بارها شنیدهام که چرا بهجای خواندن کتابهای جنایی یا عاشقانه، فیلم یا سریال نمیبینی؟ میگویند: «از کتاب باید چیزی آموخت، وگرنه خواندنش چه فایدهای دارد؟ میخواهی سرگرم شوی، سریال ببین؛ راحتتر و جذابتر است.»
ویروس عجیبی در شهر شایع شده بود. فرد مبتلا تب شدیدی میکرد و دچار اسهال و استفراغ میشد، حتی ممکن بود بمیرد. بیماری از طریق عصبانیت منتقل میشد؛ اگر بیمار عصبانی میشد و کسی را لمس میکرد، آن فرد هم مبتلا میشد.رفتهرفته مردم برای پیشگیری از بیماری، سعی میکردند عصبانی نشوند. رنجش و خشم خود را پشت لبخندی ظاهری پنهان میکردند.
این نویسنده به همسرش خیانت کرده، کتابهایش ارزش خواندن ندارد. اسم این یکی را پیش من نبر که معتاد و مفنگی بوده، حتماً کتابهایش را هم در هپروت نوشته. اوه اوه، این که خودکشی کرده؛ نکند میخواهی من هم خودکشی کنم؟ این یکی نویسنده هم که جزو فلان حزب سیاسی بوده، میدانی آنها چه خیانتی به مردم کردهاند؟ واقعاً توقع داری داستانهای چنین آدمی را بخوانم؟