آموزش نویسندگی

اشتباه بزرگی در نوشتن که باعث می‌شود هرگز نویسنده نشوید

/150

تب داشتم. سرم سنگینی می‌کرد و درد استخوان امانم را بریده بود. فقط دلم می‌خواست بخوابم اما کشیک اورژانس بودم و باید وظایفم را انجام می‌دادم. تعداد ورودی‌های دوره‌ی ما خیلی کم بود، بنابراین کسی نبود که بتوانم از او درخواست کنم جایم را پر کند.


رؤیای نوشتن | فصل پنجم

/149

آتنا پس از یک ماه تلاش بی‌وقفه، امروز با استاد دیدار می‌کرد. وقتی وارد دفتر شد، استاد داشت کتاب می‌خواند. کنجکاو شد بداند چه کتابی است. استاد فهمید. لبخند زد و گفت: «این یه کتاب در مورد اینستاگرامه. می‌دم بهت تا بخونی. خیلی می‌تونه بهت کمک کنه تا دید وسیع‌تری نسبت به اینستاگرام و نحوه‌ی کار در اون پیدا کنی. این یه ماه چه‌طور بود؟ خوب پیش رفتی؟»


نویسندگی با این ۳ تمرین آغاز می‌شود

/148

«من خیلی دوست دارم بنویسم، ولی نمی‌دونم از کجا شروع کنم. پیشنهاد شما به آدمی که تازه می‌خواد نوشتن‌و شروع کنه چیه؟» روزی نیست که پیام‌هایی با این مضمون دریافت نکنم. خیلی‌ها دوست دارند بنویسند و قدم در مسیر نوشتن و نویسندگی بگذارند، اما سردرگمند، نمی‌دانند چه بنویسند؛ از کجا شروع کنند و چه تمرین‌هایی انجام دهند.


معرفی 3 فعال حوزه‌ی آموزش نویسندگی

/147

برای نویسنده شدن فقط نوشتن کافی نیست. لازم است مربیانی داشته باشید تا به شما کمک کنند و راه را برایتان کوتاه کنند. در این پست با سه نفر از مدرسان فعال حوزه‌ی آموزش نویسندگی آشنا می‌شوید. این افراد می‌توانند از شما نویسنده‌ی بهتری بسازند.


مطالعه برای نویسندگانی که مطالعه دوست ندارند|۵ دلیل برای اینکه نویسنده‌ها باید کتاب بخوانند

/146

استیفن کینگ می‌گوید: «اگر می‌خواهید نویسنده شوید، باید دو اصل مهم را رعایت کنید: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید. تا جایی که می‌دانم، راه دیگری وجود ندارد و از میان‌بر هم خبری نیست.»  


۱۰۰ اشتباه رایج در مسیر نویسندگی| بخش اول

/145

«وقتی می‌توانی بگویی کارشناس هستی که در یک زمینۀ بسیار محدود و مشخص، بتوانی فهرستی از عمیق‌ترین و بدترین اشتباهاتی که ممکن است روی دهد را تنظیم و ارائه کنی.» این نقل‌قول از نیلز بور را بارها و بارها


معرفی کتاب من یک نویسنده هستم

/144

 معرفی کتاب من یک نویسنده هستم.


با اهمال‌کاری در نوشتن چه کنیم؟|۸ ایده‌ی کاربردی برای غلبه بر اهمال‌کاری در نوشتن

/142

تصور کنید می‌خواهید بنویسید اما یادتان می‌افتد خیلی وقت است به مادرتان کمک نکرده‌اید؛ یا فکر می‌کنید به دوستی که ده سال است از او بی‌خبرید زنگ بزنید؛ شاید هم کمد لباس‌هایتان را خیلی وقت است تمیز نکرده‌اید؛ یا با خودتان می‌گویید: «سری به اینستاگرام می‌زنم و بعد شروع به نوشتن می‌کنم. چند دقیقه که اشکالی ندارد». از همه بدتر زمانی است که یک توجیه کاملاً منطقی برای خود می‌تراشید و به بهانه‌ی کتاب خواندن از نوشتن فرار می‌کنید.


رؤیای نوشتن | فصل سوم

/138

آتنا با خودش گفت: «شاید بتونم برم کتابخونه، ولی نه. نمی‌شه که هر ساعتی برم کتابخونه. تازه نمی‌تونم همه‌ی کتاب‌ها و دفتر و دستکم‌و با خودم ببرم. کافه هم که نمی‌تونم برم. اصلاً تو جای شلوغ، تمرکز ندارم. پس چی‌کار کنم؟» ناگهان جرقه‌ای در ذهن آتنا زده شد. یادش آمد که یک اتاق نسبتاً بزرگ در طبقه‌ی پایین خانه‌شان دارند که از آن به‌عنوان انباری استفاده می‌کنند.


ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com