آیا بعد از مرگ دنیایی وجود دارد یا همهچیز با مرگ پایان میپذیرد؟ یادم هست در دوران نوجوانی دربارهی موضوع روح و زندگی پس از مرگ خیلی کنجکاو بودم. کتابهای زیادی در این مورد مطالعه کردم، از جمله سری کتابهای عجیبتر از علم که به تجربیات فراطبیعی افراد میپرداخت.
آیا شروع نوشتن برای شما سخت است؟ نمیدانید از چه موضوعی بنویسید؟ ایده برای نوشتن ندارید؟ یا نمیدانید آن چیزی را که در ذهن دارید چگونه به روی کاغذ بیاورید؟ برای ییشتر افراد، صفحهی سفید کاغذ ترسناک است. به همین دلیل شروع نوشتن برایشان سخت است. این ترس از شروع حتا میتواند باعث فرار از نوشتن شود.
فیلم «طاقت بیار لطفاً»، داستان زندگی یک دختر جوان مبتلا به اوتیسم را روایت میکند که تلاش میکند تا با دستنوشتهی 500 صفحهایاش در مسابقهی نویسندگی «پیشتازان فضا» شرکت کند. شاید فیلم برای مخاطب عام چندان جالب و سرگرمکننده نباشد اما برای علاقهمندان نوشتن و نویسندگی نکات آموزندهای دربر دارد.
دیروز وقت دندانپزشکی داشتم. یک سالی بود که به دندانپزشکی نرفته بودم. خانم منشی در را برایم گشود و با تعجب گفت: «چقدر خوشگل شدی خانم دکتر، موهات چقدر قشنگ شده». خانم منشی زن مهربانی است. از بچگی او را میشناسم اما اهل تعریف کردن از ظاهر کسی نیست. با خودم گفتم حتمن امروز خوشحال است که من به نظرش زیبا میرسم.
مدتی قبل در یکی از گروههای نویسندگی پیام عجیبی دیدم. یکی از اعضا در پاسخ به دوستی نوشته بود: «اگه میخوای نویسندهی موفقی باشی حتماً باید برونگرا بشی».
چند شب قبل داشتم بیهدف کانالهای ماهواره را بالا و پایین میکردم که توجهم به یک فیلم جلب شد. اسم فیلم «امیلی» بود و چند دقیقهای از فیلم را که دیدم، متوجه شدم سرگذشت امیلی برونته است. خوشحال شدم. امیلی برونته یکی از نویسندگان محبوب من است.
اولین بار که مجبور شدم همزمان با شنیدن موسیقی، بنویسم در یک جلسهی آموزشی بودم. نتیجه فاجعه بود حتی چند جمله هم نتوانستم بنویسم. اصلاً نمیتوانستم حواسم را جمع کنم و در عجب بودم که دیگران با وجود موسیقی چهگونه میتوانند بنویسند.