داستانک‌

سریال ببینیم یا کتاب ورق بزنیم؟

سریال ببینیم یا کتاب ورق بزنیم؟

بارها شنیده‌ام که چرا به‌جای خواندن کتاب‌های جنایی یا عاشقانه، فیلم یا سریال نمی‌بینی؟ می‌گویند: «از کتاب باید چیزی آموخت، وگرنه خواندنش چه فایده‌ای دارد؟ می‌خواهی سرگرم شوی، سریال ببین؛ راحت‌تر و جذاب‌تر است.»
داستانک شماره‌ی ۴ | ما خوبیم، ولی تو باور نکن

داستانک شماره‌ی ۴ | ما خوبیم، ولی تو باور نکن

ویروس عجیبی در شهر شایع شده بود. فرد مبتلا تب شدیدی می‌کرد و دچار اسهال و استفراغ می‌شد، حتی ممکن بود بمیرد. بیماری از طریق عصبانیت منتقل می‌شد؛ اگر بیمار عصبانی می‌شد و کسی را لمس می‌کرد، آن فرد هم مبتلا می‌شد.رفته‌رفته مردم برای پیشگیری از بیماری، سعی می‌کردند عصبانی نشوند. رنجش و خشم خود را پشت لبخندی ظاهری پنهان می‌کردند.
داستانک شماره‌ی ۳ | پسر دوم ژپتو

داستانک شماره‌ی ۳ | پسر دوم ژپتو

چند سال پس از آن‌که پینوکیو به پسری واقعی تبدیل شد و سرِ خانه و زندگی خودش رفت، ژپتو دوباره تنها ماند. پس تصمیم گرفت عروسک چوبی دیگری بسازد. همه انتظار داشتند دماغ این عروسک جدید هم به‌محض دروغ گفتن دراز شود، اما پینوکیوی دوم پسر آرام و مؤدبی بود که هرگز دروغ نمی‌گفت.
داستانک شماره‌ی ۲ | روده‌دراز

داستانک شماره‌ی ۲ | روده‌دراز

مرد خیلی روده‌دراز بود. همه از دستش عاصی بودند. آن‌قدر به او گفتند «روده‌دراز» که مجبور شد نزد پزشک برود. دکتر مقداری از روده‌اش را برداشت و روده‌اش کوتاه شد. اما دردسر تازه‌ای پیش آمد. حالا همه می‌گفتند چقدر «زبان‌دراز» است و بدبختانه هیچ دکتری تا امروز راهی برای درمان زبان‌درازی پیدا نکرده است.

ارتباط با من

می توانید با من از طریق ایمیل یا دایرکت اینستاگرام در ارتباط باشید.

mitra.jajarmi@yahoo.com