رؤیای نوشتن | فصل هشتم
شش ماه بود که آتنا نوشتن را آغاز کرده و پیشرفت زیادی هم کرده بود، اما هر چه جلوتر میرفت، بیشتر درک میکرد که دنیای نوشتن چقدر وسیع است و یادگیری هیچ پایانی ندارد. مشتاق بود ببیند امروز استاد چه نکتهای به او میآموزد. آتنا وارد دفتر شد. استاد سخت در حال نوشتن بود.