بایگانی نوشته‌ها

نگاهی به کتاب «عمارت مگنولیا»

نگاهی به کتاب «عمارت مگنولیا»

داستان «عمارت مگنولیا» قصه‌ی دو دختر جوان در دو بازه‌ی زمانی متفاوت را روایت می‌کند. «آنجلیکا» دختر جوانی است که به‌عنوان مدل مجسمه‌سازی کار می‌کند. او بسیار زیباست و الهام‌بخش کار تندیس‌گران مشهور است. مجسمه‌های او در کل شهر به چشم می‌خورد و اسم و رسمی برای خود به هم زده است. با مرگ مادر آنجلیکا و درگیر شدن او در یک ماجرای قتل، دختر جوان مجبور به فرار می‌شود و سرنوشت او را به عمارت مگنولیا می‌کشاند.
نگاهی به کتاب «وانهاده»

نگاهی به کتاب «وانهاده»

«وانهاده» داستانی است نوشته‌ی «سیمون دوبووار» که در قالب یادداشت‌های روزانه‌ی یک زن نوشته شده است. «مونیک»، قهرمان داستان، زنی چهل‌وچهارساله، خانه‌دار و دارای دو فرزند دختر است. مونیک تمام زندگی و جوانی‌اش را صرف همسر و فرزندانش کرده است. او زنی است که تا همین چندی پیش احساس خوش‌بختی می‌کرد؛ فقط از این‌که همسر پزشکش بیش‌ازحد کار می‌کند گِله داشت.
اول کتاب بخوانیم یا اول فیلم ببینیم؟

اول کتاب بخوانیم یا اول فیلم ببینیم؟

یازده‌ساله که بودم کتاب «بابالنگ‌دراز» را خواندم و خیلی هم از آن لذت بردم.  یک سال بعد شبکه‌ی دو سیما شروع به پخش انیمیشنی کرد که براساس این کتاب ساخته شده بود. این انیمیشن برای بچه‌های آن زمان بسیار جالب بود، اما برای من که کتاب را خوانده بودم، جذابیتی دو چندان داشت...
نوشتن حرف زدن نیست

نوشتن حرف زدن نیست

این روزها نظیر این جمله را زیاد می‌شنوم: «من همون‌جوری که حرف می‌زنم، می‌نویسم.» و به این کار افتخار هم می‌کنند. خب، خسته نباشی دلاور. یکی هم پیدا نمی‌شود از این دوستان بپرسد اگر نوشتن همان حرف زدن است، پس چرا همه‌ی آدم‌ها نویسنده نمی‌شوند؟ این میان تکلیف «هنر نویسندگی» چه می‌شود؟
زندگی پنهان نویسنده‌ها

زندگی پنهان نویسنده‌ها

«نیتن فاول» نویسنده‌ی معروفی است که پس از انتشار سه رمان موفق، ناگهان اعلام می‌کند از دنیای نویسندگی کناره‌گیری خواهد کرد. او برای زندگی به جزیره‌ی دورافتاده و عجیبی به نام «بومون» می‌رود. بیست سالی می‌شود که هیچ‌کس خبری از «نیتن» ندارد...

فایده‌ی خواندن داستان‌های جنایی و معمایی چیست؟

«هرکی داستان جنایی می‌خونه و بهش علاقه‌منده، خودش مشکل روانی داره.» این کامنتی بود که مدتی قبل در یکی از گروه‌های تلگرامی دیدم. با این حساب، باید از من بترسید، چون یکی از طرفداران سرسخت این نوع داستان‌ها هستم و به‌زودی اولین قتلم را انجام خواهم داد.

لذت کشف در معنای زندگی

در معنای زندگی، بسیار اندیشیده‌ام و در آخر به این نتیجه رسیدم که معنا یافتنی نیست؛ معنا ساختنی‌ست. آمدم سراغ نوشتن آمدم تا با انجام کار مطلوبم و انتقال تجربیاتم به دیگران، معنایی به زندگی‌ام ببخشم. اما این روزها به اکتشاف جدیدتری رسیده‌ام؛ این‌که معنای زندگی وابسته به «کشفیات» است. کودکی خود را به‌خاطر بیاورید.
روزنوشت‌های من
عضویت خبرنامه
عضو خبرنامه ماهانه وب‌سایت شوید و تازه‌ترین نوشته‌ها را در پست الکترونیک خود دریافت کنید.
آدرس پست الکترونیک خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...

ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com