌ی کتاب «دلایلی برای زنده ماندن» کردم که به‌نوعی اتوبیوگرافی نویسنده است. این کتاب روایتی تکان‌دهنده از رویارویی نویسنده با افسردگی و اضطراب است.


معرفی کتاب «نان گرسنه»

/116

​​​​معرفی مجموعه کاریکلماتور «نان گرسنه» اثر روح‌اله کرهانی شیرازی


معرفی کتاب «من فقط سیاه نبودم»

/98

معرفی دفتر شعر «من فقط سیاه نبودم»


قصه‌ی من و کتاب‌ها

/100

از وقتی چشم باز کردم، کتاب را در دست‌های خود دیدم. حتا آن زمان که دوسه ساله بودم و طبعن سواد خواندن نداشتم. می‌پرسید چطور؟ الان برای‌تان می‌گویم. من از یک سالگی شروع به حرف‌زدن کردم. از همان موقع مادرم برایم کتاب می‌‌خواند. او می‌گوید: «اگر قسمتی از کتابی رو که قبلن برات خونده بودم، جا مینداختم یا اشتباه می‌خوندم، تو درستش می‌کردی و می‌گفتی نه اینجاش، این اتفاق می‌افته.» بله. من چنین بچه‌ی باهوشی بودم. و این‌گونه شد که من با کتاب دمخور شدم قبل از اینکه بتوانم بخوانم. یادم هست که کتاب‌ها را ورق می‌زدم. تصاویرشان را نگاه می‌کردم و از بوی کتاب‌ها سرمست می‌شدم.


معرفی کتاب «نامه‌هایی به شاعر جوان»

/96

معرفی کتاب «نامه‌هایی به شاعر جوان»


ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com