بایگانی نوشته‌ها

خانم نویسنده|گفت‌وگو با خانم شعر

خانم نویسنده|گفت‌وگو با خانم شعر

خانم نویسنده «شعر» را به‌عنوان کلمه‌ی سال برگزیده است. یکی از کارهایی که قرار است انجام دهد، خواندن روزانه‌ی یک دفتر شعر است. اما کمی مردد شده است و نمی‌داند از عهده‌ی مطالعه‌ی یک کتاب شعر در روز برمی‌آید یا نه. تازه مشکل دیگری هم دارد. چه‌طور برای هر روز یک دفتر شعر پیدا کند؟ خانم نویسنده نمی‌داند چه کند. برای همین تصمیم می‌گیرد از خانم شعر کمک بخواهد.
خانم نویسنده|شکار ایده‌ها

خانم نویسنده|شکار ایده‌ها

خانم نویسنده از خواب بیدار شد. کش‌وقوسی به بدنش داد. نفس عمیقی کشید و لبخند زد. به یادش آمد که دیشب قبل از خواب، جمله‌ها، ایده‌ها و شعرهایی به ذهنش رسیده بود. اما به‌قدری خواب‌آلود بود که حال نوشتن‌شان را نداشت.
قصه‌ی من و کتاب‌ها

قصه‌ی من و کتاب‌ها

از وقتی چشم باز کردم، کتاب را در دست‌های خود دیدم. حتا آن زمان که دوسه ساله بودم و طبعن سواد خواندن نداشتم. می‌پرسید چطور؟ الان برای‌تان می‌گویم. من از یک سالگی شروع به حرف‌زدن کردم. از همان موقع مادرم برایم کتاب می‌‌خواند. او می‌گوید: «اگر قسمتی از کتابی رو که قبلن برات خونده بودم، جا مینداختم یا اشتباه می‌خوندم، تو درستش می‌کردی و می‌گفتی نه اینجاش، این اتفاق می‌افته.» بله. من چنین بچه‌ی باهوشی بودم. و این‌گونه شد که من با کتاب دمخور شدم قبل از اینکه بتوانم بخوانم. یادم هست که کتاب‌ها را ورق می‌زدم. تصاویرشان را نگاه می‌کردم و از بوی کتاب‌ها سرمست می‌شدم.
روزنوشت‌های من
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com