بایگانی نوشته‌ها

نوشتن حرف زدن نیست

نوشتن حرف زدن نیست

این روزها نظیر این جمله را زیاد می‌شنوم: «من همون‌جوری که حرف می‌زنم، می‌نویسم.» و به این کار افتخار هم می‌کنند. خب، خسته نباشی دلاور. یکی هم پیدا نمی‌شود از این دوستان بپرسد اگر نوشتن همان حرف زدن است، پس چرا همه‌ی آدم‌ها نویسنده نمی‌شوند؟ این میان تکلیف «هنر نویسندگی» چه می‌شود؟
نگاهی به کتاب «رمل هندسی آفتاب‌گردان»

نگاهی به کتاب «رمل هندسی آفتاب‌گردان»

در کلاس «شعر» هستم. استاد از «نسرین جافری» سخن می‌گوید. اسمش را تا به حال نشنیده‌ام، اما شعرهایش به دلم می‌نشیند. در گوگل جست‌وجو می‌کنم. جافری شاعری اهل لرستان است. شعرهایش بارها در مطبوعات کشور چاپ شده و کتاب‌های زیادی از او منتشر شده است. من که همیشه اهل شعر بوده‌ام چطور نمی‌شناسمش؟
نگاهی به کتاب «من زنم پس حرف می‌زنم»

نگاهی به کتاب «من زنم پس حرف می‌زنم»

قانون جدیدی در آمریکا تصویب شده است. هر زن، باید یک واژه شمار به دستش ببندد و در روز، تنها صد کلمه می‌تواند صحبت کند. واژه شمارها، نیمه‌شب دوباره صفر می‌شوند و به زنان حق استفاده از صد کلمه‌ی دیگر می‌دهند. کم‌کم حق اشتغال، درس خواندن و تمام آنچه حقوق طبیعی یک انسان به شمار می‌آید از زنان گرفته می‌شود.
چرا قبلاً زیباتر می‌نوشتم؟

چرا قبلاً زیباتر می‌نوشتم؟

گفت: احساس می‌کنم قبلاً که تازه نوشتن را شروع کرده بودم، بهتر و زیباتر می‌نوشتم.گفتم: منظورت از زیبایی چیست؟گفت: نوشته‌هایم پُراحساس بودند. دل‌نوشته‌های خوبی می‌نوشام.گفتم: اشتباهت همین‌جاست. آن نوشته‌ها نه‌تنها زیبا نبودند، بل‌که ارزشی هم نداشتند.گفت: منظورت را متوجه نمی‌شوم.
چرا می‌نویسم؟ | لذت تغییر و تشخیص

چرا می‌نویسم؟ | لذت تغییر و تشخیص

وقتی نوجوان هستی، جذب زیبایی ظاهری آدم‌ها می‌شوی. قد بلند، صورت خوشگل، چشم‌های درشت و بینی کوچک برایت جذابند. می‌پنداری هر کس صورت زیباتری دارد، آدم بهتری است. چند سالی که می‌گذرد و تجربه‌های تلخی که کسب می‌کنی، تغییرت می‌دهند. حالا می‌دانی پشت هر ظاهر زیبایی لزوماً قلب مهربانی پنهان نیست.
چرا می‌نویسم؟ | گریزگاه

چرا می‌نویسم؟ | گریزگاه

می‌گوید: چرا می‌نویسی؟ آیا «نوشتن» پناهگاه توست؟می‌گویم: نه. نوشتن پناهگاه من نیست، گریزگاه من است. من با پرسش‌های بی‌پاسخ طرفم. پرسش‌هایی به بلندای تاریخ بشریت. می‌اندیشم به چرایی بودنم. این‌جا چه می‌کنم؟ چرا آمد‌ه‌ام؟ آیا خودخواسته در این وادی قدم نهاده‌ام یا جبر روزگار مرا به این‌جا کشانده است؟
نگاهی به کتاب «اینجا همه دروغ می‌گویند»

نگاهی به کتاب «اینجا همه دروغ می‌گویند»

ویلیام وولر پزشک متأهلی است که با زنی رابطه دارد. آن زن دارای همسر و فرزند است و به همین دلیل، از ویلیام می‌خواهد این رابطه را پایان دهند. مرد بسیار خشمگین می‌شود و به خانه برمی‌گردد تا تنها باشد، اما دختر نُه‌ساله‌اش را می‌بیند که به‌جای این‌که در مدرسه باشد، در خانه است.
گفتاری‌نویسی یا شکسته‌نویسی، مسئله این است

گفتاری‌نویسی یا شکسته‌نویسی، مسئله این است

هفته‌ی پیش در نشست «هم‌اندیشی درباره‌ی گفتاری‌نویسی» شرکت کردم. سخنرانان این وبینار رایگان «بهروز صفرزاده» و «هومن عباسپور» بودند و «معین پایدار» تسهیل‌گر جلسه بود. در این برنامه، نکات جالبی ارائه شد که گزیده‌ای از آن را با شما در میان می‌گذارم.
روزنوشت‌های من
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com